9 : سيطره سبك مناقبنگارى در «سده ششم و هفتم هجرى»
مهدى غلامعلى ۱
چكيده
سدههاى ششم و هفتم هجرى را مىتوان نقطه عطفى در تاريخ تشيّع دانست؛ دورانى كه با وجود دشوارىهاى طاقتفرسا، دانشيان شيعى توانستند از انديشه شيعى در مقابل سيل شبهات و اتّهامات عامه و دستگاه حاكميت به نيكى پاسدارى كنند. از اين دوران در تاريخ حديث شيعه، همواره با عناوين دوران فترت يا ركود ياد مىشود. اگرچه در مقايسه با سدههاى پيشين، اين تعبير صحيح است، امّا بايد توجّه داشت، دشمنىهاى مخالفان، بسيار شديد بوده است و نويسندگان براى مقابله با هجمههاى مختلف حاكمان، از هيچ تلاشى فرو گذار نكردهاند. سبكهاى مناقبنگارى و اربعيننويسى، نمادى از تلاش سترگ ايشان است كه بيش از ديگر سبكها در اين بازه زمانى در تاريخ تدوين حديث شيعه رخ نمود. اين شيوهها داراى نقاط قوّت و ضعف بوده است. رشد و سيطره منقبتنگارى در اين دو سده، بيش از پيش قابل توجّه است، به گونهاى كه حدود شصت اثر در اين راستا در دويست سال تأليف شده است. چرايىِ اين افزايش، نيازمند بررسى كتابهاى مناقبِ باقى مانده و گزارههاى
1.عضو هيئت علمى دانشكده علوم حديث.