143
تفسير قرآن ناطق

رساندن وحى الهى به مردم نيز به او واگذار گردد ، به مقام رسالت رسيده و او را «رسول» مى نامند . بنا بر اين ، پيامبرِ مُرسَل ، نبى اى است كه مُرشد ، مربّى و رهبر ديگران است و پيامبرِ غير مُرسل ، نبى اى است كه تنها وظيفه خويش را از منبع وحى ، دريافت مى كند و نمى تواند مربّى ديگران باشد .
پيامبران مُرسل نيز بر دو گونه اند : آنانى كه كتاب و شريعت خاصّى دارند و به اولو العزم ، نام بُردارند ؛ و گونه ديگر ، پيامبرانى هستند كه با وحى ، ارتباط دارند ؛ ولى شريعت و كتاب پيامبرِ اولو العزمى را تبليغ مى كنند .

خلاصه همه خوبى ها

امام ، در باور شيعى ، عُصاره تمام پيامبران مُرسل و غير مُرسل است و همه نيكى هاى انبيا را فراهم آورده است و به ديگر سخن ، امام معصوم ، خلاصه خوبى هاست . در روايت است كه بقيّة اللّه عليه السلام ، آخرين حجّت خدا ، به هنگام ظهور ، در كنار كعبه ، خطاب به مردم ، چنين مى گويد :
مَعاشِرَ الخَلائِقِ! ألا مَن أرادَ أن يَنظُرَ إلى إبراهيمَ وَ إسماعِيلَ فها أنَا إبراهيمُ ، وَ مَن أرادَ أن يَنظُرَ إلى مُوسى وَ يُوشِعَ فها أنا مُوسى ، وَ مَنْ أرادَ أن يَنظُرَ إلى عيسى وَ شَمعُونَ فها أنا عيسى ، وَ مَنْ أرادَ أنْ يَنظُرَ إلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله وَ أميرِ المُؤمِنينَ فها أنا مُحَمَّدٌ ، وَ مَنْ أرادَ أن يَنظُرَ إلَى الأئِمَّةِ مِن وُلدِ الحُسَينِ فها أنا هُم واحِدا بَعدَ واحِدٍ فها أنا هُم فَليَنظُر إلَىَّ .۱هان ، گروه مردمان ! آن كه مى خواهد به ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام بنگرد ، بداند كه من ، ابراهيم هستم ؛ و آن كه مى خواهد به موسى و يوشع عليهماالسلام نگاه كند ، بداند كه من ، موسى هستم ؛ و هر كه مى خواهد به عيسى و شمعون عليهماالسلام بنگرد ، بداند كه من عيسى هستم ؛ و هر كه مى خواهد به محمّد صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام نظر افكند ، بداند كه من ، محمّد هستم ؛ و هر كه مى خواهد به امامان از فرزندان حسين عليه السلام بنگرد ، بداند كه من ، يكىْ يكىِ آنان هستم . پس به من بنگرد .

1.الهداية الكبرى ، ص ۳۹۷ . اين روايت ، از جهت سند ، معتبر نيست ؛ امّا مضمون آن هماهنگ با روايات معتبر است .


تفسير قرآن ناطق
142

اساس ، در بازگردانِ فارسى آن ، از واژه هاى «عُصاره» و «خلاصه» و «گُزيده» ، بهره مى جويند . براى نمونه ، در ترجمه آيه «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَـنَ مِن سُلَــلَةٍ مِّن طِينٍ»۱ مى گوييم : «و ما انسان را از عُصاره گِل آفريديم» .
برخى سُلاله را به معناى «نسل» مى دانند و اين مفهوم ، با معناى اصلى سُلاله ، تناسب دارد ؛ زيرا نسل ، فرزندانى هستند كه از پدران به جاى مانده اند و به ديگر سخن ، عصاره پدران خويش اند .
چكيده و خلاصه هر شى ء را «صَفْوة» مى گويند و از همين رو ، واژه هاى «صفوة» و «سُلالة» ، به گونه اى با يكديگر مترادف اند .

خلاصه پيامبران عليهم السلام

در توصيف امامان به عُصاره رسولان و پيامبران ، دو پرسش وجود دارد : نخست آن كه : چگونه امامان ، عصاره و چكيده پيامبران هستند ؟ و ديگر آن كه حكمت كاربرد دو واژه نبى و مُرسَل چيست ؟
در پاسخ نخستين سؤال ، مى گوييم : امام ، عُصاره تمامى خصوصيات جسمى پيامبران ، نظير : طهارت ، پاكى و استعدادهاى فوق بشرى انبياى پيشين است . اگر چه امام ، خلاصه تمامى ويژگى هاى جسمى و معنوى پيامبران پيشين است ؛ امّا از آن جا كه در عبارت ديگرى ، امامان ، ميراثدار پيامبران ۲ معرّفى شده اند و مهم ترين ميراث رسولان ، علم و معنويت آنان است ، «سُلالةُ النَّبيّين» و «صَفْوَةُ الْمُرسَلين» ، به عُصاره برترى هاى جسمى پيامبران ، تفسير مى شوند .

تفاوت «نبى» با «رسول»

واژه هاى «النَّبيّين» و «المُرسَلين» ، معرّف دو گروه از پيامبران الهى هستند . نبى ، كسى است كه به عالم غيب ، اتّصال دارد و از خداوند ، خبر مى دهد و چنانچه وظيفه

1.سوره مؤمنون : آيه ۱۲ .

2.ر . ك : ص ۱۷۵ : «و ورثة الأنبياء» .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 110544
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي