(1)
بررسى اصول و معیارهاى نقد حدیث از جهت متن
صادق فدكى، جعفر
كارشناسى ارشد
علوم قرآن و حدیث
دانشكده علوم انسانى دانشگاه قم
راهنما: دیارى، محمدتقى
مشاور: اعرابى
1379
221ص.
موضوع این پایاننامه، بررسى اصول و معیارهاى نقد حدیث از جهت متن است. روش نگارنده در این تحقیق، بررسى اصول و
معیارهاى نقد حدیث از جهت متن، و اثبات اعتبار آنها از نظر قرآن و سنّت است. نویسنده، ابتدا سعى در اثبات حجّیت این اصول دارد و سپس، به اجمال هر یك از این اصول را
مورد بررسى قرار داده است كه در همه احادیث، كاربرد دارد، و به برخى از معیارهاى نقد حدیث - كه تنها در مورد برخى از احادیث شیعه، از جمله احادیث متعارض به كار مى
رود - پرداخته است.
این پایاننامه، در یك مقدّمه و سه فصل، ترتیب یافته است.
در مقدّمه، به مباحث كلّى پرداخته شده است. همچنین واژگان و اصطلاحاتى كه
در این جستار از آن یاد مىشود و فهم برخى مباحث، متوقّف بر شناخت این اصطلاحات است، توضیح داده شده است. روش و شیوه بحث، پیشینه تاریخى آن و منابع
استفاده شده در بحث نیز در این مقدّمه مورد بحث قرار گرفته است.
در فصل اوّل، به عوامل و اسبابى كه موجب انحراف سنّت پیامبرصلى الله علیه وآله و احادیث اهل
بیتعلیهم السلام از مسیر خود شده، پرداخته شده كه این عوامل، در واقع، به دو دسته تقسیم مىشوند:
1 . عوامل اختیارى، كه همان جعل و دستبرد در احادیث،
توسط افراد خاصّ است كه باعث ورود روایات مجعول بسیارى در میان احادیث نبوى و روایات اهل بیتعلیهم السلام گردیده است.
2 . عوامل غیراختیارى، یعنى اسباب
و عواملى كه به طور سهو یا خطا صورت گرفته و باعث شده است كه آنچه از معصومانعلیهم السلام صادر شده، غیر از آن معنایى باشد كه توسط راویان منتقل شده است،
كه در این فصل، به دو دسته از عوامل، به طور مختصر، پرداخته شده است.
اسباب تغییر و تحریف حدیث، از جمله: نقل به معناى حدیث، نقل حدیث بدون نقل سبب یا
شأن نزول، تقطیع حدیث، عدم فهم معناى روایت توسط راوى، از جمله عللى است كه نگارنده در ذكر عوامل و اسباب تحریف حدیث، بیان كرده است.
نگارنده، در فصل
دوم به نقد و بررسى حدیث پرداخته و به عبارتى، دیگر راههاى مقابله با احادیث موضوع یا تحریف شده را معرّفى كرده است، كه این راهها به طور كلّى در دو روش، منحصر
مىشود:
1 . نقد سند و راویان حدیث،
2 . نقد متن و محتواى حدیث.
نگارنده، ابتدا معناى نقد را از نظر لغت و در اصطلاح محدّثان بیان كرده و سپس، به
وجه ضرورت نقد حدیث و ادلّه آن پرداخته و بعد از آن، اقسام و طُرُق نقد را بیان نموده و در این فصل، به طور مختصر، به تشریح این دو طریق پرداخته است. همچنین مهمترین
كتب فریقین را كه در هر یك از این دو موضوع تألیف شده، معرّفى كرده است.
در فصل سوم، كه موضوع اصلى پایاننامه را تشكیل مىدهد، اصول و معیارهاى نقد حدیث
از جهت متن، مورد بررسى قرار گرفته و براى هر یك، نمونههاى مختلفى از احادیث شیعه و اهل سنّت كه با این اصول سازگارى ندارد، آورده شده است.
این فصل از
شش بخش عمده تشكیل شده كه عناوین آن عبارتاند از: بخش اوّل، مخالفت حدیث با قرآن، بخش دوم، عدم مخالفت حدیث با سنّت قطعى. بخش سوم، عدم مخالفت
حدیث با عقل سلیم؛ بخش چهارم، عدم مخالفت حدیث با تاریخ صحیح؛ بخش پنجم ، عدم ركاكت حدیث؛ بخش ششم، عدم مخالفت حدیث با حس، مشاهده و قطعیات
علمى.