25
روح و ريحان ج3

است ۱ اگر چه شرح اين گونه مطالب راجع به رسائل عمليه فقهاء و مجتهدين است ليكن قدر متيقّن از آنها را براى آگاهى خوانندگان اشاره شود ضررى ندارد بلكه فائده و اثرى كند .
اما زكات نقدين ربع عشر است ، و اين دو را دو نصاب است : اما نصاب طلا بعد از موجود شدن بيست دينار است ، و نصاب دوم بعد از موجود شدن چهار دينار است نه كمتر ، و هر دينار عبارت است از يك مثقال شرعى ۲ ، و هر مثقال شرعى عبارت است از بيست قيراط ، يعنى بيست دينار چهار صد قيراط است ، و عشر آن چهار صد قيراط چهل قيراط است ، و ربع اين عشر ده قيراط است .
پس از بيست دينار كه چهار صد قيراط مى شود بايد ده قيراط داد از نصاب اول ، و در نصاب دوم كه تمام چهار دينار است و هشتاد قيراط عشر آن هشت قيراط است ، و ربع اين عشر دو قيراط مى شود . پس هر قدر بالغاً ما بلغ چهار دينار در نصاب دوم بالا رود بايد از هر يك دو قيراط داد .
و مثقال شرعى ربع مثقال صيرفى است ، پس هر مثقال صيرفى يك مثقال شرعى است به علاوه ثلث مثقال شرعى .
بالجملة ، در اين تعيين خلافى نيست . و همين نحو است زكات مخرجه از نقره كه مراد از درهم اوست ، و زكات آن نيز ربع عشر است . و او را دو نصاب است : اول دويست درهم مسكوك منقوش كه معامله شود به آن و موجود باشد پنج درهم بايد داد ، دوم به چهل درهم كه رسيد بايد يك درهم داد تا هر قدر علاوه شود چهل درهم .
پس مى گوئيم : عشر دويست درهم بيست درهم است و هر درهمى شش دانق است و هر دانقى هشت حبه از حبه هاى وسط جو مى باشد .

1.النهايه ، شيخ طوسى : ۱۷۶ ـ ۱۷۷ .

2.و ابن بابويه رحمه الله فرمود : نصاب زكات در طلا چهل مثقال است . ابن ادريس فرمود : اين قول بر خلاف اجماع مسلمين است . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .


روح و ريحان ج3
24

زن ، از آنكه عيال او هستند و واجب النفقه ۱ » . ۲

در اينكه زكات بر نه چيز واجب است

و اجماع فرقه اماميه است كه زكات بر نه چيز واجب است : نقدين كه طلا و نقره است ، انعام ثلاثه كه شتر و گاو و گوسفند است ، و غلات اربعه كه گندم وجو و خرما و كشمش است ، و در غير اجناس تسعه زكات واجب نيست .
بلى شيخ طوسى طاب ثراه در « سلت » ۳ كه نوعى است مشابه جو و در « علس » ۴ كه نوعى است مشابه گندم واجب مى داند ۵ .
و اسكافى هر چيزى كه به كيل در آيد از جو و برنج و جاورس و كنجد و غير ذلك از حبوبات واجب دانسته است ، و اهل علم حمل بر استحباب كرده اند .
بلى ، خضرويّات عدديه چون باذنجان و خيار و امثال آنها نيز از شرع خارج شده

1.شهيد اول طاب ثراه فرمود : واجب النفقه پدر و مادرند و إنْ عَلَوا و فرزندانند و إن نزلوا ، چه پسر و چه دختر ، و ديگر زن است به شرط تبعيت كامله ، و ديگر بنده است ، وعبارت آن مرحوم است : القرابة المبعّضة والزوجية والملكية . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . عبارت شهيد اول در لمعه : ۱۷۷ چنين است : النظر الثانى : فى النفقات ، وأسبابها الزوجية والقرابة والملك ، سپس به توضيح هر يك پرداخته است . نيز بنگريد به : السرائر ۱/۴۵۹ ، قواعد الأحكام ۳۲/۱۱۳ .

2.علل الشرايع ۲/۳۷۱ ح ۱ ، خصال شيخ صدوق : ۲۸۸ ح ۴۵ ، مستند الشيعة ۹/۳۰۹ بدين عبارت : « خمس لا يعطون الزكاة : الولد والوالدان والمرأة والمملوك لأنّه يجبر على نفقتهم » .

3.سلت ـ به ضم ـ : جو برهنه يعنى بى پوست . صراح . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .

4.عَلَس ـ بتحريك ـ نوعى از گندم است ، و عليس بريانى است وعلوس چيزى از طعام است . يقال ما دقت علوساً . صراح . فى السرائر : هو ضرب من الحنطة إذا دبس بقى كل حبّتين فى كمام ثم لا يذهب ذلك حتى يدقّ . وله بيانات أخرى . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . رجوع كنيد به : السرائر ۱/۴۲۸ .

5.الخلاف ، شيخ طوسى ۲/۶۵ مسأله ۷۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 174953
صفحه از 427
پرینت  ارسال به