صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 119

حال با كم ترين دقّت و اوّلين نظر در احاديث مورد بحث در اين گفتار، براى هر كسى كاملاً روشن است كه اگر آيه به اين گونه كه در اين احاديث مطرح شده باشد و آن قسمت زيادى، جزء آيه تلقّى شود، آيه از فصاحت و بلاغت مى افتد و نه تنها اعجاز خود را از دست مى دهد، بلكه ديگر، كمترين شيوايى كلامى نيز ندارد .
به عنوان نمونه، متن اوّلين حديث مورد بحث را ملاحظه نماييد. در آن جا آمده است : «عن أبى عبد اللّه عليه السلام فى قول اللّه عز و جل : ومن يطع اللّه ورسوله (فى ولاية على وولاية الأئمّة من بعده) فقد فاز فوزا عظيما هكذا نزلت» .
اگر قسمت ضميمه شده اى كه داخل پرانتز قرار دارد، به عنوان جزء آيه تلقّى شود ، از فصاحت و بلاغت افتادن آن، نياز به شرح ندارد و براى همگان، قابل درك است و بسيار بعيد است كسى بپذيرد كه آيه قرآن، با همه فصاحت و بلاغتش اين گونه بوده است .
پس اين احاديث، با اين مضمون كه آيه، اين گونه نازل شد يا حضرت جبرئيل، آيه را اين گونه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل كرد، چه معنايى مى تواند داشته باشد؟
در معناى اين احاديث، دو احتمال مطرح است :

1 . دوگونه بودن نزول قرآن

قرآن كريم، داراى دو نزول بوده است : يكى مخصوص پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگرى براى ارائه به مردم . البته آنچه به عنوان خاصّ پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى شد ، علاوه بر همه آنچه براى ارائه به مردم نازل مى شد، مطالب ديگرى را نيز دارا بود. آنچه براى عموم مردم نازل شده، همان است كه مسلمانان، آن را به عنوان مصحف و قرآن مى شناسند ، و در احاديث مورد بحث، نزول خاصّ پيامبر صلى الله عليه و آله مطرح شده است كه همراه تفسير و تأويل آيات بوده است .
اين احتمال، تا آن جا كه جستجو شد، مؤيّد نقلى ندارد؛ امّا به عنوان يك احتمال،

صفحه از 156