سخنى درباره «بركت»

سخنى درباره «بركت»

بركت در لغت ، به معناى تداوم ، رشد و گسترشِ «خير» است. از اين رو ، ابن عبّاس ، بركت را به «فراوانى در هر خيرى» و امام صادق عليه السلام واژه «مبارك» را به «نفّاع (بسيار سودمند)» تفسير كرده اند.

بركت در لغت ، به معناى تداوم ، رشد و گسترشِ «خير» است.[۱]از اين رو ، ابن عبّاس ، بركت را به «فراوانى در هر خيرى»[۲]و امام صادق عليه السلام واژه «مبارك» را به «نفّاع (بسيار سودمند)»[۳]تفسير كرده اند.

علّامه طباطبايى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ پس از نقل كلام راغب اصفهانى درباره بركت ،[۴]مى فرمايد:

بركت ، در حقيقت ، خيرى است كه در چيزى پايدار ، و همراه آن است؛ مانند: بركت در نسل ، كه به معناى فراوانى نسل و فرزندان يا جاودانه ماندن نام به سبب آنان است؛ و بركت در غذا ، آن است كه به طور مثال ، گروه بسيارى با آن سير شوند؛ و بركت در وقت ، آن است كه كارى در آن بگنجد كه معمولاً در وقتى همانند آن نمى گنجد.[۵]

با نگاه كلّى به متون، به دست مى آيد كه گستره كاربرد واژه «بركت» در قرآن و حديث در ابعاد و زمينه هاى گوناگون ، تا چه حد است. از اين رو ، تحقيق و تحليل اين متون ، فوق العاده حايز اهميّت است .

در مورد اسباب بركت ، چند نكته قابل توجّه اند :

۱ . پيوند عوامل مادّى و معنوى

در بررسىِ اسباب بركت از نگاه قرآن و حديث ، نخستين نكته مهمّى كه جلب توجّه مى كند ، اين است كه در متون اسلامى ، اسباب معنوى بركت ، در كنار اسباب مادّى آن ، قرار دارند . از يك سو ، روايات ما: پروا ، عبادت ، طهارت ، دعا ، نماز ، حج ، استغفار و مانند اينها را زمينه هاى بركت و توسعه در زندگى معرّفى مى كنند و از سوى ديگر ، دامدارى ، كشاورزى ، تجارت و كار را پشتوانه و مايه بركت و توسعه مى دانند .

آنچه از همجوارى اين دو دسته از اسباب برمى آيد ، اين است كه در جهان بينى اسلامى ، اعتقاد به تأثير معنويّت در خير و بركت و توسعه و شكوفايى مادّى ، به معناى نفىِ اسباب مادّى يا كم رنگ كردن نقش آنها در توسعه نيست ؛ بلكه بدين معناست كه اسلام ، علاوه بر اسباب مادّىِ شناخته شده براى توسعه ، اسباب ناشناخته و نامرئى ديگرى را هم مؤثّر مى داند و معتقد است كه باورهاى صحيح دينى ، اخلاق شايسته ، و اعمال نيكو نيز در شكوفايى و توسعه اقتصادى جامعه، نقش دارند .

قرآن كريم در اين باره تصريح مى كند كه:

«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَـتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَْرْضِ .[۶]اگر اهل آبادى ها ايمان آورده بودند و پروا مى ورزيدند ، بركت هايى را از آسمان و زمين بر آنان مى گشاديم»  .

خداوند ، در آيه ديگرى از قول حضرت نوح عليه السلام مى فرمايد :

«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّـتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَـرًا .[۷]پس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد ، كه او آمرزنده است . باران آسمان را فراوان بر شما فرو مى ريزد و شما را با اموال و فرزندان ، يارى مى رساند و براى شما باغ هايى قرار مى دهد و برايتان نهرهايى قرار مى دهد» .

افزون بر اين ، «بركت» و شكوفايى اقتصادى و توسعه پايدارِ جامعه انسانى ، با ارزش هاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى ، همراه است و بدون اين همراهى ، بركات مادّى هم دوام نخواهند داشت.[۸]

۲ . جوشش بركات معنوى از درون بركات مادّى

نكته بسيار مهمّ ديگر ، اين است كه از نگاه اسلام ، نه تنها ارزش هاى معنوى ، در بركات مادّى و توسعه پايدار اقتصادى و تداوم آن تأثير دارند ، بلكه عكس آن نيز درست است؛ يعنى بركات مادّى هم در چارچوب ره نمودهاى اسلامى ، موجب تقويت و شكوفايى ارزش ها و بركات معنوى مى گردند .

اصولاً در برنامه ريزى اسلام براى تكامل انسان و جامعه انسانى ، تكامل معنوى از توسعه مادّى جدا نيست . از اين رو ، در فصل سوم اين بخش ، بركات مادّى ، در كنار بركات معنوى مطرح شده اند؛ چرا كه بركات مادّى ، از درون بركات معنوى مى جوشند و بركات معنوى ، از متن بركات مادّى پديد مى آيند .

از يك سو ، قرآن تأكيد دارد كه اگر ايمان و پروامندى در جامعه فراگير شود ، بركات الهى از آسمان و زمين ، مردم را فرا خواهد گرفت و جامعه بشرى ، شاهد بركات همه جانبه مادّى و توسعه اقتصادى بيش از حدّ تصوّر ، خواهد بود . متون اسلامى صراحت دارند كه امورى مانند: نماز ، حج و دعا ، در بركات مادّى و توسعه اقتصادى نقش دارند .

