(۱)
تحقیقى پیرامون شخصیت و كتاب رجالى ابن غضائرى
آرام، محمدرضا
كارشناسى ارشد پیوسته علوم قرآن و حدیث
دانشكده معارف اسلامى و ارشاد دانشگاه امام صادقعلیه السلام
استاد راهنما: معرفت، محمدهادى
استاد مشاور: غفارى، علىاكبر
۱۳۷۵
۹۴
مطالب مورد بحث در این پایان نامه، نقد و بررسى، ارائه دیدگاهها و تحلیلهاى مختلف در باب كتاب رجالى ابن غضائرى، معیار و ملاك وى در جرح و تعدیل راویان حدیث، بیان دیدگاههاى مختلف ابن غضائرى درباره ضعفا، و بیان این نتیجه است كه توثیقات و تضعیفات ابن غضائرى مستند به حسّ و شهود و سماع از مشایخ و ثقات نبوده؛ بلكه مستند به حدس و استنباط است. این پایاننامه از یك مقدّمه و سه فصل و یك خاتمه تشكیل شده است. در مقدّمه، نگارنده، نگاهى اجمالى به تاریخ تدوین كتب رجالى شیعه تا قبل از زمان تألیف رجال ابن غضائرى دارد و از آنجا كه ابن غضائرى و كتاب رجالى وى از دیرباز، مورد نقد و بررسى محافل علمى، مخصوصاً علماى رجال بوده و هست، لذا قبل از پرداختن به ارائه دیدگاهها و تحلیلهاى مختلف در باب كتاب رجالى وى، در فصل اوّل به شخصیت و احوال ابن غضائرى پرداخته و به این نكته اشاره دارد كه زندگى وى، در هالهاى از ابهام قرار دارد؛ زیرا در منابع رجالى شیعه (مانند الفهرست، رجال الطوسى، رجال النجاشى و آثار متأخّرى كه به استناد این منابع نوشته شدهاند) شرح حالى از وى به دست داده نشده است. فقط نجاشى در برخى از نقل قولهایى كه از وى نموده، به زندگى و دانش وى اشاراتى كرده است. وى، این فصل را به دو بخش تقسیم كرده كه در بخش اوّل، به عنوان مقدّمه تحقیق درباره عنوان «ابن غضائرى» و سپس زندگىنامه احمد بن حسین بن عبیداللَّه غضائرى، و مشایخ و تألیفات وى دارد. شیخ ابوالحسن احمد، فرزند حسین بن عبیداللَّه بن ابراهیم، از علماى بزرگ شیعه در قرن پنجم هجرى و از شیوخ محدّثان امامیه و محقّقان جلیل است. وى از شاگردان پدرش حسین، معروف به غضائرى (م ۴۱۱ ق) و شریك بحث ابوالعباس احمد نجاشى (۳۷۲ - ۴۵۰ ق) بوده است. در بخش دوم نیز بحثى اجمالى درباره زندگى حسین بن عبیداللَّه غضائرى و اساتید و شاگردان و تألیفات و دیدگاه علما درباره وى مطرح شده است. فصل دوم، درباره كتاب رجالى ابن غضائرى و معیار و ملاك وى در جرح و تعدیل راویان حدیث و اكثار وى در جرح ثقات است، و اینكه عدّهاى از علما معتقدند كه ابن غضائرى در تضعیف و جرح، مستند به شهادت و سماع نیست؛ بلكه او بعد از دقّت در روایات افراد، بر اجتهاد خویش اعتماد مىكرد. لذا هرگاه بر حسب اعتقاد خویش، روایتى را شامل غلو و اغراق مىدانست، آن روایت را ضعیف مىدانست. در فصل سوم نیز دیدگاههاى مختلف درباره كتاب الضعفاء ابن غضائرى بیان شده و برخى از آنان، مورد نقد و بررسى و تحلیل قرار گرفتهاند. مجموعه این دیدگاهها در دو بخش تقسیمبندى شده است: ۱ . دیدگاههاى قدما، ۲ . دیدگاههاى متأخّران.