287
دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1

72

عباس اقبال آشتيانى

صادق حضرتى آشتيانى

عباس اقبال ۱ فرزند محمدعلى ۲ فرزند كربلايى اقبال و مادرش دختر ملا عبداللّه آخوند است و در سال 1275ش، (1314ق) در خاندانى پيش ور در آشتيان ديده به جهان گشود.
پدرش در آشتيان حرفه فصلى داشت، زمانى درودگرى و شبانى و مدتى به تون تابى حمام مشغول بود. اقبال از خانواده اى تهيدست و فقير به حساب مى آيد، ولى اين امر با وجود شرافت مادرى ۳ دلسوز و پشتكار و عزم راسخ وى هيچ گاه نتوانست مانعى براى

1.مشخصات وى در خلاصه پرونده موجود در كارگزينى دانشگاه تهران اين طور آمده: عباس اقبال دارنده شماره شناسنامه ۱۶۵۹، صادره از حوزه ۳ تهران، متولد آشتيان.

2.محمدعلى پنج فرزند به نامهاى سلمان، عباس، ابوالقاسم، معصومه و زهرا داشت. سلمان در سى سالگى درگذشت، ابوالقاسم و معصومه هم بعد از فوت او درگذشتند و زهرا كوچك تر از همه در قيد حيات است. مادرش از زنان آگاه و دلسوز عصر خود بوده است كه پرورش نهال برومندى چون عباس ، مرهون مراقبتهاى مدام و فداكاريهاى اوست. چون درخت برومند را ، تندباد اجل از پاى درآورد ، آن قدر بر فقدان او گريست كه دو ديده اش از بينايى بازماند و ديرى در فراق او پايدارى نتوانست و به جوار رحمت حق پيوست. «با استفاده از رساله تحقيقى دكتر سيد محمد دبير سياقى، ص ۶»

3.ابراهيم دهگان در كارنامه اراك، ص ۲۹۰، آورده است: محمدعلى درتهران وارد دستگاه معتمد السلطنه پدر وثوق الدوله شده و كار سابق [حمامى] را تعهد مى نمايد. عباس پسر او كيف بچه هاى معتمدالسلطنه را به مدرسه مى برد. مى گفتند حمام سر خانه تازه تعمر شده بود. معتمدالسلطنه كه علاقه اى به نظافت داشت متوجه مى شود كه در و ديوار تازه سفيد شده حياط با خط زغالى نوشته گرديده بعد در جست و جوى عامل، معلوم مى شود كه كار پسر محمدعلى بوده او را خواسته و در مقام مؤاخذه مى پرسد: چرا اين كار را كردى؟ عباس با منتهاى شهامت و چهره اى باز و خالى از ترس مى گويد: دوست داشتم كه بنويسم. پسر مگر راغب به خط نوشتن هستى؟ جواب مثبت مى دهد. معتمدالسلطنه او را روانه مدرسه مى كند و بعد به همراهى فرزندان خود به اروپا مى فرستد. اقبال در بدو امر زير مقالات خود «تونتاب» امضا مى كرد ولى وثوق الدوله او را از اين كار منع كرد و لقب اقبال به وى مى دهد.


دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1
286

71

طاهر تنكابنى

(1242 ـ 1320 ش)

فيلسوف ، منجم ، رياضيدان و خطاط . از خانواده فقيه ساكن كجور بود . تا شانزده سالگى در آن سامان تحصيلات مقدماتى خود را به پايان برد ، سپس به تهران آمد و در مدرسه كاظميه و مدرسه قنبرعلى خان و سپهسالار به تحصيل پرداخت . وى حكمت را نزد محمّد ميرزاى قمشه اى و ابوالحسن جلوه و ميرزا على حكيم ، آموخت و يكى از شاگردان برجسته ميرزا ابوالحسن جلوه بود . هيأت و نجوم را نزد ميرزا عبداللّه فرا گرفت ، تا حدى كه قانون بوعلى را چند دوره تدريس كرد و حواشى بر آن نوشت .
ميرزاطاهر خط را خوب مى نوشت و كتب و رسايل زيادى به خط او در دست است .
در دوره اوّل مجلس و در دوره سوم نيز از تهران بدين سمت انتخاب شد . در دوره چهارم مجددا به نمايندگى مردم انتخاب شد ، ولى به مجلس نرفت . او در دروه كودتا و در اواخر سلطنت رضا شاه به زندان افتاد و سپس به كاشان تبعيد شد . در تشكيلات جديد دادگسترى نيز تا مستشارى ديوان كشور پيش رفت .
وى در تهران وفات يافت و در آرامگاه ابن بابويه دفن شد .

منابع

زندگينامه رجال و مشاهير (2/294 ـ 295) ، شرح حال رجال (2/185 ـ 186)

  • نام منبع :
    دانشمندان و مشاهير حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و شهر ري ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/52477
تعداد بازدید : 98003
صفحه از 395
پرینت  ارسال به