تاريخ : یکشنبه 1391/8/7 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 10110
ویژگیهای کتاب شناختنامه قرآن از زبان همکار مؤلف کتاب
گفتگو با با حجة الاسلام اصغر هادوی کاشانی؛ همکار نویسنده کتاب شناختنامه قرآن:
«دانشنامه قرآن و حدیث» در واقع بن مایه تشکیل مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث به همت آیة الله ریشهری است. در این دانشنامه، مجموعه معارف کتاب و سنّت، با توجه به نیازهای روز و مخاطبان این دوره، بر اساس عناوین الفبایی و چینش منطقی و درختی روایات، عرضه شده است. برخی از عناوین این کتاب، به صورت مستقل نیز منتشر شده است. یکی از قدیمیترین عناوین، «شناختنامه قرآن» است که امسال رونمایی و منتشر شده است
گفتگو با با حجة الاسلام و المسلمین اصغر هادوی کاشانی؛ همکار نویسنده کتاب «شناختنامه قرآن»
انتشار و رونمایی کتاب «شناختنامۀ قرآن» در بیستمین نمایشگاه قرآن کریم در ماه مبارک رمضان امسال، بهانهای که با همکار مؤلف این کتاب، حجة الاسلام و المسلمین اصغر هادوی کاشانی، گفتگو کنیم. بخشهایی از این گفتگو را در پی میخوانید:
لطفا ضمن معرفی خودتان، نوع همکاریتان را با دار الحدیث بیان نمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. من اصغر هادوی کاشانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد تهران و عضو هیئت علمی پاره وقت دانشکده علوم حدیث قم و شهر ری هستم. قبل از این از سال ۱۳۷۳ در مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث به عنوان محقق مشغول کار بودم و هنوز هم این ارتباط برقرار است و افتخار میکنم که در خدمت حدیث و کلام اهل بیت(ع). در حوزههای قرآن و اقتصاد، مقالات و کتاب نوشتم که بعضی از آنها در مؤسسه دار الحدیث و بعضی در جاهای دیگر چاپ شده است.
در باره «دانشنامه قرآن و حدیث» و پرونده علمی «شناختنامه قرآن» توضیح بفرمایید.
«دانشنامه قرآن و حدیث» در واقع بن مایه تشکیل مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث به همت آیة الله ریشهری است. در این دانشنامه، مجموعه معارف کتاب و سنّت، با توجه به نیازهای روز و مخاطبان این دوره، بر اساس عناوین الفبایی و چینش منطقی و درختی روایات، عرضه شده است. برخی از عناوین این کتاب، به صورت مستقل نیز منتشر شده است. یکی از قدیمیترین عناوین، «شناختنامه قرآن» است که امسال رونمایی و منتشر شده است. خوشبختانه این افتخار نصیبم شد که به عنوان پژوهشگر این طرح، با مؤلف، همکاری کنم. تحقیق اولیه و بخشی از کارهای آن توسط بنده شروع شد و با کمک دیگر دوستان که به تدریج به گروه ملحق شدند، این کتاب امسال چاپ شد.
اگر از من بپرسید که چه نیازی به این شناختنامه هست، عرض میکنم که قرآن در زمانی که نازل شد، بهترین وسیلهای بود که پیامبر توانست با آیات آن مردم را به اسلام دعوت کند. قرآن، از همان زمان در دل مسلمانان جایگاه ویژهای داشته تا امروز که جمعیت مسلمانها میلیاردی شده، هنوز هم احترام ویژهای برای این کتاب قائل هستند و به تبع این احترام، مؤسسات، پژوهشگاهها، دانشمندان و قرآنپژوهان مختلفی در عرصه جهانی در این زمینه کار میکنند. من احساس میکنم هر کسی میتواند با هر قابلیّتی، برداشتی از این قرآن داشته باشد. بحث تفسیر را نمیگویم، منظورم این است که این قدر این دریا و این اقیانوس، بیکران است که هر کسی میتواند مونس قرآن باشد و برداشتی داشته باشد. لذا شما میبینید که مستشرقان نیز در بارل قرآن پژوهش میکنند؛ هم به نفع قرآن و هم علیه قرآن. این انعطافپذیری و قابلیت قرآن است که توانسته این فرصت را به دانشپژوهان بدهد که این تحقیقات را انجام دهند.
ویژگیهای مهم کتاب را بیان نمایید.
