روششناسي نقد و فهم حديث در تفسير المنار
حسين خوشدل ۱
دكتر منصور پهلوان ۲
چکيده
حوادث تلخي که بر حديث گذشت، چه آنها که بر سند و متن خدشه وارد ساخت و چه بدفهميها و تعصبهاي مذهبي که تحريف معنوي را موجب گرديد، صحنه روايت و درايت حديث را مشوش ساخت. از اينرو، بسياري از حديثپژوهان کوشيدند تا با دستيابي به قواعد دقيق و صحيح فهم و نقد حديث، به پالايش سنت نبوي بپردازند. اين تلاش، علاوه بر آن كه در كتب مستقلي كه درباره حديث به رشته تحرير درآمد، نمود پيدا كرد، در كتب ديگري همانند تفاسير نيز آشكار گرديد. بيترديد، بازيابي معيارهاي نقد و فهم صحيح حديث از ميان اينگونه کتب (همانند تفاسير)، با هدف دفاع از سنت نبوي، تلاشي ضروري و در خور توجه است. بر مبناي همين ضرورت، مقاله حاضر سعي دارد تا با بررسي تفسير المنار به استخراج مباني و داوريهاي محمد عبده و رشيد رضا در حوزه نقد و فهم حديث و بررسي و تحليل آن بپردازد.
کليد واژه: المنار، رشيد رضا، محمد عبده، نقد حديث، فهم حديث.
درآمد
اعتدال در بهرهگيري از روايات، از ويژگيهاي عمومي تفاسير قرن چهاردهم است. در اين تفاسير به روايات به عنوان يكي از عناصر جانبي در تفسير نگريسته شد و چه بسا برخي از آنها هم كه تا اندازهاي به ذكر روايات پرداختهاند، در آراي تفسيري بدان روايات تكيه نكرده بيشتر در بخشهاي غير تفسيري مثل فضايل سور، شأن نزول و ... از آنها استفاده کردهاند. ۳
از مهمترين علل پيدايش اين پديده در تفاسير قرن چهاردهم، يكي رشد عقلگرايي و ديگري اهميت يافتن شيوه تفسير قرآن به قرآن است. در قرن چهاردهم ـ كه گرايش عقلي و شيوه تفسير قرآن به قرآن
1.دانشجوي دکتري علوم قرآن و حديث دانشگاه تهران، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد کاشان .
2.دانشيار دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران .
3.تفسير المراغي، ج۱، ص۴ .