تبيين گزارش هاى رسيده در باره جاى قيام حضرت مهدی(ع)

تبيين گزارش هاى رسيده در باره جاى قيام حضرت مهدی(ع)

احاديث فراوانى، مكّه را جايگاه آغاز قيام مهدوى مى دانند.

احاديث[۱]فراوانى، مكّه را جايگاه آغاز قيام مهدوى مى دانند. بيشتر اين احاديث ، در كتاب هاى مشهور و معتبرى مانند الكافى و الغيبة نعمانى نقل شده و افزون بر اين، برخى از آنها داراى اسناد صحيح و معتبرند. اين احاديث، مراحل آغازين قيام را به روشنى بر مى شمرند و بيان مى دارند كه امام مهدى عليه السلام در حالى كه ميراثى از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله شامل: پرچم، شمشير، زره، كلاهخود، زين، عصا، عمامه، پيراهن و رداى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را به همراه دارد، همانند ايشان، قيام خجسته خود را از مكّه و كنار خانه خدا آغاز مى كند.[۲]

امام عليه السلام در كنار پرده كعبه، سر از پرده غيبت بيرون مى آورد[۳]و ميان ركن حجر الأسود و مقام ابراهيم - كه از شريف ترين و مقدّس ترين مكان هاى روى زمين به شمار مى آيد - ، از ياران و پيروان خويش بيعت مى گيرد.[۴]ايشان با حضور در مكّه و ايستادن در كنار كعبه و فراز آوردن پرچم و شمشير پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، نشان مى دهد كه نهضت مهدوى، قيامى توحيدى و دنباله بعثت محمّدى و براى احياى آن است. روايت هاى متعدّدى در دست است كه امام مهدى عليه السلام خود اين نكته را در نخستين خطبه خويش در مكّه فراز آورده و بر الهى بودن نهضت خود و پيوستگى آن به قيام فرستادگان راستين الهى تأكيد ورزيده است. از جمله ، شيخ صدوق چنين آورده است:

فَإِذا خَرَجَ أسنَدَ ظَهرَهُ إلَى الكَعبَةِ ، وَاجتَمَعَ إلَيهِ ثَلاثُمِئَةٍ وثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً . و أَوَّلُ ما يَنطِقُ بِهِ هذِهِ الآيَةُ : «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» ،[۵]ثُمَّ يَقولُ : «أنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ في أرضِهِ ، و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم».[۶]

و چون خروج كند، پشتش را به كعبه تكيه دهد و سيصد و سيزده مرد به گرد او جمع شوند و نخستين سخنش اين آيه است: «باقى نهاده خداوند برايتان بهتر است، اگر مؤمن باشيد». سپس مى فرمايد: «من باقى نهاده خداوند در زمينش و جانشين او و حجّتش بر شما هستم» .

همچنين نعمانى مى نويسد:

وَالقائِمُ يَومَئِذٍ بِمَكَّةَ ، قَد أسنَدَ ظَهرَهُ إلَى البَيتِ الحَرامِ مُستَجيراً بِهِ ، فَيُنادي : يا أيُّهَا النّاسُ إنّا نَستَنصِرُ اللَّهَ ، فَمَن أجابَنا مِنَ النّاسِ فَإِنّا أهلُ بَيتِ نَبِيِّكُم مُحَمَّدٍ ، ...، فَيُبايِعونَهُ بَينَ الرُّكنِ وَالمَقامِ.[۷]

و قائم ، آن روز در مكّه است، پشتش را به كعبه تكيه داده و به آن پناه آورده است و ندا مى دهد: اى مردم! ما از خدا يارى مى جوييم. هر كس ما را پاسخ گويد [بداند ]كه ما اهل بيت پيامبرتان، محمّد و سزاوارترين مردم به خداوند و به محمّد صلى اللّه عليه و آله هستيم... و با او ميان ركن [حجرالأسود] و مقام [ابراهيم ] بيعت مى كنند .

