463
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

فصل ششم : دليل آورى در ميدان نبرد

6 / 1

دليل آوردن هاى امام براى خوارج

۲۷۱۰.نهج البلاغةـ برگرفته كلام وى با خوارج ، آن گاه كه به اردوگاه ايشان رفت ، حال آن كه داورى را انكار مى كردند ـ: على عليه السلام گفت : «آيا همه شما با ما در صِفّين همراه بوديد؟» .
گفتند : برخى همراه بوده ايم و برخى نه .
گفت : «پس دو گروه شويد ؛ آنان كه در صِفّين حضور داشتند ، در گروهى روند ، و آنهايى كه حضور نداشتند ، در گروه ديگر ، تا من با هر يك از اين دو ، به زبان خود ، سخن گويم» .
جماعت ، نداهايى در دادند . او گفت : «از كلام بپرهيزيد و به گفتارم گوش فرا دهيد و با دل هاتان به سوى من آييد ؛ و هر كس او را به گواهى گيريم ، دانش خود را در آن ابراز دارد» .
سپس به گفتارى بلند با ايشان پرداخت و از جمله گفت: «آيا آن هنگام كه ايشان به حيله و نيرنگ و فريب و دَستان،قرآن ها را برافراشتند، نگفتيد: برادران و هم دينان ما، از ما عفو خواسته و به كتاب خداى منزّه امان جُسته اند. پس بايد از ايشان بپذيريم و آنان را آسوده گذاريم ؟
من به شما گفتم : اين ، پديده اى است به ظاهر مؤمنانه و در باطن ، دشمنانه ، كه آغازش مهربانى است و پايانش پشيمانى . پس به كار خويش پردازيد و راه خود سپريد و بر جهاد ، دندان بفشاريد و به اين بانگ هاى شوم ، گوش مسپاريد كه اگر پذيرفته شود ، گم راه كند و اگر واگذاشته شود ، سبب حقارت شود .
امّا اين كار (داورى) انجام پذيرفت و ديدمتان كه شما خود ، آن [ فرصت] را به ايشان بخشيديد . به خدا سوگند ، اگر [آن روز] من از آن سر بر مى تافتم ، از آن ، وجوبى بر عهده من نبود و خداوند ، مرا به گناه آن ، بازخواست نمى فرمود . و به خدا سوگند ، اگر آن را مى پذيرفتم ، هر آينه من همان [پيشواى ]برحق بودم كه بايد از من پيروى كنند؛[زيرا] كه كتاب خدا با من است و از آن هنگام كه با آن همراه شدم (از آغاز نزول وحى ) ، از آن جدا نشده ام .
هر آينه ما با پيامبر خدا بوديم ، در حالى كه جنگ ميان پدران و فرزندان و برادران و خويشاوندان مى گرديد ؛ امّا با هر مصيبت و رنج ، جز بر ايمان ما و پاى فشردنِمان بر حق و تسليم بودنمان به فرمان و شكيبايى بر دردِ جراحت ، افزوده نمى شد .
ليكن اكنون ما با برادران مسلمان خود مى جنگيم ؛ زيرا انحراف و كژى و شبهه و تأويلِ [ دلخواه ]در دينشان راه يافته است . اگر دستاويزى يابيم كه خداوند با آن پراكندگى مان را سامان بخشد و با آن در باقى مانده روابطمان به هم نزديك شويم ، به آن مى گراييم و جز آن را فرو مى گذاريم» .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
462

الفصل السادس : إقامة الحجّة في ساحة القتال

6 / 1

اِحتِجاجاتُ الإِمامِ عَلَيهِم

۲۷۱۰.نهج البلاغة :مِن كَلامٍ لَهُ عليه السلام قالَهُ لِلخَوارِجِ ، وقَد خَرَجَ إلى مُعَسكَرِهِم وهُم مُقيمونَ عَلى إنكارِ الحُكومَةِ فَقالَ عليه السلام : أكُلُّكُم شَهِدَ مَعَنا صِفّينَ ؟
فَقالوا : مِنّا مَن شَهِدَ ، ومِنّا مَن لَم يَشهَد .
قالَ : فَامتازوا فِرقَتَينِ ؛ فَليَكُن مَن شَهِدَ صِفّينَ فِرقَةً ، ومَن لَم يَشهَدها فِرقَةً ، حَتّى اُكَلِّمَ كُلّاً مِنكُم بِكَلامِهِ . ونادَى النّاسَ ، فَقالَ : أمسِكوا عَنِ الكَلامِ ، وأنصِتوا لِقَولي ، وأقبِلوا بِأَفئِدَتِكُم إلَيَّ ، فَمَن نَشَدناهُ شَهادَةً فَليَقُل بِعِلمِهِ فيها .
ثُمَّ كَلَّمَهُم عليه السلام بِكَلامٍ طَويلٍ ، مِن جُملَتِهِ أن قالَ عليه السلام : أ لَم تَقولوا عِندَ رَفعِهِمُ المَصاحِفَ حيلَةً وغيلَةً ومَكرا وخَديعَةً : إخوانُنا وأهلُ دَعوَتِنَا استَقالونا وَاستَراحوا إلى كِتابِ اللّهِ سُبحانَهُ ، فَالرَّأيُ القَبولُ مِنهُم ، وَالتَّنفيسُ عَنهُم ؟
فَقُلتُ لَكُم : هذا أمرٌ ظاهِرُهُ إيمانٌ ، وباطِنُهُ عُدوانٌ ، وأوَّلُهُ رَحمَةٌ ، وآخِرُهُ نَدامَةٌ ، فَأَقيموا عَلى شَأنِكُم ، وَالزَموا طَريقَتَكُم ، وعَضّوا عَلَى الجِهادِ بِنَواجِذِكُم ، ولا تَلتَفِتوا إلى ناعِقٍ نَعَقَ ؛ إن اُجيبَ أضَلَّ ، وإن تُرِكَ ذَلَّ .
وقَد كانَت هذِهِ الفَعلَةُ ، وقَد رَأَيتُكُم أعطَيتُموها . وَاللّهِ لَئِن أبَيتُها ما وَجَبَت عَلَيَّ فَريضَتُها ، ولا حَمَّلَنِي اللّهُ ذَنبَها . ووَاللّهِ ، إن جِئتُها إنّي لَلمُحِقُّ الَّذي يُتَّبَعُ ، وإنَّ الكِتابَ لَمَعي ، ما فارَقتُهُ مُذ صَحِبتُهُ ، فَلَقَد كُنّا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله وإنَّ القَتلَ لَيَدورُ عَلَى الآباءِ وَالأَبناءِ ، وَالإِخوانِ وَالقَراباتِ ، فَما نَزدادُ عَلى كُلِّ مُصيبَةٍ وشِدَّةٍ إلّا إيمانا ، ومُضِيّا عَلَى الحَقِّ ، وتَسليما لِلأَمرِ ، وصَبرا عَلى مَضَضِ ۱ الجِراحِ .
ولكِنّا إنَّما أصبَحنا نُقاتِلُ إخوانَنا فِي الإِسلامِ عَلى ما دَخَلَ فيهِ مِنَ الزَّيغِ وَالاعوِجاجِ ، وَالشُّبهَةِ وَالتَّأويلِ . فَإِذا طَمِعنا في خَصلَةٍ يَلُمُّ اللّهُ بِها شَعَثَنا ، ونَتَدانى بِها إلَى البَقِيَّةِ فيما بَينَنا ، رَغِبنا فيها ، وأمسَكنا عَمّا سِواها . ۲

1.مَضَّني الجُرح : آلَمَني وأوجعني (لسان العرب : ج ۷ ص ۲۳۳ «مضض») .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۲ ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۴۳۹ ح ۱۰۰ وفيه من «أ لم تقولوا . . .» ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۳۶۸ ح ۶۰۰ وراجع الإرشاد : ج ۱ ص ۲۷۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 59557
صفحه از 604
پرینت  ارسال به