استعاره های جهتی نهج البلاغه از بعد شناختی

نشریه : پژوهشنامه نهج البلاغه

نویسنده : پديدآورنده : حسین ایمانیان
پديدآورنده : زهره نادری

سال اول / شماره پیاپی 4 / صفحه 73-92

چکیده :

یکی از مهم­ترین پدیده­ های مورد بررسی در رویکرد­های نوین زبان­ شناسی، صنعت استعـاره است که بر پـایـه ­ی دیدگاه ­های تازه، نه تنها ابزاری زیبایی­شناسی بلکه به­ عنوان ابزاری فرا­زبانی که نظام مفهومی انسان را شکل و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می­ دهد، شناخته می ­شود. بر این اساس، استعاره بخش گسترده­ ای از ارتباط­ های گفتاری ما را تشکیل می­ دهد به ­گونه­ای که نمود آن را در زندگی روزمره و تجارب خویش می ­توانیم ببینیم. استعاره­های جهتی با بخشیدن جهت­ های مکانی به مفاهیم، میان آن­ها پیوند ایجاد می­ کنند؛ این جهت­ های مکانی از یک سو ریشه در تجربیات ما دارند و از دیگر سو، به نظام مفهومی ما، هارمونی و زیبایی می ­بخشند. با بررسی استعاره­های جهتی بالا و پایین، درون و بیرون، مرکزی و حاشیه ­ای، روشن می­ شود که نقش اندیشه­ ی انسان در ترسیم یک نوع فضای هندسی در این­گونه استعاره­ها، پُر­رنگ است.
زبان به­ کار رفته در متون دینی به­ علت سر و کار داشتن زیاد با مفاهیم انتزاعی، حوزه ­ی مناسبی را برای بــررسی گونه­ های استعاره فراهم می­ کند؛ اگرچه زبان، جامعه و دوره ­ای که نهج ­البلاغه در آن آفریده شده و تا چند سده پس از آن، بیشتر مجال ظهور تشبیه بوده است تا استعاره. در جستار پیش­رو پس از تعریف استعاره و بر­شمردن مهم­ترین تفاوت­ های دو نگاه سنتی و نوین به این آرایه، به بررسی بعد جهتیِ برخی از استعاره ­های شناختی نهج­ البلاغه پرداخته شده است. در استعاره ­های نهج­ البلاغه معمولاً جهت­ های مرکز، درون و بالا نسبت به جهت­ های حاشیه ­ای، بیرون و پایین، اندیشه یا ارزش برتری را آینگی می ­کنند. این نوع نگاه به استعاره ­های نهج ­البلاغه ما را در شناخت بهتر هدف گوینده و ایده ­ی فکری او، نوع مخاطب، موقعیت ایراد سخن و سازگاری یا نا­سازگاری موسیقایی عبارت استعاری با مدلول آن و... یاری می ­رساند.

کلیدواژه‌های مقاله :نهج‌البلاغه؛ استعاره؛ رویکرد سنتی و نوین استعاره؛ استعاره‌ی جهتی