175
در پرتوِ حديث

و در باره مردى سؤال شد كه مى خوابد سپس بيدار مى شود و دست به آلت خود مى كشد و مى بيند كه خيس و مرطوب شده ولى چيزى در خواب نديده ، آيا بايد غسل كند ؟
به عبارت ديگر ، فرض راوى در دايره اغسال مربوط به خروج مايعات از مخرج بول است كه آيا خروج مايعاتى مانند مذى و ودى نيز كه متفاوت از منى هستند ، موجب وجوب غسل مى شود يا نه ؟ و امام در همين محدوده سؤال ، حكم به عدم وجوب غسل كرده است و حصر را با نظر به همين دامنه و به اصطلاح در نسبت سنجى با اين محدوده ارائه است و در اين صورت ، حكم حديث ، منطقى ، فقهى و مقبول و بدون معارض مى نمايد .

نكته : اَفعل تفضيل

يكى از مسايل مهم حديثى ، حلّ «افعل تفضيل»هاى واقع در روايات است . اين مسئله اگر چه ارتباط مستقيمى با سؤال راوى ندارد ، اما با مسئله حصر اضافى ، كاملاً مرتبط است و تأثير قرينه ها بر فهم مقصود را به خوبى نشان مى دهد. مشكل اين است كه در روايات مختلفى ، اشخاص گوناگونى را «أعبد الناس» «أفضل الناس» «خير الناس» معرفى كرده اند و از سوى ديگر مى دانيم كه اگر «افعل تفضيل» به «ناس» اضافه شود ، تنها يك مصداق دارد و از اين تضاد درونى پيش مى آيد .
راه حل اساسى اين مشكل در توجه به اضافى بودن اين تفضيل است . ما مثالى از ميان آنچه مجلسى رحمه الله شرح داده است مى آوريم و با توضيح مختصر همان ، اين راه حل را روشن تر مى كنيم . اين مثال قطعه اى از متن وصيت پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام و عبارت «من أتى اللّه بما افترض عليه فهو من أعبد الناس» ، هر كس خدا را به وسيله آنچه بر او واجب كرده پرستش نمايد ، از عابدترين مردم است كه شيخ صدوق آن را در باب «نوادر» ، آخرين باب كتاب من لا يحضره الفقيه آورده است ۱ .
سؤال اين است كه آيا كسى كه تنها به واجبات اكتفا مى كند ، عابدترين مردم است ؟ ! و

1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۳۵۸ .


در پرتوِ حديث
174

كرده اند ۱ و گاه ، اجمال حديث را به وسيله سؤال ، برطرف ساخته اند. ۲
ما در اينجا به عوض ارائه نمونه هايى مشابه آنچه عنوان كرديم به يك حديثى اشاره مى كنيم كه به جهت حصر موجود در آن ، و كم توجهى به سؤال راوى ، دچار گونه اى كژ فهمى شده است .
به عبارت ديگر ، يكى از ثمرات توجه به سؤال راوى پى بردن به اضافى و نسبى بودن حصرها و نه حقيقى بودن آنهاست . اين ثمره مهم در حل تعارض اخبار بسيار به كار مى آيد . ما با ارائه نمونه اى ، توجه مجلسى رحمه الله را به تأثير اين سؤال ها در تشكيل سياق و فراهم آوردن زمينه فهم چگونگى حصرها نشان مى دهيم .
اين نمونه در ابتداى شرح مجلسى رحمه الله و در باب «غسل» است . ما مى دانيم كه غسل هاى متعددى بر انسان واجب است و غسل جنابت در كنار غسل ميّت و حيض و . . . تنها يكى از اين غسل هاست . از اين رو اگر حديثى داشته باشيم كه بگويد :
إنّما الغسل من الماء الأكبر؛۳غسل تنها در اثر آب بزرگ (منى و نه مذى) لازم مى شود .
و نتوانيم آن را حلّ كنيم ، بايد آن را به كنار بنهيم ، زيرا ادّله ديگر غسل ها چنان فراوان و محكم هستند كه حصر حاصل از اين حديث را ياراى معارضه با آنها نيست . اما همان گونه كه مجلسى رحمه الله با توجه به سؤال راوى ، به اضافى و نسبى بودن حصر حكم كرده است ۴ ، ما نيز اگر به سؤال راوى در اين حديث توجه كنيم ، به آسانى اين حكم را تصديق خواهيم كرد . سؤال چنين است :
وسُئل عن الرجل ينام ثمّ يستيقظ فيمسّ ذكره فيرى بللاً ولم يرَ فى منامه شيئا ، أيغتسل ؟

1.مشارق الشموس ، ج ۱ ، ص ۲۲۱ و ۲۸۹ ؛ كشف اللثام ، ج ۲ ، ص ۲۸۷ (در مسئله ارث) ؛ جامع المدارك ، خوانسارى ، ج ۳ ، ص ۱۵۵ .

2.جواهر الكلام ، ج ۳۶ ، ص ۲۸۴ .

3.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۸۶ ، ح ۱۸۹ .

4.روضة المتقين ، ج ۱ ، ص ۲۳۸ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 300121
صفحه از 410
پرینت  ارسال به