توقيفى بودن ترتيب سوره ها
پرسش :
دلیل توقيفى بودن ترتيب سوره ها چیست؟ آیا قابل نقد است؟
پاسخ :
جمع فراوانى از جمله ابن اشته اصفهانى (م ۲۳۶ق)،[۱]حارث بن اسد محاسبى (م ۲۴۳ ق)،[۲]بلخى (م ۳۱۹ ق)،[۳]ابن انبارى (م ۳۲۸ ق)،[۴]سيد مرتضى (م ۴۳۶ ق)،[۵]حاكم جِشَمى (م ۴۹۴ ق)،[۶]كرمانى (م ۵۰۰ ق)،[۷]طَبْرِسى (م ۵۴۸ ق)،[۸]ابن شهر آشوب (م قرن ۶ ق)،[۹]ابن حصار (م ۶۱۱ ق)،[۱۰]نيشابورى (م ۸۲۷ ق)،[۱۱]ابوشامه مَقدِسى (م ۶۶۵ق)[۱۲]و جمع زيادى از معاصران ،[۱۳]معتقدند كه جمع قرآن با ترتيب كنونى ، در زمان پيامبر خدا و با اشراف ايشان انجام گرفته است.[۱۴]
برخى ادّعاى اجماع كرده ،[۱۵]مدّعى اند كه روايات صحيح فراوانى دلالت دارند كه پيامبر خدا(ص) و صحابه ، قرآن را به ترتيب كنونى تلاوت مى كردند.[۱۶]برخى به ادلّه عقلى نيز استناد كرده اند.[۱۷]قاضى ابوبكر (م ۴۰۳ ق) اين نظر را ترجيح داده[۱۸]و قُرطُبى آن را مقبول تر دانسته است.[۱۹]شواهد اين ديدگاه به شرح زير است :
شواهد نقلى و تاريخى ديدگاه توقیفی
۱. قرآن در زمان پيامبر خدا(ص) تدريس و حفظ و بر پيامبر(ص) عرضه مى شد[۲۰]و جمعى مانند ابن مسعود و اُبَىّ بن كعب و ديگران ، آن را چندين بار بر پيامبر(ص) خوانده اند.[۲۱]
۲. روايات فراوانى وجود دارد كه اصحاب پيامبر خدا(ص) قرآن را ختم مى كردند، يا اين كه پيامبر(ص) ، آنان را به ختم قرآن تشويق مى كرد . بنا بر اين ، قرآن در زمان پيامبر(ص) آغاز و پايانى داشته است.[۲۲]
۳. بنا به روايتى كه نزد اهل سنّت ، «صحيح» شمرده شده ،[۲۳]زيد بن ثابت مى گويد كه نزد پيامبر خدا(ص) بوديم و قرآن را از برگه ها جمع مى كرديم.[۲۴]پس معناى تأليف قرآن، مرتّب كردن آيات و سوره هاى آن با نظارت پيامبر(ص) است ، نه نگارش محض.[۲۵]
۴. در روايات ، نام عده اى (چهار يا شش نفر يا بيشتر)[۲۶]از صحابه آمده است كه قرآن را در زمان رسول خدا(ص) جمع كرده اند[۲۷]و اين كار زير نظر آن حضرت بوده است.[۲۸]حمل «جمع» در اين روايات بر «حفظ» - آن گونه كه بعضى پنداشته اند -[۲۹]بى دليل به نظر مى رسد،[۳۰]ضمن آن كه حافظان قرآن در عصر رسالت ، به مراتب ، بيش از اين عدّه بوده اند.[۳۱]۵. بر پايه روايتى ، پيامبر خدا(ص) فرمود: «لا صَلاةَ إلّا بِفاتِحَةِ الكِتابِ» و چون سوره حمد نخستين سوره نازل شده نيست، وصف آن به «فاتحة الكتاب»، دليل چينش سوره هاى قرآن در زمان آن حضرت است.[۳۲]
۶. بر اساس روايتى، پيامبر خدا(ص) قرآن را به چهار قسمت (طُوَال ، مِئين ، مَثانى و مفصّلات) تقسيم كرده است .[۳۳]هماهنگى چينش سورها دربخش هاى چهارگانه مذكور با چينش كنونى ، بيانگر وجود همين نظم و ترتيب فعلى قرآن در آن زمان است.
۷. بر اساس نقلى ، سوره هاى بنى اسرائيل، كهف، مريم، طه و انبيا را از سوره هاى نخستين (العتاق الاُوَل) مى شمارند .[۳۴]نيز بنا به روايتى ، قرآن در زمان رسول خدا(ص) به هفت جزء تقسيم شده بود. ترتيب سوره ها در اين دو روايت ، با ترتيب كنونى قرآن ، همسان است.[۳۵]ابن حجر پس از نقل روايت اخير، آن را دليل توقيفى بودن ترتيب سوره ها مى داند.[۳۶]
۸. رواياتى كه بر پايه آنها پيامبر خدا(ص) «تلاوت قرآن از روى مصحف» را تشويق مى كند،[۳۷]تأييدى بر جمع قرآن در زمان آن حضرت اند.[۳۸]
نقد این ديدگاه
شايان ذكر است كه دليل ها و روايات ياد شده ، بر ترتيب همه سوره هاى قرآن از سوى پيامبر ، حتى سوره هاى نازل شده در ماه هاى آخر زندگانى ايشان دلالت ندارند. افزون بر اين كه ضعف سند در برخى از اين روايات و اضطراب متن در برخى ديگر، ايرادهايى هستند كه بر آنها وارد شده اند.[۳۹]با اين همه مى توان از اين شواهد ، اهميت دادن پيامبر(ص) به امر تدوين، ترتيب و حفظ وجود كتبى قرآن را نتيجه گرفت و گفت : با توجه به نزول بيش از هشتاد سوره در مكه و نزول بيشتر سوره هاى مدنى پيش از سال هاى پايانى عمر پيامبر خدا(ص)، تعداد بسيار زيادى از سوره ها، تحت نظارت ايشان مرتب شده و تعداد اندك باقى مانده نيز از سوى امام على عليه السلام و ساير نزديكان مرتب شده است ؛ همان گونه كه از سفارش آن حضرت هنگام وفات به على عليه السلام فهميده مى شود. پيامبر فرمود: «قرآن ، كنار بستر من ، در جزوه ها، حريرها و كاغذهاست. آنها را جمع كن و نگذار ضايع شود، چنان كه يهود تورات را ضايع كردند» و على عليه السلام به وصيت آن حضرت عمل كرد.[۴۰]
[۱]الإتقان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۱۶۷ .
