معيار سعادت و شقاوت

عن أميرالمومنين عليه­السلام: إِنَّ أَسْعَدَ النَّاسِ فِي الدُّنْيَا مَنْ عَدَلَ عَمَّا يَعْرِفُ ضَرَّهُ وَ إِنَّ أَشْقَاهُمْ‏ مَنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ. [۱]
سعادتمندترين مردم در دنيا کسی است که از آنچه می داند برايش زيان­‌آور است اجتناب کند و بدبخت­ترين آنها کسی است که از هوای نفسش پيروی نمايد.
چند نکته در اين روايت منسوب به حضرت اميرالمؤمنين عليه­السلام قابل توجه است:
نکته(۱): سعادت و شقاوت انسان به دست خود اوست و در حقيقت اينکه پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: «الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي‏ بَطْنِ‏ أُمِّهِ‏ وَ السَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي‏ بَطْنِ‏ أُمِّهِ.»[۲]معنای ظاهرش مراد نيست، و خدا کسی را فطرتاً شقی يا سعيد نيافريده، اگر چنين بود ارسال رُسُل و انزال کتب معنا نداشت. بلکه به اين معناست که خداوند با علم بی­نهايت خود از همان ابتدا می­داند چه کسی خوشبخت و چه کسی بدبخت خواهد شد، ولی اين خوشبختی و سعادت و همچنين بدبختی و شقاوت به دست خود انسان است.
نکته(۲): ميزان سعادت تقواست. تقوا يعنی همين، المتقی اسمٌ لمن يقی نفسه عما يضرّه فی­ الآخرة. متقی کسی است که از آنچه برای آخرتش ضرر داشته باشد اجتناب می کند. شاگردی از استادش معنای تقوا را پرسيد ؛ استادش گفت: آيا تا به حال در بيابانی که پر از خار و تيغ است عبور کرده­ای؟ شاگرد گفت: آری. استاد پرسيد چطور از بين خارها و تيغ­ها عبور می­کنی؟ شاگرد گفت: أتقی؛ مواظبم که خارها و تيغ­ها به پايم نرود. استاد گفت: تقوا در دنيا يعنی همين ؛ انسان مواظب باشد تيغ گناه در روحش فرو نرود.
ميزان سعادت اين است که انسان از آنچه می­داند برايش ضرر دارد اجتناب کند و ميزان شقاوت، نقطه مقابل يعنی هواپرستی است. دنبال هوا و هوس رفتن است.
نکته(۳) وجوب اجتناب از هواپرستی و گناه عقلی است. تعبير «عَدَلَ عَمَّا يَعْرِفُ ضَرَّهُ» يعني می­داند هواپرستی و گناه برايش ضرر دارد ؛ يعنی عقل انسان خودش تشخيص می­دهد. معنای آيه «و هديناهُ النّجدين» همين است، انسان نجد و راه خير و شر را می داند.


[۱]. وقعه صفين؛ ص۱۰۸.
[۲]. التوحيد للصدوق؛ ص۳۵۶.