وصيت هاى سياسى حضرت فاطمه(س)

پرسش :

وصیت های سیاسی و لازمه ی سیاسی وصیت های حضرت زهرا(س) چیست؟



پاسخ :

در نگاهى ژرف به وصيت هاى آن حضرت، آنچه پيش و بيش از هر چيز ديگر، توجه پژوهشگر را به خود جلب مى كند، حكمت سياسى است.

بررسى بخش پنجم «حكمت نامه فاطمى» به خوبى نشان مى دهد حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از ماجراى سقيفه، از روند غالب و حاكم بر جامعه نوپاى اسلامى به شدت ناراضى بود و از اين رو، با توجه به پايگاه سياسى و اجتماعى خود، براى استمرار حكومت نبوى و دفاع از حريم ولايت علوى كه در غدير خم از سوى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به طور رسمى اعلام شده بود، همه توان خود را به كار گرفت و در اين راه حتى از بذل جان دريغ نكرد.

وصيت هاى آن حضرت، در حقيقت آخرين تلاش هاى دختر پيامبر صلى الله عليه و آله، در راستاى مبارزه با سياست مداران حاكم بر جامعه اسلامى است، تا نارضايتى خود را با روشنى هر چه بيشتر به سينه تاريخ اسلام سپارد تا آيندگان بتوانند با اندكى تأمل، صراط مستقيم الهى را تشخيص دهند، و بتواند سندى ترديدناپذير براى اثبات راه پيروان اهل بيت عليهم السلام به يادگار گذارد و بدين منظور بارها بر چند محور اساسى در وصيت هاى خود تأكيد داشت:

دفن مخفيانه

اصلى ترين نكته اى كه در همه گزارش هاى منابع شيعه و سنى بر آن تأكيد شده، دفن شبانه و مخفيانه دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است. ايشان به امام على عليه السلام با تأكيد سفارش كرده بود كه ترتيبى دهد تا مراسم خاك سپارى او شبانه و پنهان از ديد مردم انجام شود و جز اندكى از نزديكانِ رازدار، در اين مراسم شركت نداشته باشند. اينك متن شمارى از گزارش ها:

گزارش يكم: خطاب به امام على عليه السلام:

إذا أنا مِتُّ فَغَسِّلني بِيَدِكَ، وحَنِّطني، وكَفِّنّي، وَادفِنّي لَيلاً.[۱]

وقتى من از دنيا رفتم، با دست خودت مرا غسل بده و حنوط و كفن كن و شبانه دفنم كن.

گزارش دوم: خطاب به امام على عليه السلام:

حَنِّطنى و غَسِّلنى و كَفِّنِى بِاللَّيلَ و صَلِّ عَلَىَّ وَ ادفِنِّى بِاللَّيلِ و لا تُعلِم أحَدا.[۲]

مرا شبانه حنوط كن و غسل بده و كفن كن، و بر من نماز بگزار. و مرا شبانه دفن كن، و هيچ كس را خبردار نكن

گزارش سوم: امام على عليه السلام درباره وصيت آن حضرت مى فرمايد:

أخَذَت عَلَيَّ عَهداً للّه  ورَسولِهِ أنَّها إذا تُوُفِّيَت لا اُعلِمُ أحَداً إلاّ اُمَّ سَلَمَةَ زَوجَ رَسولِ اللّه  صلى الله عليه و آله، واُمَّ أيمَنَ، وفِضَّةَ، ومِنَ الرِّجال ابنَيها، وعَبدَ اللّه  بنَ عَبّاسٍ، وسَلمانَ الفارِسِيَّ، وعَمّارَ بنَ ياسِرٍ، وَالمِقدادَ، وأبا ذَرٍّ، وحُذَيفَةَ.[۳]

و آن گاه از من پيمانى گره خورده به خدا و پيامبرش گرفت كه چون وفات يافت، هيچ كس را آگاه نكنم، جز امّ سلمه، همسر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، امّ ايمن و فضّه را، و از مردان، دو پسرش [حسن و حسين]، عبد اللّه  بن عبّاس، سلمان فارسى، عمّار بن ياسر، مقداد، ابوذر و حذيفه را.

گزارش چهارم: امام على عليه السلام در پاسخ به پيشنهاد عباس بن عبدالمطّلب مبنى بر حضور مهاجران و انصار در مراسم تدفين آن حضرت مى فرمايد:

فَإِنَّها وَصَّتني بِسَترِ أمرِها.[۴]

او وصيت كرده تا كار تجهيز و دفنش پنهانى انجام شود.

