تاريخ : شنبه 1392/7/6 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 28215
شهدا را به عنوان الگو به جامعه معرفی کنیم

شهدا را به عنوان الگو به جامعه معرفی کنیم

حجت الاسلام «محمد رضا سجادی»، جانباز 25 درصد، از دلاوران عرصه پيكار و پژوهشگر پژوهشکده علوم حدیث، اظهار داشت: شهدا را همانگونه که زیستند به جامعه معرفی کنیم، سیره شهدا بهترین الگو برای جوانان است.

جانبازان سالکان و عارفانی هستند که در طی طریق از کاروان شهادت جا ماندند و خدای سبحان چنین مقرر داشته که روحشان چند صباحی دیگر در قفس تن و حصار خاکی باقی بماند؛ وجود این مردان مرد، در میان ما نعمتی بس بزرگ است که رنگ عشق و ایثار و بوی بهشت و رحمت را به ما ارزانی می‌دارد؛ کاش قدرشان را بدانیم.
حجت الاسلام والمسلمین «محمد رضا سجادی»، جانباز ۲۵درصد، یکی از افتخار آفرینانی است که در لبیک به فرمان امام و مقتدای خود در آغازین روزهای دفاع مقدس در جبهه‌ها حضور یافت و تا پای جان به ایثار و مجاهدت پرداخت.
آنچه در پی می‌آید، برش‌هایی از گفت وگوی صمیمی خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی حدیث نت، با این روحانی جانباز است که به مناسبت هفته دفاع مقدس، تقدیم می‌شود.
ورود به حوزه ؛ سال ۱۳۴۹ در تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمدم، به دلیل علاقه‌ای که به فراگیری علوم دینی داشتم، ابتدا در حوزه علمیه امین الدوله در تهران به تحصیل پرداختم و در سن ۲۴سالگی وارد حوزه علمیه قم شدم و از محضر علما و اساتیدی چون آیت الله تبریزی، آیت الله گنجی بهره های فراوانی بردم.
حضور در جبهه؛
مساجد پايگاه و يار هميشگي اعزام بود، اجتماع هیئت های مذهبی، و ارتباط دوستانه با جوانان مؤمن و با صفا تجربه تازه ای برای من بود. فضای معنوی مسجد، شهدای محله، که تشییع می شدند، سخنان امام جماعت، همه و همه انگیزه ای شد تا احساس تکلیف کنم.
سال ۶۴، زمانی که ۱۵سال داشتم، به همراه گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء، به منطقه جنگی غرب اعزام شدم. سپس به تیپ ذوالفقار، لشکر ۲۷ پیوستم.
فضای جبهه، سراسر دوستی است، همه با هم دوست بودند، دوستی های پررنگ، برای ورود به یک محیط جدید نیاز به زمان است اما جبهه اینگونه نبود، تنها حضور کافی بود، تا فضای معنوی جبهه همه وجود انسان را فرگیرد.
خیلی ها سن و سالی نداشتند ، اما به لحاظ معنویت و انسانیت خیلی بزرگ بودند. شهید «پیام پورزاقی»، جوان ۱۸ ساله ای که در کنار فرمانده به رتق و فتق امور می پرداخت. جوانی که در دل همه جا داشت. در بهشت زهرا سر مزارش می روم.
تمام گردان به فرمانده علاقه خاصی داشتند. فرمانده ما اسمش «حاج محمد نوریان» بود اما معروف بود به حاج عبدالله. می گفت: «آدم، اول باید بنده خدا بشود، بعد محمود شود» حاج عبدالله در عملیات والفجر ۸ شهید شد.
روزهای آخر جنگ بود، حدود ۳۰ ماه بود که جبهه بودم به همراه سه نفر تخریب چی از گردان لشکر ۱۰ سیدالشهداء برای عملیات مین گذاری در منطقه «ماووت» حدود ۵۰ کیلومتریی سردشت و بانه اعزام شدیم.
این عملیات هم مثل دیگرعملیات در شب انجام می گرفت. در حین مین گذاری، بودم که موج یک انفجار مرا پرتاب کرد. هم رزم همراه من با مین برخورد کرد ه بود که همین موضوع منجر به شهادت وی شد.
لحظه انفجار احساس کردم، کار تمام شده ‎ در تاریکی نوری می دیدم. در آن لحظه هیچ نگرانی نداشتم و تصور می کردم از دنیا رفتم. تا اینکه کمی بعد به هوش امدم و با وجود جراحت های حاصل از ترکش ها به مقر برگشتم همان شب از آنجا مرا به بانه انتقال دادند. به حدی درد داشتم که از همراهان خواستم شب کمی استراحت کنم، اما خونریزی زیاد بود، و انها می خواستند زودتر به بیمارستان برسیم.
حجت الاسلام سجادی دوره خارج فقه و اصول را گذرانده و به عنوان پژوهشگر گروه کلام پژوهشکده علوم و معارف حدیث فعالیت می کند.
وی صاحب دو فرزند است. وقتی پرسیدم چگونه می توانیم، ایثارگری های شهدا را زنده نگه داریم، تاکید کرد: خاطرات دلاوری های شهدا میراث گران بهایی از آنان است. برگزاری مسابقه درباره کتاب خاطرات شهدا هم درخور توجه است.
حجت الاسلام سجادی به معرفی یک کتاب پرداخت و گفت: كتاب «روز سوم» نوشته مصطفي محمدي كه به زندگينامه شهيد محمود (عبدالله) نوريان، فرمانده گردان تخريب و يگان مهندسي رزمي لشكر ۱۰ سيدالشهدا (ع) اختصاص دارد، شامل ۹۸ خاطره است.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :