یاران امام حسین علیه السلام (بخش دوم) - صفحه 18

سپس جنگيد تا كشته شد . خداوند ، رحمتش كند !۱

3 / 20

عابِس بن ابى شَبيب‏

عابِس بن ابي شبيب شاكرى‏۲ - كه عابِس بن شَبيب شاكرى‏۳ نيز ناميده شده - ، يكى از دلاورترين و كوشاترين ياران امام حسين عليه السلام بوده است .۴
وى ، نخستين كسى است كه وقتى مسلم عليه السلام ، نامه امام حسين عليه السلام را در خانه مختار براى جمعى از شيعيان كوفه قرائت كرد ، از جا برخاست و پس از حمد و ثناى خداوند متعال ، گفت :
امّا بعد ، من از حال و روز مردم به تو نمى‏گويم و نمى‏دانم كه در دلِ آنها چه مى‏گذرد و كدام يك از آنها به تو نيرنگ مى‏زنند . به خدا سوگند ، از آنچه در دل خودم مى‏گذرد ، به تو مى‏گويم . به خدا ، هرگاه دعوت كنيد ، پاسخ مى‏دهم و در كنار شما ، با دشمنان مى‏جنگم و شمشيرم را در راه شما مى‏زنم تا خدا را ديدار كنم و از اين كار ، جز رسيدن به آنچه در پيش خداست ، قصدى ندارم .
پس از او ، حبيب بن مُظاهر ايستاد و براى يارى امام عليه السلام ، اعلام آمادگى كرد و سخنان اين دو نفر ، زمينه را براى بيعت مردم ، فراهم نمود .۵
عابِس ، نامه مسلم به امام عليه السلام را به مكّه بُرد۶ و در صحنه‏هاى مختلف نهضت امام حسين عليه السلام ، حضور جدّى داشت . سخنان او هنگام وداع با امام حسين عليه السلام در روز عاشورا ، حاكى از نهايت ايمان ، ايثار و عشق او به خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله است . وى خطاب به امام عليه السلام گفت :
يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، وَاللَّهِ ما أقدِرُ عَلى‏ أن أدفَعَ عَنكَ القَتلَ وَالضَّيمَ بِشَي‏ءٍ أعَزَّ عَلَيَّ مِن نَفسي ، فَعَلَيكَ السَّلامُ !

1.تَقَدَّمَ ... شَوذَبٌ مَولى‏ شاكِرٍ ، فَقالَ : السَّلامُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللَّهِ ورَحمَةُ اللَّهِ وبَرَكاتُهُ ، أستَودِعُكَ اللَّهَ وأستَرعيكَ ، ثُمَّ قاتَلَ حَتّى‏ قُتِلَ رَحِمَهُ اللَّهُ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۰۵ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۴۶۴) .

2.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۵ ؛ الإرشاد : ج ۲ ص ۱۰۶ .

3.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۲۲. نيز، ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام: ج ۱۲ ص ۱۲۱ ح ۳۲۸۰ (زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب) و همين شهادت‏نامه: ص ۹۱۶ ح ۲۱۱۰ (زيارت دوم، به روايت الإقبال) .

4.رجال الطوسى : ص ۱۰۳.

5.ر . ك : ج ۱ ص ۳۳۶ (بخش چهارم / فصل چهارم / وارد شدن مسلم به كوفه و بيعت كوفيان با او) .

6.ر . ك : ج ۱ ص ۳۷۵ (بخش چهارم / فصل چهارم / نامه مسلم به امام عليه السلام براى آمدن به كوفه) .

صفحه از 58