گزارش پنجم: صحيح بخارى و صحيح مسلم و ديگر منابع روايى اهل سنت از عايشه نقل كرده اند كه مى گويد:

فَلَمّا تُوُفِّيَت دَفَنَها زَوجُها عَلِيٌّ لَيلاً ولَم يُؤذِن بِها أبا بَكرٍ.[۵]

و چون وفات يافت، همسرش على او را شبانه دفن كرد و ابو بكر را از درگذشت وى آگاه نساخت.

هر كس داراى كمترين هوش سياسى باشد، با ملاحظه گزارش هاى ياد شده به سادگى تشخيص مى دهد كه پنهان نگه داشتن مراسم خاك سپارىِ حضرت فاطمه عليهاالسلام يك اقدام كاملاً سياسى بوده، و هدف خاصى را تعقيب مى كرده كه در فرازى ديگر از وصيت آن حضرت، با صراحت بيان شده است.

غافلگيرىِ سياست مداران حاكم

فاطمه عليهاالسلام، يگانه فرزند بر جاى مانده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، بزرگ ترين شخصيت سياسى الهى امت اسلامى است. بسيارى از مسلمانان معاصر پيامبر صلى الله عليه و آله، فضائل و مناقب آن حضرت را خودشان از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده اند، از جمله اين كه: آيه تطهير، آيه مباهله و آيات ايثار درباره او و خاندان او نازل شده است.[۶]همچنين از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده اند كه فاطمه عليهاالسلام برگزيده خدا است، رضايت او رضايت خدا و نارضايتى او نارضايتى او است. از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده اند كه گفت: فاطمه عليهاالسلام پاره تنم و ميوه دل من است، او عزيزترين و محبوب ترين افراد نزد من است، مسالمت با او، مسالمت با من و ستيزه با او، ستيزه با من است، احترام به او، احترام به من و آزردن او، آزردن من است، او سرور بانوان جهانيان است و پدرش به فداى او باد.

اينك، چنين شخصيتى كه عظمتش قابل توصيف نيست و پس از پيامبر صلى الله عليه و آله اصلى ترين مدافع رهبرى امام على عليه السلام است، با فاصله اى بسيار كوتاه و مظلومانه از دنيا مى رود، طبعا انتظار آن است كه مراسم تشييع و تدفين او با شركت عموم مسلمانان و بسيار با شكوه برگزار شود.

از سوى ديگر، اين مراسم، براى سياست مداران حاكم كه اسباب نارضايتى شديد آن بزرگوار را فراهم آورده بودند، فرصت بسيار مناسبى بود تا با بهره گيرى از آن و تجليل از آن حضرت، رفتارها و ناخرسندى هاى گذشته را به فراموشى سپارند.

اما بصيرت الهى و تيزبينى سياسى فاطمه عليهاالسلام آنها را غافلگير كرد و مانع بهره گيرى آنان از اين فرصت طولانى شد ؛ زيرا او با صراحت سفارش كرده بود كه رهبران سياسى حاكم نبايد بر پيكر او نماز گزارند ؛ در وصيت حضرت زهرا عليهاالسلام خطاب به امام على عليه السلام آمده است:

نَشَدتُكَ بِاللّه  وبِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللّه  ألاّ يُصَلِّيَ عَلَيَّ أبو بَكرٍ ولا عُمَرُ.[۷]

به خدا و به حق محمّد رسول خدا سوگندت مى دهم كه ابوبكر و عمر بر من نماز نخوانند.

و در گزارشى ديگر آمده است:

سَأَلتُكَ بِحَقِّ رَسولِ اللّه  صلى الله عليه و آله إذا أنا مِتُّ ألاّ يَشهَداني ولا يُصَلِّيا عَلَيَّ.[۸]

به حق رسول خدا صلى الله عليه و آله از تو مى خواهم وقتى من از دنيا رفتم، آن دو نزد من حضور نيابند و بر من نماز نخوانند.

در صحيح بخارى و ديگر منابع اهل سنت نيز از عايشه نقل است كه مى گويد:

فَلَمّا تُوُفِّيَت دَفَنَها زَوجُها عَلِيٌّ لَيلاً ولَم يُؤذِن بِها أبا بَكرٍ، وصَلّى عَلَيها.[۹]

و چون [فاطمه عليهاالسلام] وفات يافت، همسرش على او را شبانه دفن كرد و ابو بكر را آگاه نساخت و خودش بر او نماز خواند.

و هنگامى كه ابوبكر از على عليه السلام انتقاد كرد كه چرا همانند مراسم غسل دادن پيامبر صلى الله عليه و آله اين امتياز را ويژه خود كردى ؟ ايشان پاسخ داد:

هِيَ وَاللّه  أوصَتني أن لا تُصَلِّيا عَلَيها.[۱۰]

به خدا سوگند، او خود به من وصيت كرد كه شما دو تن بر او نماز نخوانيد.

