349
مَنهَجُ اليقين

[ پيروى از سنت و پرهيز از بدعت ]

وَ قَالَ : أيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْحَافِظُ اللّه ُ لَهُمْ أمْرَهُمْ ، عَلَيْكُمْ بِآثارِ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وَ سُنَّتِهِ وَ آثارِ الأْئِمَّةِ الْهُداةِ مِنْ أهْلِ بَيْتِ رَسُول اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِنْ بَعْدِهِ وَ سُنَّتِهِمْ ؛ فَإنَّ مَنْ أخَذَ بِذَلِكَ فَقَدِ اهْتَدَى ، وَ مَنْ تَرَكَ ذَلِكَ وَ رَغِبَ عَنْهُ ضَلَّ ؛ لأِنَّهُمُ الَّذِينَ أمَرَ اللّه ُ بِطَاعَتِهِمْ وَ وِلايَتِهِمْ ، وَ قَدْ قَالَ أبُونَا رَسُولُ اللّه َ صلى الله عليه و آله : المُدَاوِمَةُ عَلَى الْعَمَلِ فِى اتِّبَاعِ الآثارِ وَ السُّنَنِ وَ إنْ قَلَّ أَرْضَى للّه ِ وَ أنْفَعُ عِنْدَهُ فِى الْعَاقِبَةِ مِنَ الِاجْتِهَادِ فِى الْبِدَعِ وَ اتَّبَاعِ الأهْوَاءِ .
ألَا إنَّ اتَّبَاعَ الأْهْوَاءِ وَ اتِّبَاعِ الْبِدَعِ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللّه ِ ضَلاَلَةٌ ، وَ كُلُّ ضَلاَلَةٍ بِدْعَةٌ ، وَ كُلُّ بِدْعَةٍ فِى النَّارِ .

و فرمود : اى طايفه اى كه خداى تعالى ، امر ايشان را از براى ايشان حفظ مى كند ( به آن كه نگاه مى دارد ايشان را از آن كه مخالفان و شياطين ، به شُبَهات و وساوس باطله ، از دين حق برگردانند و به ضلالت اندازند يا آن كه دين حق را از زوال به سبب مستولى شدن اهل ملّت هاى باطله و مخالفان طريق حق۱تا ظهور قائم اهل بيت عليهم السلام مخافظت مى نمايد يا آن كه شيعيان را از شرّ ايذا و اِضرار دشمنان ـ هر جا كه حكمت و مصلحت اقتضا نمايد ـ ، حفظ مى كند )! بر شما باد به متابعت و پيروىِ آثار حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله و طريقه آن حضرت و پيروى نمودن اخبارِ ائمّه اهل بيتِ حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله كه راه نمايندگانِ خلايق اند بعد از آن حضرت ، و عمل كردن به طريقه ايشان ؛ زيرا كه كسى كه به اين طريقه عمل مى نمايد۲، هدايت يافته ، و كسى كه اين طريقه را ترك مى كند و به راه ديگر رغبت مى كند ، گم راه شده ؛ زيرا كه ايشان اند آن جماعت كه خداى تعالى ، خلايق را امر فرموده به اطاعتِ فرمان و دوستى ايشان .
و به تحقيق كه پدر ما۳حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرموده كه : مداومت نمودن بر كارى از كارهاى خير و عبادت الهى موافقِ احاديث و طريقه رسول و ائمّه ـ طاهرين صلوات اللّه عليهم أجمعين ـ ، هر چند آن عبادت ، اندك و قليل باشد ، خداى تعالى ، به آن راضى تر و به حَسَب عاقبت ، نافع تر است از سعىِ بسيار و كثرتِ عبادت كه مطابق بدعت ها و خواهش ها بوده باشد (يعنى بر تقدير آن كه عبادت موافقِ بدعت ، نفعى وفايده اى داشته باشد ، عبادت قليلِ موافق سنّت ، از بسيارِ آن ، نافع تر و بهتر است ؛ ليكن در عمل بدعت ، مطلقا نفعى نيست و مطابق رضاى الهى نيست . و از اين قبيل است قول خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ كه فرموده :«قُلْ أَذَ لِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِى وُعِدَ الْمُتَّقُونَ»۴يعنى : «بگو كه آيا جهنّم بهتر است يا بهشت جاودان كه كه به متّقيان ، وعده شده ؟» . زيرا كه مفاد اين كلام ، آن است كه بهشت ، از جهنّم بهتر است ، با وجود آن كه هيچ نوع خوبى اى در جهنّم نيست) .
بعد از آن فرموده كه پيروى نمودنِ خواهش ها و متابعتِ بدعت كه خداى تعالى به آن هدايت ننموده ، گم راهى و ضلالت است و هر ضلالتى ، از بدعتْ ناشى مى شود ( ؛ زيرا كه اگر در جميع امور ، پيروى سنّت نمايند ، كسى به ضلالت نمى افتد) و هر بدعتى در آتش است ( ؛ يعنى عاقبت بدعت ، رفتن به جهنّم است ) .

و از اين كلام شريف ، چند امر ظاهر مى شود :
يكى ، وجوب متابعتِ اخبار و آثار رسول و اهل بيت طاهرينِ آن حضرت ـ صلوات اللّه عليهم ـ ؛ و چون متابعتِ اخبار و سنن ، بى تتبّع و تعليم و تعلّم ۵ ميسّر نيست ، دلالت مى كند بر فضلِ روايت و تعلّم و تعليم احاديث . و در اين معانى ، احاديثِ بسيار وارد شده و در اين مقام ، به قليلى اكتفا مى شود .
از آن جمله ، ابن بابويه رضى الله عنهدر عيون أخبار ، از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كرده كه از آباى كِرام خود عليهم السلام روايت مى فرمود كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداوندا ! رحمت كن خلفاى مرا ! و اين كلام را ۶ تا سه مرتبه تكرار فرمود . كسى گفت : يا رسول اللّه ! خلفاى شما كدام اند ؟ فرمود كه : آن جماعتى كه بعد از من مى آيند و احاديث و سنّت مرا روايت مى كنند و به مردم بعد از من ، تعليم مى كنند . ۷
و به اين مضمون ، در امالى و معانى الأخبار ، روايت نموده . ۸
و محمّد بن الحسن الصفّار رحمه الله ، در كتاب بصائر الدّرجات ، از معاوية بن عمّار روايت كرده كه گفت : از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام سؤال كردم كه : مردى كه روايتِ حديث شما بسيار كند و در ميان مردم ، منتشر سازد و در دل هاى شيعيان محكم سازد ، افضل است يا مردى عابد كه از شيعيان شما باشد و آن قدر روايت نداشته باشد ؟ فرمود : كسى كه روايتِ حديث ما بسيار مى كند و حديث ما را در ميان مردم ، منتشر مى سازد و در دل هاى شيعيان ما محكم مى سازد يا دل هاى ايشان را راست مى دارد ، افضل است از هزار عابد . ۹
و برقى رحمه الله در محاسن ، از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه به جابر خطاب فرمود كه : اى جابر ! واللّه كه يك حديث كه به دست آيد از راستگويى از حلال و حرام ، بهتر است از براى تو از آنچه آفتاب بر او مى تابد تا آنچه كه غروب مى كند . ۱۰
و ابن بابويه رحمه اللهدر خصال ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه از پدران خود عليهم السلام از حضرت امام حسين عليه السلام روايت فرموده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله به حضرت امير المؤمنين عليه السلام وصيّت فرمود ، و از جمله وصاياى آن حضرت ، اين بود كه فرمود : يا على ! كسى كه از امّت من ، چهل حديث حفظ كند و مطلبش در آن ياد گرفتن ، رضاى الهى و تحصيل آخرت شود ، خداى تعالى ، او را در روز قيامت با پيغمبران و صدّيقان و شهيدان و صالحان ، محشور مى سازد . و خوبْ رفيقان اند اين جماعت !
پس حضرت امير المؤمنين على عليه السلام پرسيد كه : يا رسول اللّه ! كدام است آن چهل حديث ؟ فرمود كه : آن است كه ايمان آورى به خداوندى كه يگانه و بى شريك است و او را بندگى كنى و عبادتِ ديگرى نكنى . و نماز را به جا آورى با وضوى كامل در وقت هاى نمازها و از وقت خود ، نمازها را تأخير نكنى ؛ زيرا كه دير كردن نماز ، بى علّتى ، موجب غضب الهى مى شود . و زكات بدهى . و ماه رمضان را روزه بدارى . و حجّ خانه كعبه بكنى ، اگر مال داشته باشى و توانى به حج رفتن . و پدر و مادر را به خشم نياورى . و مال يتيم را به ناحق نخورى . و سود نخورى . و چيزى از آشاميدنى هاى مست كننده نياشامى . و زِنا و لواط نكنى . و در ميان مردم ، از براى سخن چنينى راه نروى . و قسم دروغ به خداى نخورى . و دزدى نكنى . و گواهى دروغ از براى هيچ كس ندهى ، خواه به تو نزديك باشد ، و خواه دور . و حق را قبول كنى ، از هر كس كه مُحِق باشد يا سخن حقّى بگويد ، خواه بزرگ باشد و خواه كوچك .
