2562
فَضلُ مَعرِفَةِ اللّهِ
۱۲۳۶۱.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :مَن عَرَفَ اللّهَ كَمُلَت مَعرِفتُهُ . ۱
۱۲۳۶۲.عنه عليه السلام :مَعرِفةُ اللّهِ سُبحانَهُ أعلى المَعارِفِ . ۲
۱۲۳۶۳.عنه عليه السلام :ما يَسُرُّني لَو مِتُّ طِفلاً و اُدخِلتُ الجَنَّةَ و لم أكبُرْ فأعرِفَ رَبّي عَزَّ و جلَّ . ۳
۱۲۳۶۴.عنه عليه السلامـ في صِفَةِ المَلائكَةِ ـ: و وَصَلَت حَقائقُ الإيمانِ بَينَهُم و بَينَ مَعرِفَتِهِ ، و قَطَعَهُمُ الإيقانُ بِهِ إلَى الوَلَهِ إلَيهِ ، و لَم تُجاوِزْ رَغَباتُهُم ما عِندَهُ إلى ما عِندَ غَيرِهِ ، قَد ذاقُوا حَلاوَةَ مَعرِفَتِهِ ، و شَرِبوا بِالكَأسِ الرَّوِيَّةِ مِن مَحَبّتِهِ . ۴
۱۲۳۶۵.عنه عليه السلام :ثَمَرَةُ العِلمِ مَعرِفَةُ اللّهِ . ۵
۱۲۳۶۶.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :اللّهُ وَلِيُّ مَن عَرَفَهُ ، و عَدُوُّ مَن تَكَلَّفَهُ . ۶
۱۲۳۶۷.عنه عليه السلام :لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في فَضلِ مَعرِفةِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ ما مَدُّوا أعيُنَهُم إلى ما مَتَّعَ اللّهُ بِهِ الأعداءَ مِن زَهرَةِ الحَياةِ الدّنيا و نَعيمِها ، و كانَت دُنياهُم أقَلَّ عِندَهُم مِمّا يَطَؤونَهُ بِأرجُلِهِم ، و لَنَعِموا بِمَعرِفةِ اللّهِ جَلَّ و عزَّ ، و تَلَذَّذوا بِها تَلَذُّذَ مَن لَم يَزَلْ في رَوضاتِ الجِنانِ مَعَ أولِياءِ اللّهِ . إنَّ مَعرِفةَ اللّهِ عَزَّ و جلَّ اُنسٌ مِن كُلِّ وَحشَةٍ ، و صاحِبٌ مِن كُلِّ وَحدَةٍ ، و نُورٌ مِن كُلِّ ظُلمَةٍ ، و قُوَّةٌ مِن كُلِّ ضَعفٍ ، و شِفاءٌ مِن كُلِّ سُقمٍ . ۷
2562
ارزش خداشناسى
۱۲۳۶۱.امام على عليه السلام :هر كه خدا را شناخت، معرفتش كامل گشت.
۱۲۳۶۲.امام على عليه السلام :شناخت خداوند سبحان، بالاترين شناختهاست.
۱۲۳۶۳.امام على عليه السلام :دوست ندارم كه در كودكى مى مردم و به بهشت مى رفتم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم، عزّ و جلّ، را بشناسم.
۱۲۳۶۴.امام على عليه السلامـ در توصيف فرشتگان ـفرمود : حقايق ايمان، ميان ايشان و شناخت خدا پيوند داده است و يقينشان به وجود او، آنها را شيفته و سرگشته او كرده است. آنچه را نزد خداست خواستارند و از غير او بريده اند. شيرينى معرفت او را چشيده اند و از جام محبت او سيراب گشته اند.
۱۲۳۶۵.امام على عليه السلام :ثمره دانش، شناخت خداست.
۱۲۳۶۶.امام صادق عليه السلام :خداوند، دوست كسى است كه او را بشناسد و دشمن كسى است كه لاف خداشناسى زند.
۱۲۳۶۷.امام صادق عليه السلام :اگر مردم مى دانستند كه شناخت خداوند عزّ و جلّ چه ارزشى دارد، به زرق و برق زندگى دنيا و نعمتهاى آن كه خداوند دشمنان را از آنها بهره مند ساخته است چشم نمى دوختند و دنياى آنان در نظرشان كمتر از خاك زير پايشان بود و از معرفت خدا متنعم مى شدند و چونان كسى از آن لذّت مى بردند كه همواره در باغهاى بهشت با اولياء و دوستان خدا باشد. شناخت خدا، مونس هر تنهايى است و يار هر بى كسى و روشنايى هر تاريكى و نيروى هر ناتوانى و شفاى هر بيمارى.