از سوى ديگر ، در اسلام ، كارِ سالم براى تأمين زندگى آبرومندانه ـ كه يكى از مهم ترين اصول توسعه اقتصادى و بركات مادّى است ـ از بزرگ ترين عبادت ها و ارزش هاى معنوى شمرده مى شود . اين فرمايش پيامبر خدا ، در بيان همين مطلب است:

العِبادَةُ سَبعونَ جُزءا ؛ أفضَلُها طَلَبُ الحَلالِ .[۹]عبادت ، هفتاد بخش است كه برترينِ آنها ، كسب [ درآمد] حلال است.

در پرتو اين نگرش ، اسلام ، همه تلاش هايى را كه در جهت پديد آوردن بركات مادّى صورت مى گيرند ، چنانچه با انگيزه صحيح و در جهت سازندگى انسان باشند ، عبادت شمرده ، مقدّس مى داند و معتقد است كه بركات مادّى و معنوى ، تنها دركنار هم پديد خواهند آمد .

۳ . نقش نظام آفرينش در تكامل انسان

تأمّل در آنچه در بخش اوّل و دوم اين مجموعه با عنوان «اسبابِ خير» يا «اسباب بركت» آمده ، نشان مى دهد كه آفريدگار هستى ، در نظام آفرينش ، همه گونه امكانات و ابزار را از درون و برون ، براى تكامل مادّى و معنوى انسان ، فراهم ساخته و نعمت هاى ظاهرى و باطنى را بر انسان تمام كرده است. نيز اين آيه نورانى تداعى مى شود كه :

«أَلَمْ تَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى السَّمَـوَ تِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُو ظَـهِرَةً وَ بَاطِنَةً .[۱۰]آيا نديدند كه خداوند ، آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است ، براى شما مسخّر گردانيد و نعمت هاى آشكار و نهان خود را براى شما سرشار ساخت؟»  .

اين آيه ، بيانگر آن است كه به انسان از درون ، «عقل» و «فطرت» و «قواى باطنى» ، و از بيرون ، «وحى» داده شده تا وى به يارى آنها ، راه كمالش را بپيمايد .

به عبارت ديگر ، آنچه در آسمان و زمين است ، در اختيار انسان قرار داده شده تا وى از بركات آنها براى تكامل خويش و رساندن خود به مقصد (انسانيّت ، كمال مطلق و لقاى خداوند) بهره بگيرد. به گفته حافظ شيرازى:

اى دل! به كوى عشق ، گذارى نمى كنى؟            اسباب جمع دارى و كارى نمى كنى؟

ميدان به كام خاطر و گويى نمى زنى                  بازى چنين به دست و شكارى نمى كنى؟[۱۱]

بنا بر اين ، همه ارزش هاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى ، و همه آنچه در زمين و آسمان در اختيار انسان است ، داراى «خير» و «بركت»اند و اگر در متون اسلامى ، تنها شمارى از صفات و كارهاى نيكو ، «خير» شمرده شده است ، يا شمارى از مكان ها ، زمان ها ، حيوانات ، نباتات ، غذاها و آب ها ، مبارك (داراى بركت) به شمار آمده است ، به آن معنا نيست كه ساير صفاتِ نيكو و كارهاى پسنديده ، يا ساير مكان ها و زمان ها و... ، بدون بركت اند ؛ بلكه مقصود ، آن است كه اين موارد ، بيش از ساير موارد از «بركت» برخوردارند .

۴ . نقش ضدّ ارزش ها در رفتن بركت

همان گونه كه ارزش هاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى در به وجود آمدن «خير» و «بركت» مؤثّرند ، ضدّ ارزش ها نيز در از بين رفتن «خير» و «بركت» نقش دارند؛ ليكن شمارى از ضدّ ارزش ها هستند كه تأثير و نقش بيشترى در از بين رفتن «خير» و «بركت» دارند؛ مانند: سوء نيّت ، خيانت ، شرابخوارى ، ظلم ، زنا ، و ترك امر به معروف و نهى از منكر.


[۱]. در معجم مقاييس اللغة آمده است كه: «برك» يك ريشه است و به معناى ثبات چيزى است. سپس معانى ديگرى كه به هم نزديك اند ، از آن برگرفته شده است. خليل گفته است: «بركت ، از فزونى و رشد است» . در قاموس اللغة است كه: «بركت ، يعنى رشد و افزايش» و در مجمع البيان است كه: «بركت ، يعنى ثبات خير به سبب رشد آن» (ج ۱۰ ، ص ۷۳) .

[۲]. لسان العرب : ج ۱۰ ص ۷۶۶ .

[۳]. ر . ك : الأمالى ، صدوق: ص ۶۰۶ ح ۸۴۱ .

[۴]. اصل «برك» ، سينه شتر است كه بر زمين قرار مى گيرد .

[۵]. الميزان فى تفسير القرآن : ج ۷ ص ۳۸۱ .

[۶]. اعراف : آيه ۹۶ .

[۷]. نوح : آيه ۱۰ ـ ۱۲ .

[۸]. ر.ك : خير و بركت از نگاه قرآن و حديث : بخش دوم / فصل سوم : موانع بركت و توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث : بخش پنجم : آفات توسعه .

[۹]. الكافي : ج ۵ ص ۷۸ ؛ الفردوس : ج ۳ ص ۷۹ . نيز ، ر . ك : توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث : بخش دوم / فصل سوم : كار / آنچه پيشه ور را سزاست / جستجوى حلال .

[۱۰]. لقمان : آيه ۲۰ .

[۱۱]. ديوان حافظ .