14 خرداد

۱۴،خرداد
انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی (۱۳۶۸ش)
شرح مناسبت:
پس از ارتحال جانسوز رهبر كبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى(ره)، خبرگان ملت، طى اجلاس ویژه اى، تصمیم تاریخى و تعیین كننده ی خود را درباره جانشینى حضرت امام و انتخاب رهبر جدید اتخاذ كردند و حضرت آیت اللّه خامنه اى را به این سمت خطیر برگزیدند. بینش روشن درباره اسلام و علوم اسلامى، قدرت استنباط در فقه و حقوق اسلامى، آگاهى و شناخت وسیع در مورد مسائل زمان و مقتضیات عصر حاضر و نیز شجاعت، تدبیر و مدیریت قوى در حضرت آیت اللّه خامنه اى، موجب این انتخاب مجلس خبرگان بود. ایشان از مبارزان نخستین انقلاب از سال ۱۳۴۲ و عضو شوراى انقلاب بوده و پس از پیروزى نهضت در شوراى عالى دفاع، حزب جمهورى اسلامى، امامت جمعه تهران، نمایندگى مجلس خبرگان و ریاست جمهورى و... مسؤولیت داشتند. با اعلام خبر رهبرى معظم له، دل هاى مسلمانان شاد و دشمنان اسلام و انقلاب مأیوس شدند. چند دهه رهبری موفق آیت الله خامنه ای، درستی تصمیم خطیر مجلس خبرگان در انتخاب ایشان را نشان داد.
منبع: ر.ک: مركز پژوهشهای صدا و سیما
آیات و روایات:
انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی (۱۳۶۸ش)
امام صادق عليه السلام:
إيّاكُم أن يُحاكِمَ بعضُكُم بَعضا إلى أهلِ الجَورِ، و لكنِ انظُرُوا إلى رجُلٍ مِنكُم يَعلَمُ شيئا مِن قَضايانا فاجعَلُوهُ بينَكُم، فإنّي قد جَعَلتُهُ قاضيَا فتَحاكَمُوا إلَيهِ.
مبادا فردى از شما (شيعيان) از ديگرى نزد سلطان ستمگر شكايت كند. بلكه ببينيد چه كسى از خود شما با احكام و داوريهاى ما آشناست همو را ميان خود داور قرار دهيد؛ زيرا كه من او را قاضى شما قرار داده‏ام. پس براى داورى ميان خود، نزد او رويد.
كتاب من لا يحضره الفقيه: ۳/ ۲/ ۳۲۱۶
امام صادق عليه السلام‏
ققُلْ لَهُم: إيّاكُم إذا وَقَعَت بينَكُم خُصومَةٌ أو تَدارى بينَكُم في شي‏ءٍ مِن الأخذِ و العَطاءِ أن تَتحاكَمُوا إلى أحَدٍ مِن هؤلاءِ الفُسّاقِ، اجعَلُوا بينَكُم‏ رجُلًا مِمَّن قد عَرَفَ حَلالَنا و حَرامَنا، فإنّي قد جَعَلتُهُ قاضيَا، و إيّاكُم أن يُخاصِمَ بَعضُكُم بَعضا إلَى السُّلطانِ الجائرِ.
به آنان بگو: مبادا هر گاه ميان شما مرافعه‏اى پيش آمد يا درباره چيزى از قرض و طلب ميانتان اختلافى شد، كار داورى را به نزد يكى از اين فاسقان ببريد. [بلكه‏] از ميان خود مردى را كه با حلال و حرام ما آشناست داور قرار دهيد؛ زيرا من او را داور قرار داده‏ام. زنهار كه براى رفع دعواى خود به سلطان ستمگر مراجعه كنيد.
تهذيب الأحكام: ۶/ ۳۰۳/ ۸۴۶
امام صادق عليه السلام
مَن تَحاكَمَ‏ إلَى‏ الطاغوتِ‏ فَحُكِمَ لَهُ فإنّما يَأخُذُ سُحتا و إن كانَ حَقُّهُ ثابِتا لَهُ، لأنّهُ أخَذَ بحُكمِ الطاغوتِ، و قد أمَرَ اللّهُ أن يَكفُرَ بهِ.
هر كه داورى پيش طاغوت (حاكم ستمگر) برد و او به نفعش حكم صادر كند، آنچه مى‏گيرد حرام است هر چند حق مسلّم او باشد؛ زيرا به حكم طاغوت گرفته است حال آن كه خداوند دستور داده است به طاغوت كفر ورزيده شود.
الكافي: ۷/ ۴۱۲/ ۵
امام صادق عليه السلام
يا أبا بَصيرٍ، إنَّ اللّهَ عَزَّ و جلَّ قد عَلِمَ أنَّ في‏ الامَّةِ حُكّاما يَجُورُونَ، أما إنّهُ لم يَعنِ حُكّامَ أهلِ العَدلِ و لكنَّهُ عَنى حُكّامَ أهلِ الجَورِ.يا أبا محمّدٍ، إنّهُ لو كانَ لكَ على رجُلٍ حَقٌّ فَدَعَوتَهُ إلى حُكّامِ أهلِ العَدلِ فَأبى علَيكَ إلّا أن يُرافِعَكَ إلى حُكّامِ أهلِ الجَورِ لِيَقضُوا لَهُ لَكانَ مِمَّن حاكَمَ إلَى الطاغوتِ، و هُو قَولُ اللّهِ عَزَّ و جلَّ: «أ لَم تَرَ إلَى الّذينَ يَزعُمُونَ ...».
اى ابو بصير! خداوند عزّ و جلّ مى‏داند كه در ميان اين امّت داورانى ستمگر وجود دارند.بدان كه مقصود خداوند [در اين آيه‏] داوران عادل نيست، بلكه مقصودش حكّام و داوران ستمگر [و حق كُش‏] است.اى ابا محمّد! اگر بر عهده كسى حقّى داشتى و او را به داورى نزد داوران عادل فرا خواندى و او نپذيرفت و اصرار كرد دعوا را نزد حاكمان ستمگر بُرد تا به نفع او داورى كنند، اين شخص از جمله كسانى است كه داورى را به نزد طاغوت برده است و خداوند عزّ و جلّ مى‏فرمايد: «آيا نديده‏اى كسانى را كه مى‏پندارند ...».
الكافي: ۷/ ۴۱۱/ ۳