كردم از معنى آيه مباركه : « أَوَلَمْ يَرَ الاْءِنسَانُ . .» إلى آخره ، يعنى : آيا انسان نمى بيند ؟ بدرستى كه ما خلق كرديم او را از پيش و نبود چيزى ؛ و مراد از سؤال اين است : چيزى كه نبوده است يعنى چه ؟
فرمودند : « نه تقدير بوده است وجود انسان نه تكوين » ، اشاره به اينكه زمانى بوده است كه تقدير نشده بود بر ايجاد انسان اگر چه در علم الهى مقدر بود و ماده اى هم وجودش ۱ نداشت .
و مراد از ابن مسكان محمّد بن مسكان است ، و مراد از مالك جهنى : مالك بن اعين است كه در زمان حضرت باقر عليه السلام بود و در زمان حضرت صادق عليه السلام وفات يافت ، و مرحوم شيخ مفيد از حضرت باقر عليه السلام اشعارى در غزارت و كثرت علم وى نقل كرده است ۲
، و آنچه روايت نمود از حضرت صادق عليه السلام صحيح است ، و خود نيز از ثقات روات محسوب است ۳ .
الحديث السادس والثلاثون:[ در معنى قول خداوند « كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا » ]
۰.فى « الكافى »۴:فى « الكافى » ۵ : عن احمد بن مهران ۶ ، عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى ، عن موسى
1.كذا ، ظاهراً « وجود » صحيح است .
2.شيخ مفيد در ارشاد ۲/۱۵۷ از مالك بن اعين جهنى نقل كرده كه در باره حضرت باقر عليه السلام فرمود :
إذا طلب الناس علم القرآن كانت قريش عليه عيالا
وإن قيل أين ابن بنت النبــى ؟ نلت بذاك فروعاً طوالا
نجوم تهلل للمدلجينجبال تورث علماً جبالا
3.در باره مالك رجوع كنيد به : نقد الرجال ۴/۸۰ رقم ۴۳۱۵ ، به نقل از مصادر مختلف .
4.كافى ۱/۲۰۷ ح ۲ ، شرح اصول كافى ۶/۱۳۴ ، نيز بنگريد به : تفسير القمى ۱/۱۹۹ ، نور الثقلين ۱/۷۱۷ .
5.در چاپ سنگى : مهربان .