41
گزيدۀ تحف العقول

۱۱۴.وأمّا حَقُّ سائِسِكَ بِالعِلمِ فَالتَّعظيمُ لَهُ والتَّوقيرُ لِمَجلِسِهِ وحُسنُ الاِستِماعِ إلَيهِ؛

۰.حقّ آن كه به علم آموزى اداره ات مى كند (يعنى حق استادت) ، بزرگداشت اوست ، و حفظ احترام مجلس او و نيك گوش دادن به گفتارش .

۱۱۵.فَحَقُّ اُمِّكَ أن تَعلَمَ أنَّها حَمَلَتكَ حَيثُ لايَحمِلُ أحَدٌ أحَدا وأطعَمَتكَ مِن ثَمَرَةِ قَلبِها ما لايُطعِمُ أحَدٌ أحَدا ؛

۰.حقّ مادرت اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده كه كسى ديگرى را حمل نمى كند ، و از ميوه دل خود ، تو را چيزى خورانده كه هيچ كس ، ديگرى را نمى خورانَد.

۱۱۶.أمّا حقُّ وَلَدِك فَتَعلَمَ . . . أنَّكَ مَسئولٌ عَمّا وَلَّيتَهُ مِن حُسنِ الأدَبِ والدَّلالَهِ عَلى رَبِّهِ والمَعونَةِ لَهُ عَلى طاعَتِهِ فيكَ وفي نَفسِهِ؛

۰.حقّ فرزندت [اين است كه] بدانى . . . تو نسبت به كسى كه سرپرستى او را بر عهده دارى در پرورش خوب و راهنمايى وى به سوى پروردگار و كمك به او در فرمانبردارى از پروردگارش ، هم درباره خودت و هم درباره او ، مسئول هستى .

۱۱۷.أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ وتَذكُرَ مَعروفَهُ وتَنشُرَ لَهُ المَقالَهَ الحَسَنَةَ وتُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ وبَينَ اللّه ِ سُبحانَهُ؛

۰.حقّ كسى كه به تو احسان كرده ، اين است كه او را سپاس دارى واحسانش را ياد كنى و گفتارى نيكو درباره او بپراكنى و ميان خود و خداى سبحان ، خالصانه دعايش كنى.


گزيدۀ تحف العقول
40

5 . سخنان امام سجّاد عليه السلام

۱۱۱.وأمّا حَقُّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمّا لايَحِلُّ لَكَ وتَركُ ابتِذالِهِ إلاّ لِمَوضعِ عِبَرَةٍ تَستَقبِلُ بِها بَصَرا أو تَستَفيدَ بِها عِلماً ، فَإنَّ البَصَرَ بابُ الاِعتِبارِ؛

۰.حقّ چشمت اين است كه آن را از آنچه بر تو حلال نيست ، فروبندى و مبتذلش نسازى [و به كارش نبرى] ، مگر براى جاى عبرت آموزى كه ديده ات را با آن بينا كنى يا به وسيله آن از دانشى بهره مند شوى ؛ زيرا چشم ، دروازه عبرت آموزى است.

۱۱۲.وأمّا حَقُّ بَطنِكَ فَأن لاتَجعَلَهُ وِعاءً لِقَليلٍ مِنَ الحَرامِ ولالِكَثيرٍ وأن تَقتَصِدَ لَهُ فِي الحَلالِ ولاتُخرِجَهُ مِن حَدِّ التَّقوِيَةِ إلى حَدِّ التَّهوينِ وذِهابِ المُرُوَّةِ؛

۰.حقّ شكمت اين است كه آن را ظرف حرام ، كم باشد يا بسيار ، نسازى واز حلال هم به اندازه بدو دهى ، و از حدّ نيرو بخشى به مرز شكم خوارگى ۱ و فقدان مرادنگى اش نكشانى.

۱۱۳.فَأمّا حَقُّ الصَّلاةِ فَأن تَعلَمَ أنَّها وِفادَةٌ إلَى اللّه ِ وأنَّكَ قائِمٌ بَينَ يَدَىِ اللّه ِ؛

۰. حقّ نماز اين است كه بدانى نماز ، روى آوردن به درگاه خداست و تو در نماز در برابر خداوند ايستاده اى .

1.تهوين ، خوار شدن به خاطر شكم است كه از آن به «شكم خوارگى» تعبير مى شود و چنان است كه آدمِ شكم پرست در برابر خواهش شكم ، خوار و بى طاقت باشد و براى ارضاى شكم خود ، به هر پستى اى تن دهد .

  • نام منبع :
    گزيدۀ تحف العقول
    سایر پدیدآورندگان :
    ربانی، هادي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93460
صفحه از 86
پرینت  ارسال به