به نظرم کاری که در «شناختنامه قرآن» انجام شد این بود که با چند ویژگی مهم، روایات و اسناد علمی پراکنده را در یک جا جمع کند. مهمترین ویژگی این است که از کلمات کسانی است که با وحی آشنا بودند، یعنی وحی در خانه اینها نازل شده است، بهره برده شده است. ما اعتقاد داریم و در زیارت جامعه هم خطاب به اهل بیت(ع) میگوییم «مهبط الوحی». یعنی وحی در منازل شما فرود آمده است. بزرگترین ویژگی این مجموعه این است که از کلام اهل بیت(ع) است. جالب است بدانید وقتی مشغول جمعآوری متون روایی این کتاب بودیم اخباری را که مستند نبود و یک خبر تاریخی بود حذف کردیم. میدانید اختلاف ما با اهل سنّت این است که ما اخباری را که از معصوم نباشد را حدیث تلقی نمیکنیم. این موارد را در خیلی از بخشها حذف کردیم مگر در بعضی از تحلیلها که به گزارشهای تاریخی بود احتیاج بود.
ویژگی دوم، تشخیص سره از ناسره است! چیدمان این روایات مثل بقیه آثار دار الحدیث به گونهای است که روایتها همدیگر را تعاضد و یاری میکنند. همچنین از خود قرآن هم بهره برده شده است. در این کتاب نیز مثل بقیه آثار مؤسسه از خود آیات قرآن شروع میشود و روایات هم همدیگر را یاری میکنند و به این شکل موضوع تثبیت میشود.
ویژگی سومی این که این اثر حاوی همه مباحث معرفتی و عملی قرآن است. من چند سال است که در کارهای علوم قرآنی هستم. کتابهای متداول علوم قرآنی یک نقطه انحرافی دارد و آن این که وقتی میگویی علوم قرآن، خواننده و مخاطب انتظارش این است که هر آنچه پیرامون قرآن است را این جا بیابد ولی شما میبینید از زمانی که کتابهای تاریخ قرآن و علوم قرآن نوشته شده، نوعاً عناوین همه کلیشهای است. مثلاً محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، قرائات. اما در این کتاب، موضوعاتی که در کتب علوم قرآنی نیست آمده است. مانند یادگیری و یاد دادن قرآن، عمل به قرآن و تدبّر در قرآن. یعنی محقق اگر بخواهد واقعاً به صورت نظاممند با قرآن انس پیدا کند، هم در حوزههای معرفتی و هم در حوزههای عمل، اگر این کتاب را ببیند به نظر من مستغنی است.
ویژگی چهارم این کتاب، جامع بودن از لحاظ بررسی روایات است. میتوانید مسابقه بگذارید که آیا کسی روایتی دیده است که ما این جا نیاورده باشیم. واقعاً به اصطلاح فقها، استفراع وسع شده است. یعنی کاملاً کوشش شده که چیزی از دست نرفته باشد. البته ممکن است خطا هم صورت گرفته باشد و کسی بگوید که ما یک روایتی پیدا کردیم که در این نیست، ولی پژوهشگران این کار که بنده افتخار شروع آن را داشتم و نیز دوستان بعدی و مؤلف محترم واقعاً این ادعا را میتوانند بکنند که این کتاب مجموعهای جامع است. منابع اهل سنّت و شیعه و حتی کتب پیرامونی هم مطالعه شده است.
ویژگی پنجم این کتاب این است که در آن تحلیلها و پژوهشهایی برگرفته از احادیث و آیات موجود است. یعنی مثلاً وقتی میرسد به بحث نزول قرآن، بیانی در باره نزول دفعی است یا تدریجی قرآن، آن هم مستند به محتوای خود کتاب، یعنی برگرفته از روایات، آمده است.
ویژگی ششمی که نمی توان اصطلاحی برایش پیدا کرد، این است که پیرامون مباحث آن کار علمی شده است. در طول مدت طولانی انجام پژوهش این کا با آن زندگی کردیم.
ویژگی هفتمی که میتوانم برای این کار بگویم این است که میتواند مورد استفاده محققان قرار گیرد و برای بحث جامع در موضوعی قرآنی، از جای دیگر بی نیازشان کند. در این شناختنامه، مواد خام خوبی وجود دارد و از لحاظ فقه الحدیثی و درایة الحدیثی کامل است و محقق دغدغه این که یک روایتی از دست رفته است را ندارد.
من هفت ویژگی بر شمردم؛ چون روایت است که قرآن بر سبعة احرف نازل شده است. البته اهل بیت(ع) مراد از آن روایت را بیان کردند که قرآن بر یک زبان بیشتر نازل نشده ولی به لهجههای مختلف و قرائتهای مختلف خوانده میشود که بحثش در کتاب آمده است. جالب است که آیت الله محمدی ریشهری هم وقتی عنواندهی و فهرستبندی میکردند ناخودآگاه آن را در هفت بخش آوردند و اکنون کتاب هفت بخش دارد.
«شناختنامه قرآن» چه بخشهایی دارد؟
همان طور که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم این کتاب در هفت بخش سامان یافته است. اگر اجمالاً معرفی کنم، بخش اول، مباحث مبانی شناخت قرآن آمده است که خیلی از مباحث علوم قرآنی متداول و اضافه بر آنها، در این بخش هست. مثلاً بحثهای نص قرآن، محکم و متشابه، نزول قرآن.
بخش دوم در مورد برکات قرآن است. در پاسخ به سؤالات اشاره کردم. شما در کتاب علوم قرآنی بخشی به نام برکات قرآن نمیبینید در حالی که در خودِ قرآن متجاوز از سی آیه وجود دارد که از برکت قرآن در زندگی صحبت کرده است. ذیل این بخش، برکات قرآن برای فرد، جامعه و . . . دیده شده است. بخش سوم ویژگیهای خاصّ قرآن است که این کتاب را متمایز میکند، چون کتاب آسمانی است و مبدأش وحی است. در این بخش مباحثی مانند ویژگیهای لفظی و معنوی قرآن آورده شده است که اگر با قرآن میخواهید تعامل کنید چه جور کتابی است. چون با بقیه کتابها متفاوت است.
بخش چهارم، یاد دادن و یادگیری قرآن است. جالب است این موضوع معمولاً در کتب قرآنی نیست. در حالی که سفارش فراوانی وجود دارد بر این که قرآن را یاد بگیرید و این با تدبّر و عمل همراه باشد. در مورد حفظ قرآن روایت داریم ولی خیلی بر عمل کردن به قرآن تأکید شده است. بخش پنجم ـ که بحمدالله امروز در فضای ایران اسلامی حفاظ و قراء فراوانی داریم و تلاوت قرآن را زیاد میشنویم ـ در مورد تلاوت است. مانند آداب گوش دادن به قرآن.
در بخش ششم، بحث تفسیر و تأویل قرآن است که در کتب قرآنی هم زیاد میآید. تفسیر چیست؟ تأویل چیست؟ فرق تفسیر و تأویل قرآن چیست؟ در این بخش، این مباحث با توجه به آیات و احادیث روشن شده است. و در آخرین بخش که بخش هفتم میشود بحث تبلیغ در قرآن گنجانده شده است که در دیگر کتب علوم قرآنی نیست. به نظر من بودن این بخش بسیار بجاست. شما شش بخش قرآن را معرفی کنید، علومش را بیان کنید، تعلیم و تربیتش را بگویید، همه اینها را گفته باشید، ولی این قرآن به صورت یک فرهنگ در جامعه تبلیغ نشود و تبلیغ قرآنی در جامعه ما فراگیر نشود، فایدهای دارد؟ در این بخش، به خود تبلیغ و شیوه تبلیغی که در قرآن مورد نظر است، اشاره شده است.
در بازار تجارتی امروز، برای تبلیغ ارزش ویژهای قائلاند و حتی معتقدند که تبلیغ آن قدر مؤثر است که میتواند قیمت کالاها را جابجا کند بدون این که رضایت مصرفکننده را کم کند. در اصطلاح تخصصی میگوییم کالا یا با کِشش است یا بیکِشش. قیمت بعضی جنسها را اضافه میکنند بدون این که مقدار فروشش کم شود! این کار را تبلیغ انجام میدهد. یعنی آن قدر روی کالا تبلیغ میکنند و بعد قیمتها را افزایش میدهند که تقاضا همان تقاضا میماند. لذا مؤسساتی اعتقاد دارند یک سوم بهای کالا را باید برای بستهبندی و تبلیغ داد.
قرآن معلوم نیست این روشها را بپذیرد. تبلیغ قرآنی این نیست بلکه باید انتها و ابتدایش خدا باشد، رضایت خالق و مخلوق باشد. همچنین چه طور تبلیغ کنیم، فرق بین جدال و جدال احسن چیست و مباحث دیگر در بخش هفتم آمده است.
اگر مطلب دیگری هست بفرمایید.
من ارجاع میدهم شما را به کلام امام علی(ع) که فرمود هر کسی دنبال کشت و زرعی است، شما از کسانی باشید که به طرف کشت و زرع در قرآن باشید؛ انسان اگر با قرآن باشد، با قرآن بذر بکارد، برداشت بیشتری خواهد کرد. و یاد می کنم این کلام نورانی را که «القرآن غنیٌ و لا فقر بعده». این مطلب هم میتواند در جنبه مادی باشد که بگوییم کسانی که با قرآن هستند فقیر نمیشوند و هم در جنبههای معرفتی باشد، کسی که قرآن را داشته باشد واقعاً نمیتواند بگوید من چیزی ندارم و کسی که قرآن را نداشته باشد نمیتواند بگوید من چیزی دارم. پس بیاییم با قرآن زندگی کنیم، عمل کنیم، تربیت کنیم، تحصیل کنیم، آموزش بدهیم و زندگی ما زندگی قرآنی باشد.
قرآن هم حجّت را بر ما تمام میکند. یعنی ما را از جاهل قاصر بودن بیرون میآورد. اگر بگوییم شناختی نسبت به قرآن نداشتیم جاهل مقصر هستیم.