يك روايت ديگر در اين باره، ضمن تأكيد بر آغاز قيام مهدوى از مسجد الحرام و توصيف دقيق آن، مضمونى مشابه از بيانيه نخستين امام عليه السلام را گزارش كرده است.[۸]

ديگر گزارش هاى مشابه ، ضمن اعلام مكّه به عنوان نقطه آغازين قيام، بخش ها و مطالب ديگرى از بيانيه قيام امام عصر را بازگو كرده اند. در اين احاديث ، امام عليه السلام مردم را به ياد كردن خداى متعال و ايستادن در پيشگاه الهى فرا مى خواند و بعثت انبياى الهى و نزول كتاب هاى آسمانى را ياد مى آورد. امام همچنين مردم را به اطاعت از خدا و رسولش و نيز احياى قرآن، دورى كردن از شرك و يارى رساندن به هدايت و تقوا دعوت مى كند و ندا بر مى آورد: «بى ترديد ، من شما را به خدا و رسولش و نيز عمل به كتاب او و ميراندن باطل و احياى سنّت پيامبر فرا مى خوانم».[۹]

امام همچنين مظلوميت اهل بيت عليهم السلام و حقّ مودّت ذوى القربى را فراز مى آورد و خواستار يارى رساندن مردم براى جبران ستم رفته بر اهل بيت پيامبر و قبول ولايت ايشان مى شود.[۱۰]

گفتنى است كه چند مكان ديگر به عنوان نقطه شروع نهضت مهدوى گفته شده است. يك حديث ، محل خروج و قيام امام مهدى عليه السلام را از زبان پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله «تهامه» دانسته[۱۱]كه مؤيّد احاديث پيشين است ؛ زيرا تهامه ، مانند حجاز مشتمل بر مكّه است .[۱۲]

دو روايت نبوى نيز به نقل از عبد اللَّه بن عمرو و امام على عليه السلام ، محلّ خروج و قيام را جايى در يمن به نام كرعه (اكرعه) دانسته اند .[۱۳]

اين حديث ، شاذ و غير معتبر است و با روايات متعدّدى كه گذشت ، متعارض است . به احتمال فراوان ، اين روايت ، ناظر به خروج يمانى از يمن است كه از ياوران امام مهدى عليه السلام خوانده شده و اندكى پيش از ايشان خروج مى كند.

همچنين احاديثى كه قاضى نعمان مغربى در كتاب شرح الأخبار آورده و دلالت بر آغاز قيام مهدوى از مغرب دارد و يا احاديثى كه شمس الدين محمّد قرطبى در كتاب التذكره آورده و محلّ خروج را مغرب اقصى دانسته است ،[۱۴]نمى توانند با احاديث فراوانى كه همگى بر شروع قيام از مكّه دلالت دارند، معارضه كنند؛ زيرا اين گزارش ها همگى بدون سند و يا مرسل هستند و احاديث ظهور از مغرب را تنها قاضى نعمان و حديث مغرب اقصى را تنها قرطبى نقل كرده و هيچ كدام ، از سوى محدّثان ديگر تأييد نشده است. از اين رو ، محتمل است اين روايات، جعلى و به انگيزه تأييد حكومت فاطميان و يا تقويت مهديان دروغينِ سر برآورده در شمال افريقا و غرب جهان اسلام ساخته شده باشند. تقويت كننده اين احتمال ، وجود انحصارىِ اين روايات در دو كتاب متعلق به غرب جهان اسلام است: نخست: شرح الأخبار نوشته قاضى نعمان، مفتى حكومت فاطميان در كشور مصر و شمال افريقا و ديگرى التذكرة نوشته قرطبى، عالم اندلسى است. احتمال ديگر آن است كه اين احاديث ، در نتيجه برداشتى نادرست و تحريف گونه از احاديث ظهور خورشيد از مغرب پديد آمده باشند كه خود يكى از نشانه هاى ظهور امام مهدى عليه السلام است.

