هستى كه خداوند ، اجازه داده كه قدر و منزلت آنها رفعت يابد و نامش در آنها ، ياد شود . در آن خانه ها ، هر بامداد و شامگاه ، مردانى كه نه تجارت ، و نه داد و ستدى ، آنان را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زكات ، به خود مشغول نمى دارد ، او را نيايش مى كنند» .
سپس ، اين آيه را قرائت كرد كه :
«فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْأَصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِيتَآءِ الزَّكَوةِ .۱[ آن چراغ ] در خانه هايى است كه خداوند ، رخصت داده است كه بالا برده و بزرگ داشته شوند و نام وى در آنها ياد شود و او را در آن جا ، بامدادان و شبانگاهان ، به پاكى بستايند ؛ مردانى كه بازرگانى و خريد و فروش ، ايشان را از ياد خدا و خواندن نماز و دادن زكات ، باز ندارد» .
آن گاه ، افزود : «تو ، آن جا نشسته اى و ما ، آن خانه ها هستيم» .
امام عليه السلام ، جايگاه امامت را بيان فرمود و راز عظمت خويش را باز گفت و با تلاوت اين آيه قرآن ، تنها نقطه اى را كه اجازه رفعت يافتن و برترى دارد ، معرّفى كرد . قَتاده نيز به خوبى ، مراد امام عليه السلام را فهميد و گفت : به خدا سوگند ، راست گفتى ، فدايت شوم ! به خدا سوگند ، اين خانه ، خانه سنگى و گِلى نيست !
سپس از امام عليه السلام درباره حكم پنير پرسيد . امام باقر عليه السلام ، تبسّمى كرد و فرمود : «همه پرسش هايت به پنير بازگشت ؟!» .
قَتاده ، پاسخ داد : فراموش كردم !
امام عليه السلام فرمود : «اشكالى ندارد» . سپس ، پاسخ سؤال قَتاده را داد . ۲
در بيشتر متون حديثى و كلامى ، از «أهل بيت النُّبُوَّة» ، به اختصار ، با «اهل بيت» ياد