احادیث داستانی چگونگی تشریع اذان

سرآغاز تشریع اذان در این روایت بیان شده است.

تفسیر العیاشی عن عبد الصمد بن بشیر:

ذُکرَ عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ(ع) بَدءُ الأَذانِ فَقالَ: إنَّ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ رَأی فی مَنامِهِ الأَذانَ فَقَصَّهُ عَلی رَسولِ اللّهِ(ص) فَأَمَرَهُ رَسولُ اللّهِ(ص) أن یعَلِّمَهُ بِلالاً، فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ(ع):

کذَبوا! إنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) کانَ نائِما فی ظِلِّ الکعبَةِ، فَأَتاهُ جَبرَئیلُ(ع) ومَعَهُ طاسٌ فیهِ ماءٌ مِنَ الجَنَّةِ، فَأَیقَظَهُ وأمَرَهُ أن یغتَسِلَ بِهِ، ثُمَّ وُضِعَ فی مَحمِلٍ لَهُ ألفُ ألفِ لَونٍ مِن نورٍ.

ثُمَّ صَعِدَ بِهِ حَتَّی انتَهی إلی أبوابِ السَّماءِ... حَتَّی انتَهی إلَی السَّماءِ السّابِعَةِ.

قالَ: وَانتَهی إلی سِدرَةِ المُنتَهی. قالَ: فَقالَتِ السِّدرَةُ: ما جاوَزَنی مَخلوقٌ قَبلَک.

ثُمَّ مَضی فَتَدانی فَتَدَلّی، فَکانَ قابَ قَوسَینِ أو أدنی، فَأَوحَی اللّهُ إلی عَبدِهِ ما أوحی....

قالَ: فَجَمَعَ لَهُ النَّبِیینَ وَالمُرسَلینَ وَالمَلائِکةَ، ثُمَّ أمَرَ جَبرَئیلَ(ع) فَأَتَمَّ الأَذانَ وأقامَ الصَّلاةَ، وتَقَدَّمَ رَسولُ اللّهِ(ص) فَصَلّی بِهِم، فَلَمّا فَرَغَ التَفَتَ إلَیهِم، فَقالَ اللّهُ لَهُ: «سَلِ الَّذینَ یقرَؤونَ الکتابَ مِن قَبلِک لَقَد جاءَک الحَقُّ مِن رَبِّک فَلاتَکونَنَّ مِنَ المُمتَرینَ». فَسَأَلَهُم یومَئِذٍ النَّبِی(ص)....

فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ(ع): فَهذا کانَ بَدءُ الأَذانِ.[۱]

تفسیر العیاشی ـ به نقل از عبدالصمد بن بشیر ـ:

نزد امام صادق(ع) از چگونگی [تشریع] اذان، سخن به میان آمد. گفت[م]: مردی از انصار، [کیفیت] اذان را در خوابش دید و آن را برای پیامبر خدا باز گفت و پیامبر خدا به او دستور داد که آن را به بلال یاد دهد.

امام صادق(ع) فرمود: «دروغ می گویند! پیامبر خدا در سایه کعبه خواب بود که جبرئیل(ع) با تاسی که در آن، آبی از بهشت بود، نزد او آمد و بیدارش کرد و دستور داد با آن، غسل کند. آن گاه، پیامبر(ص) در مَحمِلی که هزار هزار رنگ از نور داشت، گذاشته شد و سپس بالایش بردند تا این که به درهای آسمان رسید... و تا آن که به آسمان هفتم وارد شد. او به سِدرةُ المُنتهی رسید.

سِدره [به پیامبر(ص)] گفت: پیش از تو، هیچ مخلوقی از من نگذشته است.

سپس [پیامبر(ص)] عبور کرد و نزدیک و نزدیک تر شد تا [فاصله اش] به اندازه [فاصله]دو سر کمان یا کمتر گردید. آن گاه خداوند به بنده اش وحی کرد، آنچه را که وحی کرد...».

[امام صادق(ع)] فرمود: «پس خداوند، پیامبران و رسولان و فرشتگان را نزد او گرد آورد. آن گاه به جبرئیل(ع) فرمان داد و او برای نماز، اذان و اقامه گفت و پیامبر خدا جلو رفت و با آنان نماز خواند. چون نمازش تمام شد، رو به آنان کرد. خداوند به او فرمود: و از کسانی که پیش از تو، کتاب [آسمانی] می خواندند، بپرس. قطعا حق، از جانب پروردگارت به سوی تو آمده است. پس، زنهار و از تردید کنندگان مباش. و در آن روز، پیامبر(ص) از آنان پرسید».

امام صادق(ع) فرمود: «این، آغاز [تشریع] اذان بوده است».


[۱]. تفسیر العیاشی: ج ۱ ص ۱۵۷ ح ۵۳۰، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۲ ص ۳۳۶.