[۲]الإتقان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۱۶۷ .
[۴]فتح البارى: ج ۹ ص ۳۸؛ الإتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۱۷۱.
[۵]مجمع البيان: ج ۱ ص ۴۲ - ۴۳.
[۶]كاوشى در تاريخ جمع قرآن: ص ۱۶.
[۷]الإتقان فى علوم القرآن: ج ۱، ص ۱۶۵.
[۸]مجمع البيان: ج ۱، ص ۴۲ - ۴۳.
[۹]متشابه القرآن: ج ۲ ص ۷۷.
[۱۰]الإتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۱۶۴.
[۱۱]غرائب القرآن: ج ۱ ص ۲۸.
[۱۲]المرشد الوجيز: ص ۶۷ ح ۷۰.
[۱۳]ر.ك : كاوشى در تاريخ جمع قرآن: ص ۱۶-۱۷.
[۱۴]روح المعانى: ج ۱ص ۴۷غ ۴۶ ؛ متى جمع القرآن: ص ۱۶؛ البيان، ص ۲۴۰.
[۱۵]متى جمع القرآن: ص ۱۷.
[۱۶]جمع القرآن دراسة تحليليه: ص ۲۸.
[۱۷]دراسات قرآنيه (تاريخ قرآن) : ص ۷۶.
[۱۸]ر.ك : فتح البارى: ج ۹ ص ۳۸.
[۱۹]تفسير القرطبى: ج ۱ ص ۴۳.
[۲۰]لباب التأويل: ج ۱ ص ۹؛ مجمع البيان: ج ۱ ص ۴۳.
[۲۱]متشابه القرآن: ج ۲ ص ۷۷.
[۲۲]مقدمتان فى علوم القرآن: ص ۲۷؛ دراسات قرآنيه (تاريخ قرآن): ص ۷۷-۷۹.
[۲۳]جمع القرآن دراسة تحليلية: ص ۸۶- ۸۹.
[۲۴]مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۱۸۵؛ سنن الترمذى: ج ۵ ص ۳۹؛ البيان: ص ۲۵۴.
[۲۵]دراسات قرآنيه (تاريخ قرآن): ص ۷۶؛ مباحث فى علوم القرآن: ص ۷۰؛ تاريخ قرآن، حجتى: ص ۲۲۱.
[۲۶]ر.ك : حقائق هامة: ص ۹۰ - ۱۰۰.
[۲۷]المحبّر، ص ۲۸۶؛ صحيح البخارى، ج ۶، ص ۱۰۳؛ مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۴۱-۴۲.
[۲۸]لباب التأويل: ج ۱ ص ۹؛ حقائق هامّة: ص ۹۰-۱۰۰ .
[۲۹]ر . ك : التمهيد : ج ۱ ص ۲۸۵ .
[۳۰]البيان: ص ۲۴۹-۲۵۰ ؛ دراسات قرآنيه (تاريخ قرآن): ص ۷۵-۷۶ .
[۳۱]دراسات قرآنيه ( تاريخ قرآن): ص ۷۵؛ مباحث فى علوم القرآن: ص ۶۵ - ۶۸.
[۳۲]مقدمتان فى علوم القرآن: ص ۴۱؛ تفسير نمونه: ج ۱ ص ۸ - ۹.
[۳۳]الكافى: ج ۲ ص ۶۰۱ ح ۱۰؛ مسند ابن حنبل: ج ۴ ص ۱۰۷. نيز، ر.ك: البرهان فى علوم قرآن: ج ۱، ص ۲۴۴ (پاورقى).
[۳۴]البرهان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۲۵۸.
[۳۵]ر.ك: مسند ابن حنبل: ج ۴ ص ۳۴۳؛ البرهان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۲۵۸؛ مناهل العرفان: ج ۱ ص ۳۵۵.
[۳۶]فتح البارى: ج ۹ ص ۳۶.
[۳۷]ر.ك: وسايل الشيعه: ج ۶ ص ۲۰۴.
[۳۸]دراسات قرآنيه (تاريخ قرآن): ص ۸۴.
[۳۹]ر.ك: الانتصار للقرآن: ج ۱ ص ۶۰، ۲۷۹، ۲۸۸؛ تاريخ قرآن، محمّدهادى معرفت، ص ۸۵.؛ پژوهشى در مصحف امام على عليه السلام: ص ۱۹۳-۱۹۸.
[۴۰]تفسير القمى: ج ۲ ص ۴۵۱.
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت