329
در پرتوِ حديث

عمر رضا كحّاله به پيروى از اسماعيل پاشا ، آن را نقل كرده است. ۱ چنين به نظر مى رسد كه اين انتساب ، نتيجه سوء برداشت از عبارت علّامه مجلسى در مقدمه بحار الأنوار است. ۲

رحله هاى حديثى نعمانى

نعمانى سفرهاى طولانى و متعددى براى اخذ حديث داشته است . او در سال 313 از موطن خود به شيراز رفت ، تا از عالم و محدّث شيعى ، ابوالقاسم موسى بن محمّد اشعرى ، نوه دخترى سعد بن عبداللّه اشعرى ۳ ، بدون واسطه روايت بشنود و احاديث او وجدّش را اخذ كند . ۴ پس از آن ، به بغداد رخت بركشيد تا از انجمن هاى علمى و حديثى آن روزگار بغداد كه در روزهاى اوج خود بود ، خوشه چيند و از محضر محدثانى بهره برد كه چون كلينى ، ابن عقده كوفى ، محمّد بن همام و أبو على أحمد بن محمّد بن يعقوب كوفى ، سلامة بن محمّد ارزنى و ... هر يك از استوانه هاى استوار و وزنه هاى علمى جهان اسلام بودند . يك گزارش ، زمان حضور او را در بغداد ، سال 327 ذكر مى كند . ۵ پس از آن ، به طبريه از توابع اردن سفر كرد ، تا به روايات غير شيعى نيز دست يابد . او در آنجا و به سال 333 از محمّد بن عبداللّه المعمر الطبرانى كه از ناصبيان و محبّان يزيد بن معاويه بود ۶ و نيز از عبداللّه بن عبدالملك بن سهل طبرانى ۷ حديث شنيد .
نعمانى ، در آخرين رحله خود به شام رفت و در دمشق از محمّد بن عثمان بن علاّن الدهنى البغدادى ۸ حديث اخذ كرد ، و سپس به شهر حلب رفت و تا پايان عمر در آنجا به

1.معجم المؤلفين ، ج ۸ ، ص ۱۹۵ .

2.بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۳۱ .

3.فهرست نجاشى ، ص ۴۰۷ ، رقم ۱۰۷۹ .

4.كتاب غيبت ، ص ۶۲ ، ح ۵ .

5.همان ، ص ۲۴۹ ، ح ۴ .

6.همان ، ص ۳۹ ، ح ۱ .

7.همان ، ص ۹۳ ، ح ۲۴ .

8.همان ، ص ۱۰۲ ، ح ۳۱ .


در پرتوِ حديث
328

دعاى سرّ ۱ و دعاى اعتقاد ۲ و برخى احاديث پراكنده ۳ ، اين نكته را روشن مى سازد كه كوشش هاى علمى نعمانى بسى گسترده تر از آن است كه به ما رسيده است .
خطبه غرّا ، زيبا و آهنگين آغاز كتاب غيبتش ، چيره دستى او را در ادب و لغت نشان مى دهد ۴ و استشهاد مكرّر و مناسب به آيات و روايات متعدد ، تسلط او را بر مفاهيم و معارف قرآن و حديث ، هويدا مى سازد . ۵ همين گستردگى اطلاعات موجب شده است كه در پايان ابواب كتاب ، بيان ها و توضيحاتى سودمند بيفزايد و كتاب غيبت را از يك جمع آورى صرف حديث بركشد .
متأسفانه دست روزگار ، ديگر كتاب هاى نعمانى را به ما نرسانده و تنها نام و گزارشى مختصر از آنها در دست است . شيخ حرّ عاملى ، صاحب وسائل الشيعه كه مكررا و با واسطه از تفسير نعمانى ، روايت نقل مى كند ، تنها قطعه اى از اين تفسير را ديده است . ۶ به احتمال فراوان ، اين قطعه همان روايت هاى مبسوطى است كه نعمانى با سندش از امام صادق عليه السلام نقل كرده و آنها را به عنوان مقدمه تفسيرش قرار داده بوده است . اين مجموعه ، به همراه خطبه اى كوتاه ، به صورت مستقل تدوين شده و در رساله محكم و متشابه سيد مرتضى آمده است ۷ . علّامه مجلسى تمام آن را در مجلد قرآن بحار الأنوار ۸ آورده است .
اسماعيل پاشا بغدادى ، دو كتاب ديگر به نعمانى نسبت داده است ۹ : يكى جامع الأخبار و ديگرى نثر اللئالى ، كه هيچ يك از كتب كتابشناسى آنها را از آن نعمانى ندانسته اند. ۱۰ تنها

1.رساله ابو غالب زرارى ، ص ۱۷۹ ، رقم ۹۶ .

2.منهج الدعوات ، ص ۲۳۳ .

3.كنز الفوائد ، ج ۱ ، ص ۳۵۲ .

4.ر . ك : كتاب غيبت ، مقدمه مؤلف ، ص ۱۸ و ۱۹ .

5.همان ، ص ۲۱ ـ ۲۳.

6.امل الآمل ، ج ۲ ، ص ۲۳۳ .

7.الذريعه ، ج ۴ ، ص ۳۱۸ .

8.بحار الأنوار ، ج ۹۳ .

9.هدية العارفين ، ج ۲ ، ص ۴۶ ؛ ايضاح المكنون ، ج ۲ ، ص ۶۲۵ .

10.ر . ك : كشف الظنون ، ج ۲ ، ص ۱۹۲۸ ؛ الذريعة ، ج ۲۴ ، ص ۵۳ ؛ كشف الحجب والاستار ، ص ۵۷۶ ، رقم ۳۲۴۳ ، كتابخانه ابن طاووس ، ص ۴۷۰ و ص ۴۷۱ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 300224
صفحه از 410
پرینت  ارسال به