بنابراين، هدف اصلى حضرت فاطمه عليهاالسلام از وصيت و سفارش كردن به پنهان داشتن و رازدارى در برگزارى مراسم خاك سپارى او، اين بود كه همه راه هاى احتمالى بهره گيرى سياست مداران حاكم از اين فرصت مسدود شود.

سند تاريخى سياسى

حضرت فاطمه عليهاالسلام براى دفاع از حريم ولايت علوى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در غدير خم و با حضور همه حاجيان آن را اعلام كرده بود و براى اعتراض به روند حاكم بر جهان اسلام پس از رحلت پدر، تنها به ممانعت آنها از نماز گزاردن بر خود اكتفا نكرد، بلكه وصيت تاريخى ديگرى دارد كه متن آن از امام حسين عليه السلام چنين گزارش شده است:

فَلَمّا حَضَرَتهَا [فاطِمَةَ عليهاالسلام] الوَفاةُ وَصَّت أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام أن يَتَوَلّى أمرَها، ويَدفِنَها لَيلاً، ويُعَفِّيَ قَبرَها.[۱۱]

چون زمان وفات فاطمه عليهاالسلام فرا رسيد، به امير المؤمنين عليه السلام سفارش كرد تا او تجهيز و دفنش را به عهده بگيرد و شبانه دفنش كند، و قبرش را بى نشانه سازد.[۱۲]

در گزارشى ديگر آمده است:

ولا تُعلِم أحَداً قَبري.[۱۳]

و هيچ كس را از قبرم آگاه مكن.

اين وصيت مكمل وصيت هايى است كه پيش از آن بدانها اشاره شد و مى توان گفت اصلى ترين هدف آن، برجا گذاشتن يك سند تاريخى سياسىِ مهم و ترديد ناپذير براى آيندگان، در راستاى تحليل صحيح مباحث مربوط به رهبرى جهان اسلام پس از پيامبر صلى الله عليه و آله است.

چه چيزهايى سبب شدند تا شخصيتى مانند زهراى اطهر عليهاالسلام شبانه غسل داده شود، شبانه به خاك سپرده شود، و قبر او مخفى بماند ؟ ! البته آراى مختلفى درباره محل دفن آن حضرت وجود دارد[۱۴]، ولى به هر حال، هيچ كس به طور دقيق نمى داند ايشان كجا دفن شده است، هر چند نظريه اى كه به واقع نزديك تر است مدعى است ايشان در خانه خود به خاك سپرده شده اند، اما كجاى خانه ؟ معلوم نيست !

تأمل در اين ابهام، روشنگر بسيارى از حوادث صدر اسلام است.


[۱]. ر . ك : ص ۶۴۴ ح ۴۵۰ .

[۲]. ر . ك : ص ۶۲۸ ح ۴۳۵ .

[۳]. ر . ك : ص ۶۳۶ ح۴۴۷ .

[۴]. ر . ك : ص ۶۲۶ ح ۴۳۴ .

[۵]. ر . ك : ص ۵۲۶ ح ۳۸۹ .

[۶]. ر . ك : ص ۴۳ (فصل يكم : فضيلت هاى مشترك فاطمه و ساير اهل بيت عليهم السلام).

[۷]. ر . ك : ص ۶۳۰ ح ۴۴۰ .

[۸]. ر . ك : ص ۶۳۲ ح ۴۴۲ .

[۹]. ر . ك : ص ۵۲۶ ح ۳۸۹ .

[۱۰]. ر . ك : ص ۶۳۲ ح ۴۴۱ .

[۱۱]. ر . ك : ص ۶۳۰ ح ۴۳۷ .

[۱۲]. ر . ك : ص ۶۲۹ ح ۴۳۵

[۱۳]. ر . ك : ص ۶۳۶ ح ۴۴۷ .

[۱۴]. برخى گفته اند قبر ايشان ميان قبر پيامبر صلى الله عليه و آله و منبر اوست ، برخى نيز گفته اند مدفن ايشان در خانه خودش بوده است و برخى معتقدند در بقيع دفن شده است. شيخ طوسى مى گويد: روايت اول و دوم متقارب اند ، اما بعيد به نظر مى رسد در بقيع دفن شده باشد . ابن بابويه نيز مى گويد : نظريه صحيح نزد من اين است كه ايشان در خانه خود دفن شده است ر . ك : تذكرة الفقهاء : ج ۸ ص ۴۵۲ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت