خداوند به نور خود هر كه را بخواهد راهنمايى مى كند» .
شناخت حقيقت با چراغ بصيرت
تا چراغ بصيرت در كانون جان انسان روشن نشده است ، پيمودن راه هاى باريك و تاريك و پرپيچ و خم انديشه براى شناخت حقايق هستى براى انسان سخت دشوار و ناهموار است ، ولى با روشن شدن اين چراغ ، حقايق چنان واضح و آشكار مى شود كه هر كس به سادگى مى تواند حق را تشخيص دهد و انتخاب كند و به گفته امام چهارم عليه السلام در مناجات منسوب به آن حضرت :
سُبحانَكَ ، مَا أضْيَقَ الطُّرُقُ عَلى مَن لَم تَكُنْ دَلِيلَهُ ، ومَا أوضَحَ الحَقَّ عِندَ مَن هَدَيتَهُ سَبِيلَهُ .۱خدايا پاك و منزّهى ؛ چه باريك و تنگ است راه ها بر كسى كه تو دليل و راهنماى او نباشى ! و چه واضح و آشكار است حق نزد كسى كه تو او را به راه خود هدايت كنى !
خلاصه كلام اين كه ، روشن شدن چراغ بصيرت ، شرط شناخت هاى عقلى و قلبى از ديدگاه اسلام است و تا اين چراغ روشن نشود ، آرا و عقايد انسان درباره حقايق هستى فاقد اعتبار و ارزش علمى است .
شناخت هاى ثابت
مهم ترين نقش چراغ هاى سه گانه معرفت در زندگى عقلى انسان ، ايجاد «شناخت هاى ثابت» است .
شناخت هاى ثابت عبارت است از معارف حقيقى . وقتى ديده عقل ، حقيقت را ديد و به واقع رسيد ، عقيده او در مورد حقايق هستى ، غير قابل تغيير ، واقعى و ثابت است . اصولاً شناخت واقعى ، نمى تواند ثابت نباشد .