پژوهشى در باره مثل‏ هاى قرآن‏ - صفحه 2

عبارتى نمونه باشد.۱ مَثَل ، گاهى در معناى «نمونه» نيز به كار رفته است. افزون بر اين، مَثَل با حفظ معناى اصلى خود، وجوه و كاركردهاى معنايى متفاوتى يافته است؛ از جمله مَثَل به معناى سرگذشت، داستان، گفتار مشهور و نمونه، حكمت نافع، صفت، دليل و عبرت به كار رفته است.۲
اصطلاح «مَثَل زدن» يا «تمثيل» در علم بيان، در معنايى هماهنگ با مفهوم لغوى آن، عبارت است از تشبيهى كه به تبيين بهتر مراد متكلم بينجامد.۳ مَثَل ، گاه در قالب تشبيه تمثيل ، و گاه در قالب استعاره مركب كه وجه شبه در آنها از امور متعدد منتزع شده است، رخ مى‏نمايد، اعم از آن كه مشبهٌ‏به از امور حسى باشد يا غير حسى‏۴ و يا اين كه به واقعيت خارجى اشاره داشته يا فرضى و خيالى باشد.۵

ويژگى‏ها و فوايد تمثيل‏

محسوس‏ترين فايده تمثيل را مى‏توان تسهيل و تسريع در فهم دانست؛ زيرا مفاهيم معقول گاه چنان ظريف و پيچيده اند كه جز از راه تمثيل قابل فهم و تفهيم نيستند، از همين روست كه بسيارى تمثيل را تشبيه معقول به محسوس دانسته‏اند.۶
دانشمندان، در فوايد تمثيل بسيار سخن گفته‏اند. ابن اثير ، تمثيل را داراى سه ويژگى مبالغه، بيان و ايجاز دانسته است.۷ به گفته نظّام ، در تمثيل چهار ويژگى هست كه در ساير گفتارها يافت نمى‏شوند و عبارت اند از ايجاز لفظ، معنارسانى

1.التحقيق : ج‏۱۱ ص‏۲۵ ماده «مثل».

2.الكشاف : ج‏۱ ص‏۷۲؛ البرهان فى علوم القرآن : ج‏۱ ص‏۴۹۰؛ لسان العرب : ج‏۱۱ ص‏۶۱۲ ماده «مثل»؛ نثر طوبى : ج‏۲ ص‏۳۸۵.

3.ر. ك: جواهر الأدب : ج‏۱ ص‏۲۶۰ ؛ مجمع الأمثال : ص‏۲۰؛ مفردات الفاظ القرآن : ص‏۸۲۱ ماده «مثل».

4.مختصر المعانى : ص‏۱۹۶ - ۱۹۷ و ۲۲۵؛ نثر طوبى : ج‏۲ ص‏۳۸۵.

5.الميزان فى تفسير القرآن : ج‏۱۴ ص‏۴۰۸.

6.البرهان فى علوم القرآن : ج‏۱ ص‏۴۸۸؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج‏۲ ص‏۳۴۴؛ الإنصاف : ج‏۱ ص‏۲۱۸.

7.المثل السائر : ج‏۲ ص‏۱۲۲.

صفحه از 14