۱۱۴.وأمّا حَقُّ سائِسِكَ بِالعِلمِ فَالتَّعظيمُ لَهُ والتَّوقيرُ لِمَجلِسِهِ وحُسنُ الاِستِماعِ إلَيهِ؛
۰.حقّ آن كه به علم آموزى اداره ات مى كند (يعنى حق استادت) ، بزرگداشت اوست ، و حفظ احترام مجلس او و نيك گوش دادن به گفتارش .
۱۱۵.فَحَقُّ اُمِّكَ أن تَعلَمَ أنَّها حَمَلَتكَ حَيثُ لايَحمِلُ أحَدٌ أحَدا وأطعَمَتكَ مِن ثَمَرَةِ قَلبِها ما لايُطعِمُ أحَدٌ أحَدا ؛
۰.حقّ مادرت اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده كه كسى ديگرى را حمل نمى كند ، و از ميوه دل خود ، تو را چيزى خورانده كه هيچ كس ، ديگرى را نمى خورانَد.
۱۱۶.أمّا حقُّ وَلَدِك فَتَعلَمَ . . . أنَّكَ مَسئولٌ عَمّا وَلَّيتَهُ مِن حُسنِ الأدَبِ والدَّلالَهِ عَلى رَبِّهِ والمَعونَةِ لَهُ عَلى طاعَتِهِ فيكَ وفي نَفسِهِ؛
۰.حقّ فرزندت [اين است كه] بدانى . . . تو نسبت به كسى كه سرپرستى او را بر عهده دارى در پرورش خوب و راهنمايى وى به سوى پروردگار و كمك به او در فرمانبردارى از پروردگارش ، هم درباره خودت و هم درباره او ، مسئول هستى .
۱۱۷.أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ وتَذكُرَ مَعروفَهُ وتَنشُرَ لَهُ المَقالَهَ الحَسَنَةَ وتُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ وبَينَ اللّه ِ سُبحانَهُ؛
۰.حقّ كسى كه به تو احسان كرده ، اين است كه او را سپاس دارى واحسانش را ياد كنى و گفتارى نيكو درباره او بپراكنى و ميان خود و خداى سبحان ، خالصانه دعايش كنى.