285
در پرتوِ حديث

مجلسى در بحار الأنوار آيات مربوط به هر موضوع را در آغاز باب مى آورد و سپس روايات مربوط به آن موضوع را در همان باب جاى مى دهد و از اين رهگذر يك تفسير موضوعى روايى به دست مى دهد كه اگر اين بخش از بحار الأنوار جدا گردد ، خود يك تفسير بزرگ روايى شيعى پديد مى آورد ، اما متاسفانه علّامه مجلسى رايانه و معجم هاى امروزى را در دسترس نداشته و تنها با تكيه به حافظه شگفت انگيزش مى توانسته آيات و روايات مربوط را در ذهن خود گرد آورد و آنهارا در كنار هم جاى دهد .

نتيجه نهايى

كوته سخن آن كه همان گونه كه در نگارش حديث ، سبك مسندى كارا نيست و وحدت راوى نمى تواند محور تام و تمامى براى كنار هم نهادن احاديث باشد ، سبك متعارف تفسير روايى نيز كامل نيست و براى يافتن برداشت امامان از آيه نمى توان به آيات گردآمده پيرامون يك آيه بسنده كرد ، بلكه بايد مفاهيم اصلى آيه را نيز در روايات پى گرفت و همه سخنان پيشوايان را در باره آنها فراهم كرد . مبناى نظرى اين شيوه لزوم فحص تا رسيدن به يأس از يافتن حديث جديد است و بر اين اصل موضوعى استوار است كه سخنان ائمه عليهم السلام بازتاب مفاهيم قرآنى در روح و كلام آنان است .


در پرتوِ حديث
284

مى شود و آن دسته كه جنبه تفسيرى دارند و يا تطبيق و تأويلى روشنگر را عرضه مى دارند ، اخذ شده و به دسته نخستين روايات افزوده مى شوند؛ به عنوان مثال ، براى فهم آيات سوره «فلق» ، افزون بر روايات مربوط به «استعاذه» ـ كه در سوره «ناس» ديده شده است ۱ ـ روايات مربوط به شرّ و حسد و حتى روايات مربوط به «سِحر» نيز مطالعه و بررسى شد .
روايات سحر نمونه خوبى براى آن است كه نشان دهيم منظور از مفاهيم اساسى آيه ، فقط الفاظ به كار رفته در آن نيست ؛ چه هيچ يك از مشتقات سحر در آيه هاى سوره فلق به كار نرفته است ، اما مفهوم «نفّاثات فى العقد» ۲ نزد ائمه بازتاب داشته و ائمه عليهم السلام از اين مفهوم با الفاظ مربوط به سحر ياد كرده اند .
روايات مربوط به سحر از جهت ديگرى نيز لازم ديده شد تا نظر ائمه عليهم السلام در باره يكى از شأن نزول هاى گفته شده براى آيه دانسته شود . زيرا بيشتر مفسّران اهل سنّت نزول آيه را براى رفع سحر يهود از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى دانند ، كه مورد مخالفت ائمه عليهم السلام و به تبع آنان ، مفسّران شيعه قرار گرفته است .
جالب توجه اين كه برخى از مفسّران پيشين نيز در برخى موارد به اين روش نزديك شده اند و از اين رو ما مى توانيم شيوه خود را شيوه اى آزموده شده هم بدانيم . در همين سوره فلق ، حويزى ، مؤلف نور الثقلين روايات حسد را در تفسير خويش آورده است ؛ اما آنها روايات تفسيرى نيستند و معناى حسد را براى ما روشن نمى دارند ، بلكه بيشتر روايات نكوهش حسد است؛ اگر چه خطر حسد و وجه لزوم استعاذه از آن روشن مى گردد . ۳
كار مجلسى در بحار الأنوار را نيز مى توان مصداق كم رنگى از اين شيوه دانست ،

1.در كار فعلى از جزء آخر و از آخر قرآن به اول ، شروع شده است . گفتنى است كار ديگر بخش ، يعنى تهيه موسوعة ميزان الحكمة ، امكان مراجعه اوليه به روايات هر موضوع را آسان تر مى سازد ، در ميزان الحكمة قبلى نيز اين مراجعه با تعداد كمتر احاديث ممكن است .

2.سوره فلق ، آيه ۴ ، عموم مفسّران نيز مقصود آيه را زنان جادوگر دانسته اند .

3.نور الثقلين ، ج ۵ ، ص ۷۲۲ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 301012
صفحه از 410
پرینت  ارسال به