369
مباني شناخت

«كَذَ لِكَ أَتَتْكَ ءَايَـتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَ لِكَ الْيَوْمَ تُنسَى .۱
همان طور كه دلايل قطعى و روشنِ من براى تو آمد و تو آنها را ناديده انگاشتى و از ياد بردى ، همچنان امروز فراموش مى شوى»
.

بيمارى هاى قابل علاج

تا اين جا توضيح داديم كه اگر بيمارى هاى انديشه موجب سياه شدن كامل آينه قلب و باعث مرگ انديشه شود ، در اين جهان قابل علاج نيست . اكنون مى خواهيم اين مطلب را توضيح دهيم كه اگر بيمارى هاى انديشه به اين حد از وخامت نرسيده باشد ، قابل درمان است .
در زمينه درمان بيمارى هاى عقلى ، از ديدگاه اسلام ، دو مسئله بايد مورد بررسى قرار گيرد :
مسئله اول اين كه پزشكِ بيمارى هاى عقلى كيست؟ و مسئله دوم اين كه ، داروى بيمارى هاى عقلى چيست؟

پزشك بيمارى هاى عقلى

نخستين مسئله در مورد علاج بيمارى هاى انديشه يافتن طبيبانى است كه متخصص درمان اين بيمارى ها باشند تا با مراجعه به آنان و به كار بردن داروهايى كه تجويز مى كنند ، بيمار ، سلامتى انديشه و روان خود را بازيابد .
از ديدگاه قرآن و احاديث اسلامى ، اين پزشكان عبارت اند از انبياى الهى و جز پيامبران الهى و پيروان راستينشان ، هيچ روانشناسى توان درمان بيمارى هاى انديشه و روان انسان را ندارد .
امام على عليه السلام رسول اكرم صلى الله عليه و آله را اين طور توصيف مى فرمايد :
طَبِيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ... مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ و مَواطِنَ الحَيرَةِ.۲

1.طه : آيه ۱۲۵ .

2.نهج البلاغة : خطبه ۱۰۸ .


مباني شناخت
368

فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَــلِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ . 1
اى كاش مى ديدى وقتى را كه مجرمان ، سرافكنده نزد پروردگارشان چنين مى گويند: پروردگارا! اكنون ديديم و شنيديم! پس ما را به دنيا باز گردان كه اين بار نيكو عمل مى كنيم ، كه [آنچه را باور نداشتيم] اكنون باور كرديم» .
ولى كار از اين حرف ها گذشته است و پشيمانى روز قيامت سودى ندارد .
در سوره اِسراء صحنه ورود افرادى كه در اين جهان فاقد چشم و گوش و عقل بوده اند ، اين گونه تصوير شده است :
«وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَـمَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَ بُكْمًا وَ صُمًّا» . 2 روز قيامت آنان را بر صورت هايشان محشور مى كنيم در حالى كه كور و گنگ 3 و كرند.
نكته جالبى كه در اين آيه مطرح شده است اين است كه در روز قيامت ، كسانى كه ديده عقلشان در دنيا نابينا و گوش دلشان ناشنوا بوده است ، با چهره اى كور و كر و گنگ محشور مى شوند ، درست به عكس دنيا .
آنان در جهان پيش از مرگ ، به حسب ظاهر ، بينا و شنوا ، و در واقع كور و گنگ بودند ، ولى در قيامت و جهان پس از مرگ ، مطلب به عكس مى شود و آنان واقعا بينا و شنوا مى گردند : «رَبَّنَآ أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا» ، لكن چهره ظاهرى ايشان به نشانه اين كه در دنيا حق را نمى ديدند و سخن حق را نمى شنيدند و به حق اعتراف نمى كردند ، كور و گنگ و لال بوده ، اين گونه محشور مى شوند . و هنگامى كه به خداوند اعتراض مى كنند كه چرا آنان را كور محشور كرده است و حال آن كه چشمانشان در دنيا سالم بوده است ؟ به آنان پاسخ داده مى شود كه :

1.سجده : آيه ۱۲ .

2.اسرا : آيه ۹۷ .

3.فرق گنگ و لال اين است كه گنگ به هيچ وجه نمى تواند حرف بزند ؛ ولى لال با زبان اشاره قادر به اداى مقصود است.

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 483936
صفحه از 484
پرینت  ارسال به