قيام سيّد حسنى

پرسش :

از احادیث در مورد قيام سيّد حسنى چه به دست می آید؟



پاسخ :

خروج و قيام فردى به نام حسنى، يكى از نشانه هاى مشهور در باره ظهور به شمار مى رود؛ امّا احاديثى كه در باره آن وجود دارد، از نظر سند يا منبع، اشكال دارند و تنها روايت صحيح آن در روضه كافى است كه آن هم از نظر محتوا قابل قبول نيست.

در اين حديث، از امام صادق(ع) در باره فَرَج سؤال شد و ايشان فرمود : وقتى فرزندان عبّاس با هم اختلاف كنند و سلطنت آنان سست شود، شامى و يمانى ظهور مى كنند و حسنى به حركت درمى آيد و صاحب الأمر از مدينه به مكّه مى آيد... و از خداوند اجازه ظهور مى طلبد. آن گاه برخى از موالى او اين خبر را براى حسنى مى برند و او بر خروج، پيش دستى مى كند؛ امّا اهل مكّه، او را مى كُشند و سرش را براى شامى مى فرستند. در اين زمان، صاحب الأمر آشكار مى شود و مردم با او بيعت مى كنند.[۱]

اگر چه ممكن است كه از نظر سند، بر اين حديث، اشكالى وارد نباشد، ولى در آن از اختلاف بنى عبّاس سخن گفته شده كه مجموع حديث را با مشكل رو به رو مى كند و عبارت هم به گونه اى نيست كه بتوان گفت مقصود امام، فاصله اى طولانى بين اختلاف بنى عبّاس و ظهور حسنى است. از طرفى، تصوّر برگشت حكومت عبّاسيان يا تشكيل حكومتى به نام آنان در آخر الزمان بر هيچ دليل و قرينه درستى استوار نيست. اشكال دوم، ابهاماتى است كه در اين حديث به چشم مى خورد. اين كه مهدى پس از آمدن از مدينه به مكّه، تازه اجازه ظهور بخواهد و اين كه حسنى در برابر مهدى براى قيام، پيش دستى كند، مطالبى قابل تأمّل است. كشته شدن حسنى به دست اهل مكّه و فرستادن سر او براى شامى هم مطلبى است كه در احاديث ديگر وجود ندارد. ضمن اين كه به نظر مى رسد كه فرستادن سر مقتول، مربوط به تاريخ صدر اسلام است، نه آخر الزمان كه ارتباطات به گونه ديگرى تصوير شده است.

احاديث ديگرى نيز در باره سيّد حسنى و قيام او وجود دارند كه آنها نيز معمولاً با اشكالات محتوايى مواجه اند .

اين پيشينه در باره احاديث مربوط به حسنى و مهم تر از اين، ضعف منبع و سند و متن اين احاديث، چنين نتيجه مى دهد كه قيام حسنى قبل از ظهور، چيزى نيست كه بتوان به شيوه علمى، آن را اثبات كرد. بنا بر اين، شايد بتوان گفت كه مقصود از سيّد حسنى - در تنها روايت معتبرى كه بدان اشاره شد - ، همان نفْس زكيّه است.


[۱]روضة الكافى : ص ۲۲۵ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت