درآمدى بر جايگاه روايات پزشكى - صفحه 38

به ديگر سخن، تعامل با اين روايات نيازمند ارائه مباحث نظرى ويژه است؛ از قبيل:
1. آيا روايات پزشكى، همسان روايت هاى احكام است كه ريشه در وحى دارند؟
2. در صورت مثبت بودن پاسخ نخست، چه قواعدى را در فهم اين روايت ها بايد معمول داشت؟
3. در صورت منفى بودن پاسخ، اين روايت ها چه جايگاهى دارند و چگونه بايد با آنها تعامل داشت؟
اين نوشتار، پس از ارائه گزارشى از مصادر حديثى مربوط به روايات پزشكى، وحيانى بودن پزشكى و احاديث پزشكى را به بحث مى گذارد و ديدگاه هاى مختلف و مستند هريك را به اجمال گزارش كرده و تحليلى اجمالى از آن ارائه مى دهد. اين نوشته، در واقع، پرسش نخست از اين سه پرسش را به بحث مى گذارد و اميدوار است در نوشته اى ديگر به دو پرسش ديگر بپردازد. بر اين اساس، مباحث اين نوشتار در دو قسمت تنظيم شده است:
1. مصادر حديثى روايات پزشكى،
2. وحيانى بودن روايات پزشكى،

يك. مصادر حديثى روايات پزشكى

چنان كه گذشت، از دوره هاى نخستين تدوين حديث، محدثان با اختصاص بخشى از كتاب هاى حديثى يا تأليف مستقل روايت هاى پزشكى را مورد اهتمام قرار داده اند. اين تلاش ها در دو حديث شيعه و اهل سنت گزارش مى شود.

الف. مصادر حديثى شيعى

مصادر شيعى كه بخشى از آنها به روايات پزشكى اختصاص دارند، عبارت اند از:
1. فقه الرضا، منسوب به امام رضا عليه السلام (م 202ق)، باب الطب، ص340 ـ 341،
2. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد بن حيون (... ـ 363ق)، كتاب الطب، ج2، ص135،
3. السرائر، محمد بن احمد بن ادريس (543 ـ 598ق)، كتاب الطب، ج2، ص137،
4. المهذب، ابن براج (400 ـ 481ق)، كتاب الطب، ج2، ص444 ـ 452،
5 . الفصول المهمة فى اصول الائمة، محمد بن حسن حر عاملى (1023 ـ 1104ق)،
گفتنى است در چاپ جديد اين كتاب از سوى مؤسسة آل البيت بخش «طب والنوادر» در جلد سوم و به صورت مستقل به چاپ رسيده و تعداد روايات آن 432 حديث است.
6 . بحارالأنوار علامه مجلسى (م 1111ق) ، كتاب الطب ، ج59 و ج95، ص183 ، باب الزكام.
مصادر حديثى شيعه كه به صورت روايات پزشكى اختصاص دارد عبارت اند از: ۱

1.برخى از نويسندگان، چهل كتاب و رساله طبى ـ روايى شيعه را برشمرده اند. ر. ك: فصل نامه پژوهش حوزه، ش ۱۷ ـ ۱۸، ص ـ ۱۱۵ـ ۱۲۲.

صفحه از 55