جالب توجّه آن كه قاضى نعمان كه تنها ناقل احاديث مرسل ظهور از مغرب است، روايت زير را نقل كرده كه ناظر به شروع قيام از مكّه و همسو با ديگر احاديث است:

عن الدغشى، يرفعه الى رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ، أنه قال: يخرج بعدى من بنى هاشم رجل يبايع بين الركن و المقام، فيغلب صاحب الشام أربعة آلاف يخسف لهم بالبيداء، ثم يسير إليهم،و المحروم من حرم غنيمتهم، ثم يملك بعد ذلك سبع سنين .[۱۵]

پس از من مردى از بنى هاشم قيام مى نمايد كه ميان ركن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم ] ، بيعت و بر چهار هزار سپاهى اعزامى [سفيانى ] از شام غلبه مى كند. آنها [نزديك مدينه ] در صحراى بيدا به زمين فرو مى روند و پس از آن، اين مرد به سوى آنان حركت مى كند و محروم كسى است كه از غنيمت [نبرد با آنها] بى نصيب بماند، و سپس اين مرد ، هفت سال فرمان روايى مى كند.

افزون بر اين، در روايات متعدّدى آمده است كه خروج كننده از مغرب و يا شام، سفيانى است .[۱۶]او پس از شورش در شام، سپاهى به سوى مدينه گسيل مى دارد و امام مهدى عليه السلام در نتيجه همين اقدام او، از مدينه، خارج و عازم مكّه مى شود .[۱۷]امام مهدى عليه السلام آن گاه پس از بيعت گرفتن از سيصد و سيزده يار ويژه اش[۱۸]در درّه هاى اطراف مكّه، و در پى حوادثى مانند كشته شدن نفس زكيه كه در مكّه روى مى دهد، از مخفيگاه ذى طوى در پيرامون مكّه، به سوى مسجد الحرام بيرون مى آيد و پس از خواندن نماز عشا، با صدايى رسا، آغاز قيام خود را اعلام مى كند.[۱۹]امام آن گاه بيعت عمومى مى گيرد و چون عدد سپاهيانش به ده هزار تن مى رسد، حركت خود را آغاز مى كند.[۲۰]امام سپاهى به سوى مدينه مى فرستد[۲۱]و آن جا را آرام و امن مى كند و خود براى سركوب سفيانى و استقرار حكومت جهانى اش، به سوى عراق، آوردگاه بزرگ قيام مى رود.


[۱]به قلم پژوهشگر ارجمند ، حجّة الاسلام و المسلمين عبد الهادى مسعودى.

[۲]ر. ك: ح ۱۵۰۸ و ۱۵۰۹ ، الملاحم و الفتن ، ابن طاووس : ص ۱۳۷ ح ۱۵۷ . نيز ، ر . ك : منابع آورده شده در پانوشت چهار كه مربوط به جايگاه بيعت گرفتن امام مهدى عليه السلام است.

[۳]ر. ك: ص ۲۸۳ ح ۱۵۹۱، رياض الأبرار فى مناقب الأئمّة الأطهار: ج ۳ ص ۲۱۰ ح ۳۰۷.

