نفي برداشت تحريف از صحيحه هشام در « الكافي » - صفحه 202

و ديگر شئون مربوط به تبيين آن را تكميل فرمود ، و بر صحابه عرضه نمود. ليكن ، به دليل قدرنشناسى برخى صحابه از آن مصحف شريف، عموم مردم از دسترسى به آنْ محروم ماندند. ۱
سوم . گرچه عدم امكان دستيابى مستقيم امّت به آن، حرمانى است، كه بدان مبتلا هستيم ، ليكن ، گنجينه هاى حديثى مأثور از رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ـ حدّ اقلّ ، در حدّى كه مبادى تكليف و دين شناسى را كامل و استوار سازند ـ اين نقيصه را جبران نمودند. و با وجود وحى قرآنى و سنّت ، چنانچه امّت در مبادى تكليف و شناخت دين، بدان نياز مستقيم و مبرم مى داشت، بى شكّ ، از دسترسى عموم مردم به دور نگه داشته نمى شد : «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» . ۲
چهارم . عبارت «سبعة آلاف آية» ظهور دارد كه بخش وحى بيانى آن مصحف شريف نيز به صورت آيه آيه است. حال ، آيا اين تعبير ، به لحاظ آن است كه آيات وحى بيانىِ آن نيز همانند وحى قرآنى ، داراى رئوس آيات (فواصل و مواقف) است ؟ يا اين كه ذكر شماره براى آياتِ وحى بيانى ، از باب مشاكلت در تعبير است ؟ يعنى نسبت حجمِ بخش وحى بيانى به وحى قرآنى ، در حدود دو سوم است؛ به گونه اى كه اگر آن نيز داراى فواصلى چون آيات وحى قرآنى مى بود، حجم مجموع آن مصحف شريف، به حدود هفده هزار آيه مى رسيد. به هر حال ، در پرسش ياد شده، هر دو احتمال وجود دارد ؛ ولى ما راهى به تحقيق و كشف حقيقت در اين زمينه نداريم!

2 . تأويل حديث در گفتار برخى محدّثان

رئيس المحدّثين ، شيخ صدوق و فضل بن شاذان، اين وجه را با باورى استوار ، به

1.ر. ك : بحار الأنوار ، ج ۹۲ ، ص ۴۸ و ۵۲ ؛ المناقب لابن شهر آشوب ، ج ۲ ، ص ۴۰ ؛ الفهرست لابن النديم ، ص ۴۷ ـ ۴۸ ؛ الإتقان ، ج ۱ ، ص ۵۷ ؛ الاحتجاج ، ج ۱ ، ص ۳۸۳ ؛ التفسير الصافى ، ج ۱ ، ص ۴۷ ؛ نور الثقلين ، ج ۱ ، ص ۴۲۱ ، ح ۴۷۸ ؛ تفسير البرهان ، ج ۱ ، ص ۱۶.

2.سوره انعام ، آيه ۱۴۹.

صفحه از 216