243
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

13 / 3

آغاز برانگيخته شدن اعتراض

۲۶۰۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از جُندَب اَزْدى ، در بيان حركت امام عليه السلام از صِفّين به كوفه ـ:على عليه السلام ، ديرى راه نسپرده بود كه عبد اللّه بن وديعه انصارى به وى برخورد . پس نزديك شد و او را سلام داد و با وى همراه گشت .
سپس على عليه السلام به او گفت : «از مردم درباره ما چه شنيده اى؟» .
گفت : برخى ستايشگرند و برخى ناخرسند ؛ همان سان كه خداى عز و جل فرموده : «و ايشان ، همواره در اختلاف اند ، مگر پروردگارت رحم آورَد» .
على عليه السلام به وى گفت : «سخن صاحبان انديشه در اين باب چيست؟» .
گفت : سخن آنان اين است كه على داراى جماعتى عظيم بود ، امّا آن را پراكنده ساخت ؛ و پناهگاهى استوار داشت ، امّا آن را ويران كرد . پس چه زمان آنچه ويران كرد ، بنا مى كند و آنچه پراكند ، گِرد مى آورَد؟ و اى كاش آن گاه كه گروهى از فرمانش سرپيچيدند ، او با فرمانبرانش به نبرد ادامه مى داد تا يا پيروز مى شد يا از ميان مى رفت و رأى استوار ، همين بود .
على عليه السلام گفت : «من ويران كردم يا ايشان ويران كردند؟ من پراكندم يا ايشان پراكندند؟ امّا اين سخنشان كه كاش على ، آن گاه كه گروهى از فرمانش سر پيچيدند ، با فرمانبرانش به نبرد ادامه مى داد تا يا پيروز مى شد يا از ميان مى رفت و رأى استوار همين بود ؛ اين بر خود من پوشيده نبود . و هر چند من در گسستنِ نَفْسم از دنيا گشاده دست و در پذيرش مرگْ شادمان ، و براى پيكار با شاميان مصمّم بودم ، به اين دو تن ، حسن و حسين ، نظر كردم كه از من در نبرد پيشى گرفته اند ، و نيز به اين دو نفر ، عبد اللّه بن جعفر [ طيّار] و محمّد بن على (ابن حنفيّه) كه بر من سبقت گرفته اند؛ و دريافتم كه اگر آن دو تن (حسن و حسين) از ميان روند ، نسل محمّد صلى الله عليه و آله از اين امّت برچيده مى شود و من اين را نمى خواستم ؛ و از مرگ اين دو تن (عبد اللّه و محمّد) نيز بيمناك بودم و به يقين دانستم كه اين دو فقط به دليل موقعيّت من ، بر من پيشى گرفتند و به خدا سوگند ؛ هر آينه اگر آنها را [ اذن نبرد مى دادم ، چنانچه ]پس از آن روز ، ديدارشان مى كردم ، بى شك ديدارى نه در سپاهم و خانه ام [ بلكه در سراى ديگر ]بود .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
242

13 / 3

بَدءُ تَدَفُّقِ الاِعتِراضِ

۲۶۰۵.تاريخ الطبري عن جندب الأزديـ في بَيانِ مَسيرِ الإِمامِ عليه السلام مِن صِفّينَ إلَى الكوفَةِ ـ: ثُمَّ مَضى عَلِيٌّ غَيرَ بَعيدٍ ، فَلَقِيَهُ عَبدُ اللّهِ بنُ وَديعَةَ الأَنصارِيُّ ، فَدَنا مِنهُ ، وسَلَّمَ عَلَيهِ وسايَرَهُ .
فَقالَ لَهُ : ما سَمِعتَ النّاسَ يَقولونَ في أمرِنا ؟
قالَ: مِنهُم المُعجَبُ بِهِ،ومِنهُمُ الكارِهُ لَهُ، كَما قالَ عَزَّ وجَلَّ: «وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلَا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ»۱ .
فَقالَ لَهُ : فَما قَولُ ذَوِي الرَّأيِ فيهِ ؟
قالَ : أمّا قَولُهُم فيهِ فَيَقولونَ : إنَّ عَلِيّا كانَ لَهُ جَمعٌ عَظيمٌ فَفَرَّقَهُ ، وكانَ لَهُ حِصنٌ حَصينٌ فَهَدَمَهُ ، فَحَتّى مَتى يَبني ما هَدَمَ ، وحَتّى مَتى يَجمَعُ ما فَرَّقَ ! فَلَو أنَّهُ كانَ مَضى بِمَن أطاعَهُ ـ إذ عَصاهُ مَن عَصاهُ ـ فَقاتَلَ حَتّى يَظفَرَ أو يَهلِكَ إذا كانَ ذلِكَ الحَزمَ .
فَقالَ عَلِيٌّ : أنَا هَدَمتُ أم هُم هَدَموا ! أنا فَرَّقتُ أم هُم فَرَّقوا ! أمّا قَولُهُم : إنَّهُ لَو كانَ مَضى بِمَن أطاعَهُ إذ عَصاهُ مَن عَصاهُ فَقاتَلَ حَتّى يَظفَرَ أو يَهلِكَ ، إذا كانَ ذلِكَ الحَزمَ ؛ فَوَاللّهِ ، ما غَبِيَ عَن رَأيي ذلِكَ ، وإن كُنتُ لَسَخِيّا بِنَفسي عَنِ الدُّنيا ، طَيِّبَ النَّفسِ بِالمَوتِ ، ولَقَد هَمَمتُ بِالإِقدامِ عَلَى القَومِ ، فَنَظَرتُ إلى هذَينِ قَد ابتَدَراني ـ يَعنِي الحَسنَ وَالحُسينَ ـ ونَظَرتُ إلى هذَينِ قَد استَقدَماني ـ يَعني عَبدَ اللّهِ بنَ جَعفَرٍ ومُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ ـ فَعَلِمتُ أنَّ هذَينِ إن هَلَكَا انقَطَعَ نَسلُ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مِن هذِهِ الاُمَّةِ ، فَكَرِهتُ ذلِكَ ، وأشفَقتُ عَلى هذَينِ أن يَهلِكا ، وقَد عَلِمتُ أن لَولا مَكاني لَم يَستَقدِما ـ يَعني مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ وعَبدَ اللّهِ بنَ جَعفَرٍ ـ وَايمُ اللّهِ ، لَئِن لَقيتُهُم بَعدَ يَومي هذا لَأَلقَيَنَّهُم ولَيسوا مَعي في عَسكَرٍ ولا دارٍ . ۲

1.هود : ۱۱۸ و ۱۱۹ .

2.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۶۰ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۹۰ ؛ وقعة صفّين : ص ۵۲۹ عن عبد الرحمن بن جندب .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 59403
صفحه از 604
پرینت  ارسال به