رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 431

قوله : على محمّد

لفظ محمّد در لغت به معنى / 18 / كسى است كه خصال ستوده بسيار دارد .و صاحب مجمع البحرين نقل كرده كه قبل از آن جناب صلى الله عليه و آله كسى مسمّى به اين اسم سامى نشده بود و خداوند ودود ، اهل آن حضرت را به آن الهام نمود ؛ براى اشعار به اين كه خدا و ملائكه و رسولان و انبيا و امم ايشان ثنا گويان اند بر آن عين اعيان .و ابن اعرابى گفته كه اللّه تعالى را هزار نام و آن رسالت مآب را نيز هزار نام است و بهتر آنها محمّد و محمود و احمد است ، ۱ انتهى .و فاضل لاهجى در تفسير سوره صف نقل كرده كه يكى از دانشمندان يهود از آن حضرت سؤال نمود كه وجه تسميه تو به محمد و احمد چه بود؟ آن حضرت صلى الله عليه و آله فرمود كه : أمّا محمّد فإنّي محمود في الأرض ، وأمّا أحمد فإنّي محمود في السماء ، ۲ يعنى اسم اوّل به اعتبار ستايش اهل زمين و اسم ثانى به اعتبار ستودن اهل آسمان است .و از مفسّر علىّ بن ابراهيم نقل كرده كه : وأمّا أحمد فإنّي في السماء أحمد منّي في الأرض ، ۳ حاصل معنى اين كه احمديت جناب سيد المرسلين به اعتبار اين است كه ستايش او صلى الله عليه و آله در آسمان بيشتر است از ستايش اهل زمين ، انتهى .و در امالى ابن بابويه و كتاب خصال و معاني الأخبار مروى است كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : اسم من در تورات و انجيل احمد و در قرآن محمّد و در زبور ماحى است .و در وجه اسم آخر فرمود كه : محا اللّه عز و جل بي من الأرض عبادة الأوثان ، يعنى برطرف كرد حضرت رب العالمين به يمن بعثت خاتم النبيين عبادت بت ها را از زمين .بدان كه لفظ ماحى در امالى ابن بابويه رحمه الله با ياء حطّى و در معاني الأخبار و خصال به اسقاط آن است . ۴

1.مجمع البحرين ، ج ۳ ، ص ۴۰ (حمد).

2.الأمالي ، صدوق ، ص ۱۸۶ ، مجلس ۳۵ ؛ الاختصاص ، ص ۳۳ ؛ علل الشرائع ، ج ۱ ، ص ۱۲۶ ؛ معاني الأخبار ، ص ۵۱ .

3.ر. ك : تفسير القمّي ، ج ۲ ، ص ۳۶۵.

4.الخصال ، ج ۲ ، ص ۴۲۵ ؛ علل الشرائع ، ج ۱ ، ص ۱۲۷ ؛ معاني الأخبار ، ص ۵۰ . در الأمالي يافت نشد.

صفحه از 527