[۴]بسيارى از منابع كهن بر بيعت گرفتن قائم عليه السلام در مسجد الحرام و ميان ركن و مقام، اتّفاق نظر دارند. ر. ك: ح ۱۵۰۸ - ۱۵۱۰، ج ۷ ص ۸۲ ح ۱۱۴۸ و ۱۱۴۹ و ص ۹۰ ح ۱۲۴۸ و ص ۱۹۳ ح ۱۲۵۴ و ص ۳۷۰ ح ۱۳۶۸ و ص ۳۳۱ ح ۱۳۸۲ و ص ۳۶۷ ح ۱۳۹۱ و ص ۳۷۵ ح ۱۳۹۲ و ص ۳۹۷ ح ۱۴۰۱ و ج ۸ ص ۲۵۷ ح ۱۵۶۷ - ۱۵۷۲ و ص ۳۸۱ ح ۱۶۲۰ و الكافى : ج ۱ ص ۲۳۱ ح ۳ و الإرشاد : ج ۲ ص ۳۸۳ و كمال الدين : ص ۲۸۴ ح ۳۷ و ص ۳۳۱ ح ۱۶ و ص ۳۷۱ ح ۵ و ص ۶۷۰ ح ۱۷ و الغيبة، طوسى: ص ۳۰۲، ۴۵۳، ۴۷۰ و ۴۷۷ و الغيبة، نعمانى : ص ۲۳۸ ح ۲۹ و مختصر بصائر الدرجات : ص ۱۸۲ و ۱۸۸ ح ۵۴ و إعتقادات الإمامية، صدوق : ص ۱۲۲ و الاُصول الستّة عشر : ص ۲۴۸ ح ۳۱۶ و شرح الأخبار: ج ۳ ص ۴۰۱ و مجموعة نفيسة (تاج المواليد) : ص ۱۵ و إعلام الورى: ج ۲ ص ۲۴۱، ۲۸۵ و ۲۸۸ و الخرائج و الجرائح: ج ۳ ص ۱۱۴۹ و كشف الغمّة: ج ۳ ص ۲۵۲ و سرور أهل الإيمان: ص ۹۴ و كشف الغمّة: ج ۳ ص ۲۵۴ و روضة الواعظين: ص ۲۹۱ و الصراط المستقيم: ج ۲ ص ۲۲۵ و كفاية الأثر: ص ۲۷۱ و الفتن: ج ۱ ص ۳۱۴ ح ۹۰۹ .

[۵]هود : آيه ۸۶ .

[۶]ر.ك: ج ۷ ص ۳۸۸ ح ۱۳۹۵ .

[۷]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۶ ح ۱۳۹۰ .

[۸]ر. ك: ج ۷ ص ۱۲۴ ح ۱۱۸۵ .

[۹]ر. ك: ص ۲۷۴ ح ۱۵۸۴ .

[۱۰]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۶ ح ۱۳۹۰ - ۱۳۹۱ .

[۱۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۶۵. نيز ، ر. ك: ج ۸ ص ۲۴۴ ح ۱۵۵۵ .

[۱۲]ر. ك: معجم البلدان : ج ۲ ص ۶۳ .

[۱۳]ر. ك: ج ۷ ص ۲۷۶ ح ۱۳۳۳ ، الملاحم والفتن : ص ۲۷۸ ح ۴۰۴ ، الصراط المستقيم : ج ۲ ص ۱۵۴ و ۲۵۹ .

[۱۴]التذكره : ص ۳۰۰ (باب منه فى المهدى و من اين يخرج). گفتنى است در پانوشت كتاب آمده: سيوطى در كتاب العرف الوردى (ص ۸۶) اين حديث را بى اصل دانسته است.

[۱۵]شرح الأخبار: ج ۳ ص ۴۰۱ ح ۱۲۸۵ . نيز ، ر. ك: همين دانش نامه : ج ۷ ص ۱۱۳ ح ۱۱۷۵ و ح ۱۱۷۶ و... .

[۱۶]ر. ك: ج ۷ ص ۵ ح ۱۱۴۹ و ص ۳۸۳ ح ۱۳۹۳ و رواياتى كه مى گويد: سفيانى از مغرب مى آيد (الغيبة ، نعمانى: ص ۲۵۹ ح ۱۸) .

[۱۷]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۷ ح ۱۳۹۰ و ص ۳۷۵ ح ۱۳۹۱ و ج ۸ ص ۳۷۵ (فصل چهارم / گرد هم آمدن يكباره و بدون قرار قبلى ياران قائم در مكّه) .

[۱۸]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۷ ح ۱۳۹۰ و ص ۳۷۵ ح ۱۳۹۱ .

[۱۹]الملاحم والفتن : ص ۱۳۷ ح ۱۵۷ . نيز ، ر. ك: ص ۱۳۶ ح ۱۴۸۶ .

[۲۰]كمال الدين : ص ۳۷۸ ح ۲.

[۲۱]برخى روايات بيان مى دارند كه امام خود به سوى مدينه مى رود (ر. ك: كمال الدين : ص ۳۷۸ ح ۲) .