مباهله (نفرين كردن به يكديگر) - صفحه 10

خواند . ۱ اين اقدام پيامبر صلى الله عليه و آله ، بيانگر برترى آنان بر ساير امّت اسلامى است ، چنان كه اهل بيت عليهم السلام در احاديث فراوان و در موارد متعدّدى، براى نشان دادن جايگاه الهى و قرآنى خود ، به آيه مباهله احتجاج كرده اند . ۲

4 . اثبات خلافت بلا فصل امام على عليه السلام

آيه مباهله در كنار اقدام عملى پيامبر صلى الله عليه و آله در معرّفى امام على عليه السلام به عنوان «نفس» خود ، به روشنى نشان مى دهد كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ يك از صحابه، مانند على عليه السلام شايستگى خلافت بلافصل ايشان را ندارد.
از اين رو، امام رضا عليه السلام در جواب مأمون كه پرسيد : دليل بر خلافت جدّت [على بن ابى طالب] چيست ؟ عبارتِ «خودمان» را بيان مى نمايد و وقتى مأمون مى گويد: اين در صورتى است كه «زنانمان» نبود؛ ولى امام رضا عليه السلام در جواب مى فرمايد كه : «اگر «پسرانمان» نبود، دلالت نداشت»، كه مأمون، ساكت مى شود .

بزرگداشت روز مباهله

بر پايه برخى احاديث ، روز 24 ذى حجّه، ۳ روز ميعاد مباهله پيامبر صلى الله عليه و آله با نمايندگان

1.در كتاب المحاسن و المساوى (ص ۴۲) ، به نقل از مردى از بنى هاشم آمده كه : پدرم برايم نقل كرد : در جلسه محمّد بن عايشه در بصره شركت كردم . مردى از وسط جمعيت برخاست و[رو به محمّد كرد و ]گفت : اى ابو عبد الرحمان! با فضيلت ترين صحابه پيامبر خدا چه كسانى بودند ؟ گفت : ابو بكر ، عمر ، عثمان ، طلحه ، زبير ، سعد ، سعيد ، عبد الرحمان بن عوف و ابو عبيده جرّاح . آن مرد به محمّد گفت : پس على بن ابى طالب كجاست ؟ گفت : اى مرد! در باره اصحاب پيامبر خدا پرسيدى ، يا در باره خودش ؟ گفت : در باره اصحابش پرسيدم . گفت : خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مى فرمايد : « قُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ؛ بگو : بياييد ، پسرانمان و زنانمان و خودمان و خودتان را فرا بخوانيم» (آل عمران : آيه ۶۱) . با اين وصف ، چگونه اصحاب پيامبر ، همانند خود او خواهند بود ؟!

2.ر.ك : ص۲۸۱ (فصل دوم : استدلال هاى اهل بيت عليهم السلام به ماجراى مباهله) .

3.نظريّات ديگر در باره روز مباهله، ۲۱ ، ۲۴ ، ۲۵ يا ۲۷ ذى حجّه اند؛ امّا شيخ طوسى با استناد به حديث ۲۴ ذى حجّه، اين قول را اختيار نموده و اين گفتار، شهرت پيدا كرده است (ر.ك: الإقبال : ج ۲ ص ۳۵۴ ، المصباح، كفعمى : ص ۵۱۵ ، المصباح المتهجّد : ص ۷۵۹ و ۷۶۴) .

صفحه از 26