و با شناخت شُبهات جديد ، براى يافتن پاسخِ آنها تلاش خود را به كار بندد تا در برابر موج هاى دين برافكن ، ايستادگى نمايد . در فرهنگ اسلامى ، دانش آموزى ، ستايش شده و خمودگى و كسالت در اين راه ، نكوهش شده است .
تفسير «استقرار در دين»
دومين نكته در عبارت «المُستقرّين فى أمر اللّه » ، بازشناسى مفهوم «استقرار» است . يكى از خصوصيّات برجسته امامان عليهم السلام ، استقرار دينىِ آنان است . اهل بيت عليهم السلام ، در عقايد ، اخلاق و كردارِ خويش ، همواره به دين ، پايبند بوده اند و دين ، آغاز و فرجام همه سخنان و رفتار آنان است . پيشواى معصوم ، به بالاترين مرتبه ايمان ، دست يافته است و در ستيغِ يقين ، لحظه اى از دين ، فاصله نمى گيرد . امير مؤمنان على عليه السلام ، در يادكردِ افتخارات خود ، فرموده است :
إنّى لَعَلى يَقِينٍ مِن رَبِّى وَ غَيرِ شُبهَةٍ مِن دِينِى .۱همانا من به پروردگار خود ، يقين دارم و در دين خود ، شُبهه اى ندارم .
ثبات دينى ، مرتبه اى بسيار فراتر از ديندارى است . بسيارى از مؤمنان ، در برابر آفت هاى دين ، سست مى شوند و اگر چه ظاهرِ دينى خود را حفظ مى كنند ، امّا با دين ، بيگانه اند . آنان كه حضور خدا را در زندگى حِس مى كنند ، بر دينِ خود اصرار مى ورزند تا آن كه به مقامِ يقين ، دست يازند . ثُبات در دين ، با يقين ، همنشين است و كسانى كه به مرتبه يقين رسيده اند ، به راحتى در برابر امواج ضدّ دين ، مقاومت مى كنند . براى اهل يقين ، برهان هاى ساختگى ، مؤثّر نيستند ؛ زيرا دين را مانند خورشيد در وسط آسمان مى بينند و انكار خورشيد براى آنان ، لطيفه اى بيش نيست . نشانه اهل يقين ، شهودِ حقّ است و آنان ، خدا را با ديده دل مى بينند . امامان معصوم عليهم السلام ، در بالاترين مرتبه يقين ، از راه دل با خدا ديدار مى كنند و از اين روى ، دينِ آنان ، هميشگى است و هيچ تندبادى ، آنان را از دستاويز دين ، جدا نمى كند .