نشانه هاى خدا در آفرينش آسمان

پرسش :

نشانه هاى خدا در آفرينش آسمان چیست؟



پاسخ :

كلمه «سماء» ، در لغت از ريشه «سمو» ، به معناى «بلند» و «برافراشته» است و از اين رو به سقف خانه ، «سماء» اطلاق مى شود. [۱] در قرآن كريم ، اين كلمه ۳۱۳ بار به صورت مفرد و جمع در معانى مختلفى به كار رفته است :

 ۱ . جهت بالا و مجاور زمين ، مانند :

  «أَلَمْ تَرَكَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِى السَّمَاءِ . [۲] آيا نديدى كه چگونه خدا مَثَل مى زند؟ سخن پاك ، مانند درخت پاك است ، ريشه اش ثابت و شاخه اش در آسمان است»  .

 ۲ . منطقه اى دورتر از سطح زمين و محلّ ابرها ، مانند :

  «وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَـرَكًا . [۳] و از آسمان ، آبى بركت زا فرود آورديم»  .

 ۳ . پوشش متراكم هوا در اطراف زمين ، مانند :

  «وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا . [۴] و آسمان را سقفى محفوظ كرديم»  .

 ۴ . كُرات آسمانى ، مانند :

  «رَفَعَ السَّمَـوَ تِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا . [۵] آسمان ها را برافراشت ، بدون ستونى كه ببينيد»  .

 ۵ . آنچه محيط بر همه كُرات آسمانى است ، مانند :

  «وَ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَـبِيحَ . [۶] و آسمان دنيا را با چراغ ها آراستيم»  .

 ۶ . مقام قرب ربوبى كه سر رشته زمام همه امور ، بدان جا منتهى مى گردد ، مانند :

  «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ . [۷] تدبير كار را از آسمان به سوى زمين مى كند»  .

 بيشتر پيام ها و درس هاى خداشناسى اى كه قرآن در زمينه آفرينش آسمان ها به آن توجّه داده ، به معناى سوم ، چهارم و پنجم مربوط است . در اين زمينه ، محورهاى قابل تأمّل و بررسى عبارت اند از :

يك . وسعت آسمان

نخستين نكته اى كه در مطالعه آسمان قابل تأمّل است ، وسعت حيرت انگيز و مافوق تصوّر آن است .

 طبق يك محاسبه ، اگر بر هواپيمايى فرضى سوار شويم كه با سرعت نور (يعنى هر ثانيه سيصد هزار كيلومتر) حركت كند ، پس از هشت دقيقه و بيست ثانيه به خورشيد مى رسيم و پس از پنجاه سال به ستاره جَدْى وپس از نود سال به ستاره عيّوق ؛ امّا اگر بخواهيم به نخستين كهكشان سفر كنيم ، با همين سرعت ، هفتصد هزار سال نورى طول مى كشد و براى گذشتن از يك طرف كهكشان به طرف ديگر آن ، دويست هزار سال وقت لازم است و بر اساس گفته ستاره شناسان ، حدّاقل يكصدهزار كهكشان نظير كهكشان ما در جهان وجود دارد.

 در اين سفر كيهانىِ ذهنى ، آنچه بر حيرت ما مى افزايد ، اين است كه از نگاه قرآن كريم ، همه اينها در آسمان اوّل هستند. [۸]

 امام على عليه السلام با اشاره به اين شگفتى و عظمت وصف ناپذير ، در مقام نيايش ، خطاب به پديدآورنده توانا و حكيم آن مى فرمايد :

  سُبحانَكَ ما أَعظَمَ ما نَرى من خَلقِكَ! وما أَصغَرَ كُلَّ عَظيمَةٍ في جَنبِ قُدرَتِكَ! وما أَهوَلَ ما نَرى مِن مَلَكوتِكَ ! وما أحقَرَ ذلِكَ فيما غابَ عَنّا مِن سُلطانِكَ ! [۹] منزّهى تو! چه بزرگ است آنچه از آفريده هايت مى بينيم! و چه كوچك است هر چيز بزرگى در كنار قدرت تو! و چه دهشت زاست آنچه از ملكوت تو مى بينيم! و چه حقيرند اينها در برابر آنچه از سلطنتت بر ما نهان است!

دو . زيورهاى آسمان

قرآن كريم ، از ستارگان به عنوان چراغ هاى فروزان زيبايى كه خالق زيبايى ها آنها را زيور آسمان نموده است ، ياد كرده و مردم را به دقّت و تأمّل در اين آيات خداشناسى دعوت كرده است :

  «أَفَلَمْ يَنظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَـهَا وَ زَيَّنَّـهَا . [۱۰] آيا به آسمان بالاى سر خود نمى نگرند كه چه سان ، آن را بنا نهاديم و آراستيم؟»  .

 تفكّر در اين آيات خداشناسى در دل شب ، چه بسا از ساير عبادات ، ارزشمندتر باشد ، چنان كه درباره امام زين العابدين عليه السلام روايت شده :

  قُرِّبَ إِلى عَلِىِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام طَهورُهُ فى يَومِ وِردِهِ ، فَوَضَعَ يَدَهُ فِى الإِناءِ لِيَتَوَضَّأَ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَنَظَرَ إلَى السَّماءِ وَالقَمَرِ وَالكَواكِبِ ، ثُمَّ جَعَلَ يُفَكِّرُ في خَلقِها ، حَتّى أصبَحَ وأذَّنَ المُؤَذِّنُ ويَدُهُ فِى الإِناءِ . [۱۱] هنگام هميشگى ذكر و عبادتِ امام زين العابدين عليه السلام آب وضوى ايشان را آوردند. دستش را در آن نهاد تا وضو بگيرد و سرش را بالا آورد و به آسمان و ماه و ستارگان نگريست و چنان در خلقتشان به فكر فرو رفت كه دستش در ظرف ماند تا مؤذّن ، اذان صبح را ندا داد.

سه . سقف محفوظ

همان طور كه در معانى آسمان اشاره شد ، يكى از معانى آسمان در قرآن ، جوّى است كه اطراف زمين را فرا گرفته است .

 فرانك آلن ، استاد فيزيكِ زيستى مى گويد :

 جوّى كه از گازهاى نگاهبان زندگى بر سطح زمين تشكيل شده ، آن اندازه ضخامت (در حدود هشتصد كيلومتر) و غلظت دارد كه بتواند همچون زرهى زمين را از شرّ مجموعه مرگبار بيست ميليون سنگ هاى آسمانى در روز كه با سرعتى در حدود پنجاه كيلومتر در ثانيه به آن برخورد مى كند ، در امان نگاه دارد .

 جوّ زمين ، درجه حرارت را بر سطح زمين ، در حدود شايسته اى براى زندگى نگاه مى دارد و نيز ذخيره بسيار لازم آب و بخار آب را از اقيانوس ها به خشكى ها انتقال مى دهد .

 غلظت هواى محيط زمين به اندازه اى است كه اشعّه كيهانى را تا ميزانى كه براى رشد و نموّ نباتات لازم است ، به نزديك زمين عبور مى دهد و كلّيه جرثومه هاى مضرّ را در همان فضا معدوم مى سازد و ويتامين هاى مفيد را ايجاد مى نمايد. [۱۲]

 اين تحقيقات ، در واقع ، تفسيرى بر اين درس خداشناسى است كه قرآن مى فرمايد :

  «وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَ هُمْ عَنْ ءَايَـتِهَا مُعْرِضُونَ . [۱۳] و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و آنها از نشانه هاى آن، روى گردان اند»  .

 و نيز اين سخن خداوند كه:

  «أَفَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِى ذَ لِكَ لاَيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ .[۱۴] آيا آسمان و زمينى را كه پيشِ روى و پشتِ ايشان است ، نديده اند كه اگر بخواهيم آنها را به زمين فرو ببريم و يا پاره اى از آسمان را بر ايشان فرو اندازيم ، بى گمان ، در اين ، نشانه اى براى هر بنده توبه كارى است»  .

چهار . معلّق بودن كُرات آسمانى در فضا

معلّق بودن كُرات آسمانى در فضا بدون ستون و كنترل آنها به وسيله قوّه جاذبه كه قرآن از آن به «ستون نامرئى» تعبير كرده است ، عنوانِ درس ديگرى از درس هاى توحيد و خداشناسى از نگاه قرآن است كه در دو آيه به آن اشاره شده است :

  «اللَّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمَـوَ تِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا . [۱۵] خدايى كه آسمان ها را بدون ستونى كه ببينيد ، برافراشت»  .

  «خَلَقَ السَّمَـوَ تِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا . [۱۶] آسمان ها را بدون ستونى كه ببينيد ، آفريد»  .

 اين آيات ، با عنايت به حديثى كه پيش از اين در بند دوم از نشانه هاى خداشناسى در آفرينش زمين از امام رضا عليه السلام [۱۷] نقل كرديم ، پرده از يك حقيقت علمى برداشته كه در زمان نزول آنها بر كسى آشكار نبود؛ زيرا در آن زمان ، هيأت بطلميوسى بر محافل علمى جهان و بر افكار مردم ، حكومت مى كرد و طبق آن ، آسمان ها به صورت كُراتى تو در تو ، همانند طبقات پياز ، بر روى هم قرار داشتند و طبعا هيچ كدام معلّق و بى ستون نبودند ، بلكه هر كدام بر ديگرى تكيه داشت ؛ ولى حدود هزار سال بعد از نزول اين آيات ، دانش بشر بدين جا رسيد كه افلاكِ پوست پيازى ، به كلّى موهوم انگاشته مى شود و آنچه واقعيت دارد ، اين است كه كُرات آسمان ، هر كدام در مدار و جايگاه خود ، معلَّق و ثابت اند ، بى آن كه تكيه گاهى داشته باشند و تنها چيزى كه آنها را در جاى خود ثابت مى دارد ، تعادل قوّه جاذبه و دافعه است كه يكى ارتباط با جِرم اين كُرات دارد و ديگرى ، مربوط به حركت آنهاست . اين تعادل جاذبه و دافعه ، به صورت يك ستون نامرئى ، كُرات آسمان را در جاى خود ، نگه داشته است . [۱۸]

پنج . نظم دقيق حاكم بر كُرات آسمانى

درس ديگر خداشناسى ، حركت منظّم و دقيق اجرام آسمانى در مدار خويش است ، به گونه اى كه نه تنها با هم تصادف نمى كنند ، بلكه از قرن ها پيش مى توان رويدادهاى آسمانى را پيش بينى كرد . آيا مى توان باور كرد كه ميلياردها اجرام آسمانى كه بسيارى از آنها هزاران برابرِ زمين هستند ، با سرعت سرسام آورى كه دارند ، به حكم تصادف كور ، ميليون ها سال بدون كم ترين انحراف ، در مدار خود حركت كنند ؟ !

 قرآن كريم ، اين درس خداشناسى را چنين تبيين مى فرمايد :

  «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ أَن تَزُولاَ وَ لَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّنم بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا . [۱۹] بى گمان ، خدا آسمان ها و زمين را از زوال نگاه مى دارد و اگر بخواهند زوال يابند ، كسى جز او نگهشان نمى دارد. او بردبار آمرزنده است»  .

 و نيز مى فرمايد :

  «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ . [۲۰] آيا نينديشده اى كه خدا ، آنچه را در زمين است و كشتى ها را كه به فرمان او در دريا روان اند ، برايتان مسخّر كرد و آسمان را نگاه داشت تا بر زمين نيفتد ، جز به اذن او. بى گمان ، خداوند با مردم ، رئوف و مهربان است»  .

شش . جهت يابى به وسيله ستارگان

درس حكمت آموز ديگر آسمان از نگاه قرآن ، تأمّل در نقش ستارگان در جهت يابى است . امكان جهت يابى به وسيله ستارگان ، يكى از بركات نظم حاكم بر آسمان است . اگر حركت ستارگان ، منظّم و مدارشان معيّن نبود ، چگونه انسان مى توانست در وسط درياها و صحراهاى خشك زمين و جاده هاى بى نام و نشان آسمان ، با استفاده از آنها جهت يابى كند و با بهره گيرى از مدار ستارگان ، راه خود را پيدا نمايد؟! [۲۱]

 قرآن كريم ، درباره اين درس توحيد ، چنين مى فرمايد :

  «وَهُوَ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِى ظُـلُمَـتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الاْيَـتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ . [۲۲] اوست كه ستارگان را براى راهيابى شما در تاريكى هاى خشكى و دريا قرار داد. ما نشانه ها را براى عالمان ، تفصيل مى دهيم»  .

 امّا بايد توجّه داشت همان طور كه پيش از اين توضيح داديم ، [۲۳] تنها كسانى مى توانند از اين درس ها در مسير خداشناسى و توحيد ، بهره بردارى كنند كه موانع شناخت را از جلوىِ ديد عقل و فهم خود برداشته اند :

  «قَدْ فَصَّلْنَا الاْيَـتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ .  ما ، براى عالمان ، نشانه ها را مفصّل مى آوريم»  .

 اينان ، همان كسانى اند كه هر مقدار معرفتشان به اسرار آسمان و آيات نهفته در آن بيشتر شود ، بر ايمان و يقينشان افزوده شود ، همان گونه در روايتى به نقل از امير مؤمنان ، آمده است :

  مَنِ اقتَبَسَ عِلما مِن عِلمِ النُّجومِ مِن حَمَلَةِ القُرآنِ ازدادَ بِهِ إيمانا ويَقينا ، ثُمَّ تَلا :  «إِنَّ فِى اخْتِلَـفِ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِى السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ لاَيَـتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ»  . [۲۴] هر يك از حاملان قرآن كه دانستنى اى از علم نجوم را بر گيرد ، بر ايمان و يقينش افزوده مى شود. سپس تلاوت كرد:  «بى گمان ، در آفرينش شب و روز و آنچه خدا در آسمان ها و زمين آفريده است ، نشانه هايى براى پرهيزگاران است»  . [۲۵]

 


[۱] معجم مقاييس اللغة: ج ۳ ص ۹۸.

[۲] ابراهيم : آيه ۲۴ .

[۳] ق : آيه ۹ .

[۴] انبياء : آيه ۳۲ .

[۵] رعد : آيه ۲ .

[۶] فصّلت : آيه ۱۲ .

[۷] سجده : آيه ۵ .

[۸] «وَ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَـبِيحَ» (فصّلت : آيه ۱۲ . نيز ، ر . ك : ملك : آيه ۵) .

[۹] ر . ك : ص ۳۹۱ ح ۳۶۳۷ ـ ۳۶۳۸ .

[۱۰] ق : آيه ۶ . نيز ، ر . ك : حجر : آيه ۱۶ ، ملك : آيه ۵ ، فصّلت : آيه ۱۲ .

[۱۱] ربيع الأبرار : ج ۱ ص ۱۰۸ ح ۹۴ .

[۱۲] راز آفرينش انسان : ص ۳۴ ـ ۳۵ .

[۱۳] انبياء : آيه ۳۲ .

[۱۴] سبأ : آيه ۹ .

[۱۵] رعد ، آيه ۲ .

[۱۶] لقمان ، آيه ۱۰ .

[۱۷] ر . ك : ص ۳۲۴ (درس هاى خداشناسى در آفرينش زمين) .

[۱۸] تفسير نمونه : ج ۱۰ ص ۱۱۱ .

[۱۹] فاطر : آيه ۴۱ .

[۲۰] حج : آيه ۶۵ .

[۲۱] ر . ك : ص ۳۹۱ ح ۳۶۳۹ . نيز ، ر . ك : اثبات وجود خدا ، ص ۲۶۱ .

[۲۲] انعام : آيه ۹۷ .

[۲۳] ر . ك : ص ۳۷۱ (دلالت شب و روز بر وجود خدا) .

[۲۴] يونس : آيه ۶ .

[۲۵] ربيع الأبرار : ج ۱ ص ۱۰۰ ح ۷۳ ؛ فرج المهموم : ص ۱۱۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۸ ص ۲۵۴ ح ۴۱ . 



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت