کاربست بینامتنیت قرآنی در تصحیح متن روایات: مطالعه موردی نهج البلاغه
سال
1397 / شماره پیاپی
/
صفحه
117-134
چکیده :
بینامتنیت از جمله مباحث نوین در حوزه مطالعات ادبی است که به بررسی روابط بین دو متن میپردازد. نظریهپردازان مختلف با خاستگاهها و تحلیلهای متفاوتی به تبیین این روش پرداختهاند. ژنت از جمله مشهورترین نظریهپردازان متأخر در این زمینه است که به تفصیل به طبق هبندی انواع روابط بینامتنی و تحلیل چگونگی آنها پرداخته است. از بین متون دینی، ارتباط نهجالبلاغه با قرآن، به ویژه با توجه به این که امام علی (ع) قرآن ناطق دانسته شدهاند و بر معیت ایشان با قرآن تأکید شده است، همواره مورد عنایت شارحان نهجالبلاغه بوده است. استفاده از روش بینامتنیت در تحلیل این رابطه، نهتنها به تعمیق فهم ما از قرآن و نهجالبلاغه کمک میرساند، بلکه به استانداردسازی روش بررسی آن هم کمک میکند. استفاده از این روش، کارکردهای مختلفی دارد که یکی از آنها در جهت تصحیح متون است. در این مقاله با این هدف به بررسی نهجالبلاغه پرداختهایم و نشان دادهایم که توجه به این رابطه به شناسایی تصحیف، درج و اضطراب در متن نهجالبلاغه کمک میکند. تصحیف گاهی در حرکات واژگان و گاهی در ریشه واژهها صورت گرفته است. ده نمونه از این دو نوع تصحیف در نهجالبلاغه یافت شد. آسیب دیگر، درج یک یا چند واژه در متن حدیث بود. در نهجالبلاغه دو نمونه از این نوع آسیب وجود داشت. آسیب دیگر اضطراب متن حدیث است. از این نوع آسیب تنها یک مورد در نهجالبلاغه یافت شد.
کلیدواژههای مقاله :بینامتنیت؛ رابطه نهجالبلاغه با قرآن؛ تصحیح متن؛ تصحیف؛ حدیث مضطرب؛ حدیث مدرج