شناخته شده و برخى از آنها از بزرگان شيعه به شمار مى آيند ، اما نقل روايت احمد بن اسحاق از آنان چندان پرشمار نيست. دو استاد اصلى او را مى توان بكر بن محمّد بن عبدالرحمان ازدى و سعدان بن مسلم دانست .
تعداد راويت هايى كه احمد بن اسحاق از هر يك از اين دو استاد بزرگ دارد ، به تنهايى بيش از تعداد رواياتى است كه از مشايخ ديگر خود نقل كرده است . اين دو راوى شيعى ، در قرن دوم هجرى مى زيسته و هر دو ، صاحب تأليف و كتاب حديثى بوده اند. نجّاشى ، فهرست نگار متقدم شيعى ، اين دو تن را از معمّرين راويان و از اصحاب امام صادق و امام كاظم عليه السلام دانسته است. به تصريح همو ، بكر بن محمّد ، از ثقات و وجوه طائفه شيعه بوده و سعدان بن مسلم هم ، بنا به تصريح مؤلف كامل الزيارات ، قائد [ عصا كش ] أبو بصير ، راوى بزرگ و صحابى نابيناى امام صادق عليه السلام بوده است. كثرت روايات احمد بن اسحاق از اين دو تن ، چنان است كه مى توان گفت ، احمد ، كتاب هاى حديثى هر يك از آنان را نقل كرده است. دليل اين ادّعا ، سخنى است كه نجّاشى در شرح حال «بكر بن محمّد» آورده است. نجّاشى به روش معمول در كتابش ، طريق خود را به آثار شخصيت مورد معرفى خود ، ذكر مى كند و در اين مورد نيز ، يكى از طريق هاى خود را به بكر بن محمّد چنين آورده است :
أخبرناه محمّد بن على ، قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن يحيى ، قال: حدّثنا عبد اللّه بن جعفر الحِميَرى ، قال: حدّثنا أحمد بن إسحاق ، عن بكر بن محمّد بكتابه ؛
اين طريق به روشنى نشان مى دهد كه احمد بن اسحاق ، كتاب استادش ، بكر بن محمّد ، را براى عبداللّه بن جعفر حميرى ، مؤلّف كتاب پرارزش قرب الاسناد روايت كرده است. امرى كه در باره سعدان بن مسلم نيز بسى محتمل است ، هر چند در باره او تصريحى اين چنين نداريم .
اين نگاه گذرا به استادان احمد بن اسحاق و به ويژه نقل و قرائت كتاب هاى حديثى ، نشان مى دهد كه احمد بن اسحاق ، حداقل در يك برهه زمانى از عمر خود ، زندگى علمى داشته است و اگر حاصل اين تلاش ها بيشتر به صورت نقل حديث نمود كرده و كمتر كتاب هايى مانند ديگر راويان از خود بر جاى نهاده ، معلول دو امر است: كمى صدور روايت در عهد ائمه متأخر عليهم السلام و مسئوليت هاى اجتماعى احمد بن اسحاق ؛ زيرا در عصر