نمى دانند و شاعران ، زبان در كام كشيده اند و اديبان ، ناتوان اند و فصيحان ، به لكنت افتاده اند . ايشان ، به سبب ناتوانى و كوتاهى خود ، از عجز خود در توصيف يك صفت امام ، اعتراف دارند ، پس چگونه همه صفاتش ، توضيح داده شود و ژرفاى او توصيف گردد و يا از كار او سر در آورند و يا كسى ، جاى او را بگيرد و [ما را] از او بى نياز كند ؟ نه ! چگونه چنين شود ؟ ! او مانند ستاره است . دورتر از دسترسِ ما و توصيفِ توصيف كنندگان . پس كجاست جايگاهِ انتخاب نسبت به آن ؟ و خِردها در كجاى اين امرند ؟ و كجا مانندى براى اين (امام) ، يافت مى شود ؟
زائر اهل بيت عليهم السلام ، پس از اعتراف به اين كه نمى تواند مقامات و كمالات آنان را شمارش نمايد ، به نقش آنان در نظام تشريع و تكوين ، اشاره مى كند .
نقش اهل بيت عليهم السلام در آغاز و انجام هستى
در جمله «بِكُمْ فَتَح اللّهُ و بِكُم يَخْتِم ؛ [ خدا ] به وسيله شما ، آغاز مى كند و به وسيله شما ، پايان مى دهد» ، توضيح داده نشده است كه خداوند ، چه چيزى را به وسيله اهل بيت عليهم السلام ، آغاز مى كند و پايان مى دهد . از اين رو ، احتمالات مختلفى در معناى اين عبارت ، داده شده است . علّامه مجلسى ، در تبيين جمله «بِكُم فَتَحَ اللّه » ، مى گويد :
أي في الوجود أو الخلافة أو جميع الخيرات .۱يعنى در هستى يا خلافت يا همه نيكى ها .
به سخن ديگر ، خداوند ، آفرينش را با آفرينش نور خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز كرده است ، چنان كه در روايتى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمده :
أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ نُوري ، ابتَدَعَهُ مِن نُورِهِ و اشتَقَّهُ مِن جَلالِ عَظَمَتِهِ .۲نخستين چيزى كه خدا آفريد ، نور من بود . از نور خويش ، نوآورى كرد و آن را از بزرگى عظمتش برگرفت .
در حديث ديگرى از پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله ـ كه امام رضا عليه السلام از اجداد بزرگوارش نقل