121
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۲۵۴۴.الأخبار الطّوال :على عليه السلام در دل سپاه دشمن فرو مى رفت و با شمشيرش چندان ضربه مى زد كه تيغه آن كج مى شد . سپس [ از دل سپاه] با اندامى خونْ رنگ برون مى آمد تا تيغه شمشيرش را راست گردانند . پس باز مى گشت و [ باز] در دل سپاه فرو مى شد . [ قبيله ]ربيعه در همراهى با وى و پايدارى در جنگ ، از كوشش فروگذار نكردند . خورشيد غروب كرده بود كه ايشان به معاويه نزديك شدند. وى به عمرو گفت : چه مى انديشى؟
گفت : خيمه گاهت را ترك كن!
معاويه از منبرى كه بر آن بود ، فرود آمد و خيمه گاهش را ترك گفت . ربيعيان و پيشاپيشِ آنان على عليه السلام ، پيش تاختند تا بر سراپرده معاويه چيره شدند . پس آن را دريدند و بازگشتند . آن شب ، على عليه السلام در ميان [ مردم] ربيعه خوابيد .

9 / 19

نامه معاويه به امام ، در هنگامه نبرد

۲۵۴۵.شرح نهج البلاغة :در هنگامه نبرد صِفّين و بلكه در اواخر آن ، معاويه به امام على عليه السلام نوشت :
از بنده خدا ، معاوية بن ابى سفيان ، به على بن ابى طالب .
امّا بعد ؛ همانا خداى تعالى در آيه هاى استوار كتاب خويش مى فرمايد : «به تو و آنان كه پيش از تو بودند ، وحى شده است كه اگر شرك ورزى ، هر آينه ، كارت تباه خواهد گشت و بى شك از خسرانكاران خواهى بود» . و من تو را پرهيز مى دهم از اين كه با شكستن وحدت اين امّت و گسستنِ پيوستگى شان [به حق]، عمل و پيشينه خود را تباه سازى.
پس ، از خدا پروا كن و توقّفگاهِ قيامت را ياد آور و از ريختنِ خون مسلمانان كه در آن به زياده روى افتاده اى ، دست بردار . من از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : «اگر مردمِ صَنعا و عَدَن به قتل يك مرد مسلمان ، هم دستى كنند ، خداوند ، ايشان را با بينى هاشان در آتش فرو مى افكَنَد» . پس چگونه است حالِ كسى كه مسلمانانِ نام آور و مهاجران بزرگ را كشته است؟ فرو گذار آن [خلافتى] را كه آسياى جنگش ، اهلِ قرآن و عابدان و مؤمنان ، از پير كهنْ سال تا جوان نوخاسته را خُرد كرده ، كه آنان همگى ، به خداى تعالى ايمان دارند و برايش اخلاص مى ورزند و پيامبرش را شناسا و باوردارنده اند .
اى ابو الحسن! جز اين نيست كه تو براى حكومت و خلافت مى جنگى . به جانم سوگند ، اگر خلافتْ تو را شايسته بود ، روا مى بود كه در جنگ با مسلمانان معذور شمرده شوى ؛ امّا خلافت ، تو را شايسته نيست . چگونه خلافت ، تو را مى سزد ، حال آن كه شاميان در [ بيعت با تو بر ]آن وارد و به آن راضى نشدند؟ از خداوند و شوكت او بترس و شدّت و عقوبتش را پروا كن و شمشيرت را از مردم فرو پوشان!
خداى را سوگند ، به راستى كه جنگ ، آنان را در كام خويش فرو برده و از ايشان جز به اندازه آبى اندك در گودىِ آبگيرى ، باقى نمانده است ، و خداست آن كه از او يارى مى توان گرفت .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
120

۲۵۴۴.الأخبار الطوال :إنّ عَلِيّا رضى الله عنه لَيَنغَمِسُ فِي القَومِ فَيَضرِبُ بِسَيفِهِ حَتّى يَنثَنِيَ ، ثُمَّ يَخرُجُ مُتَخَضِّبا بِالدَّمِ حَتّى يُسَوّى لَهُ سَيفُهُ ، ثُمَّ يَرجِعُ ، فَيَنغَمِسُ فيهِم ، ورَبيعَةُ لا تَترُكُ جُهدا في القِتالِ مَعَهُ وَالصَّبرَ ، وغابَتِ الشَّمسُ ، وقَرُبوا مِن مُعاوِيَةَ ، فَقالَ لِعَمرٍو : ما تَرى ؟ قالَ : أن تُخَلِّيَ سُرادِقَكَ .
فَنَزَلَ مُعاوِيَةُ عَنِ المِنبَرِ الَّذي كانَ يَكونُ عَلَيهِ ، وأخلَى السُّرادِقَ ، وأقبَلَت رَبيعَةُ ، وأمامَها عَلِيٌّ رضى الله عنه حَتّى غَشُوا السُّرادِقَ ، فَقَطَعوهُ ، ثُمَّ انصَرَفوا . وباتَ عَلِيٌّ تِلكَ اللَّيلَةَ في رَبيعَةَ . ۱

9 / 19

كِتابُ مُعاوِيَةَ إلَى الإِمامِ في أثناءِ الحَربِ

۲۵۴۵.شرح نهج البلاغة :كِتابٌ كَتَبَهُ مُعاوِيَةُ إلَيهِ [ عليه السلام ]في أثناءِ حَربِ صِفّينَ ، بَل في أواخِرِها : مِن عَبدِ اللّهِ مُعاوِيَةَ بنِ أبي سُفيانَ إلى عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ :
أمّا بَعدُ ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ في مُحكَمِ كِتابِهِ : «وَ لَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَـسِرِينَ »۲ وإنّي اُحَذِّرُكَ اللّهَ أن تُحبِطَ عَمَلَكَ وسابِقَتَكَ بِشَقِّ عَصا هذِهِ الاُمَّةِ ، وتَفريقِ جَماعَتِها ، فَاتَّقِ اللّهَ ، وَاذكُر مَوقِفَ القِيامَةِ ، وأَقلِع عَمّا أسرَفتَ فيهِ مِنَ الخَوضِ في دِماءِ المُسلِمينَ ، وإنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : «لَو تَمالَأَ أهلُ صَنعاءَ وعَدَنَ عَلى قَتلِ رَجُلٍ واحِدٍ مِنَ المُسلِمينَ لَأَكَبَّهُمُ اللّهُ عَلى مَناخِرِهِم فِي النّارِ» فَكَيفَ يَكونُ حالُ مَن قَتَلَ أعلامَ المُسلِمينَ وساداتِ المُهاجِرينَ ، بَلْهَ ۳ ما طَحَنَت رَحا حَربِهِ مِن أهلِ القُرآنِ وذِي العِبادَةِ وَالإِيمانِ ؛ مِن شَيخٍ كَبيرٍ ، وشابٍّ غَريرٍ ۴ ، كُلُّهُم بِاللّهِ تَعالى مُؤمِنٌ ، ولَهُ مُخلِصٌ ، وبِرَسولِهِ مُقِرٌّ عارِفٌ ، فَإِن كُنتَ أبا حَسَنٍ إنَّما تُحارِبُ عَلَى الإِمرَةِ وَالخِلافَةِ ، فَلَعَمري لَو صَحَّت خِلافَتُكَ لَكُنتَ قَريبا مِن أن تُعذَرَ في حَربِ المُسلِمينَ ، ولكِنَّها ما صَحَّت لَكَ ، أنّى بِصِحَّتِها وأهلُ الشّامِ لَم يَدخُلوا فيها ، ولَم يَرتَضوا بِها ؟ وخَفِ اللّهَ وسَطَواتِهِ ، وَاتَّقِ بَأسَهُ ونَكالَهُ ، وَاغمِد سَيفَكَ عَنِ النّاسِ ، فَقَد وَاللّهِ أكَلَتهُمُ الحَربُ ، فَلَم يَبقَ مِنهُم إلّا كَالثَّمَدِ ۵ في قَرارَةِ الغَديرِ ، وَاللّهُ المُستَعانُ . ۶

1.الأخبار الطوال : ص ۱۸۳ .

2.الزمر : ۶۵ .

3.بَلْهَ : مِن أسماء الأفعال بمعنى دَعْ واتْرُكْ (النهاية : ج ۱ ص ۱۵۵ «بله») .

4.وَجْهٌ غَرِير : حَسَن . والغَرير : الشابّ الذي لا تجربة له (لسان العرب : ج ۵ ص ۱۶ «غرر») .

5.الثَّمَد : الماء القليل (النهاية : ج ۱ ص ۲۲۱ «ثمد») .

6.شرح نهج البلاغة : ج ۱۴ ص ۴۲ ؛ بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۸۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 59525
صفحه از 604
پرینت  ارسال به