و ميل نكنى به هيچ ظالمى ، اگرچه خويش ِ نزديك تو باشد . و به خواهش خود ، عمل نكنى . و زن مُحصنِه را ۱۱ قَذْف نكنى . و عمل ۱۲ را از براى ريا نكنى ؛ زيرا كه سهل ترين مراتب ريا ، شرك باشد به خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ است . و به مردى كه كوتاه باشد ، نگويى : «اى كوتاه !» و به كسى كه بلند باشد ، نگويى : «اى بلند !» و غرض تو از اين گفتن ، عيب او باشد . و استهزا نكنى به هيچ كس از خلايق . و بر بلا و مصيبت ، صبر كنى . و شكر كنى نعمت هاى الهى كه به تو اِنعام فرموده . و از عِقاب الهى ايمن نباشى ، وقتى كه مرتكب معصيتى شوى . و از رحمت الهى ، نااميد نباشى . و از گناهان خود ، توبه و بازگشت كنى به سوى خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ ؛ زيرا كه كسى كه توبه كرد ، مثل كسى است كه گناهى ندارد يا نكرده . و اصرار بر كردن گناهان نكنى ، با [ وجود ]استغفار ، و اگر چنين كنى ، مثل كسى خواهى بود كه استهزا كند به خداى تعالى به آيات و پيغمبران او .
و بدانى كه آنچه به تو مى رسد ، نيست كه از تو بگذرد ، و آنچه از تو مى گذرد ، نيست كه برسد . و طلب نكنى رضاى مخلوقى را كه موجب غضب خالق باشد . و دنيا را بر آخرت ، اختيار نكنى ؛ زيرا كه دنيا ، فانى و آخرت ، باقى است . و بخل نكنى نسبت به برادران خود به آنچه مقدور تو باشد . و باطنت مثلِ ظاهرت باشد و چنان نباشى كه ظاهرت خوب و باطنت بد باشد ، و اگر چنين باشى ، از جمله منافقين خواهى بود . و دروغ نگويى و با دروغگويان ، آميزش نكنى . و به خشم نيايى وقتى كه سخن حقّى بشنوى . و خود و اهل و فرزند و همسايگان خود را به قدرِ مقدور ، به كارهاى خوب و آداب پسنديده بدارى . و به علم خود ، عمل كنى . و با هيچ كس از خلقِ خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ معامله نكنى ، مگر به راستى . و با نزديك و دور ، به هموارى سلوك كنى . و جبّار و كينه جو نباشى . و تسبيح و تهليل و دعا و ياد مُردن و آنچه بعد از مُردن هست ، از قيامت و بهشت و دوزخ ، بسيار بكنى . و قرآن ، بسيار بخوانى و به آنچه در قرآن است ، عمل كنى . و غنيمت شمارى نيكى و اِكرام به مؤمنين و مؤمنات [ را ] . و نظر كنى به هر چيزى كه به خود نمى پسندى يا براى خود نمى كنى ، پس به ديگرى از مؤمنين ، چنان نكنى . و از كار خير ، ملال و دل تنگى به هم نرسانى . و بر كسى ، بار نباشى . و بر كسى ، منّت نگذارى ، هرگاه به او احسان كنى . و دنيا نزد تو ، زندان باشد تا خداى تعالى ، آن را از براى تو بهشت سازد .
پس اين ، چهل حديث است كه هر كس بر اينها مستقيم باشد و از من ياد گيرد ، از جمله امّتِ داخل بهشت مى شود ، به مرحمت الهى ، و از جمله بهترينِ مردم و دوست ترين ايشان خواهد بود نزد خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ بعد از پيغمبران و صدّيقان ، و خداى تعالى ، او را حشر خواهد كرد روز قيامت با پيغمبران و صدّيقان و شهدا و صلحا . و خوب رفيقان اند اين جماعت ! ۱۳
و فضيلت حفظ چهل حديث ، در اخبارِ بسيار وارد شده . و مراد از حفظ ، يا آن است كه در خاطر بگيرند ـ چنانچه در صدر اسلام ، شايع بوده و نوشتن و تأليف نمودن ، متعارف نبوده ـ ، يا آن كه شامل نوشتن و روايت نمودن و تصحيحِ الفاظ و تبيين معانى نيز بوده باشد . و در سياق حديث مذكور كه چنين و چنين ۱۴ بكنى ، بعيد نيست كه مراد ، عمل نمودن به احاديث مذكوره باشد .
ديگر آن كه ترك متابعت اخبار ، موجب ضلالت است . و از جمله اخبار كه در اين باب وارد شده ، روايت نموده محمّد بن يعقوب كلينى رضى الله عنه ، از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام كه فرمود : نزد هيچ كس از مردم ، حكمى مطابق حق و صواب نيست . و هيچ كس از مردم ، قضايى به راستى نمى كند ، مگر آنچه از ما اهل بيت ، ظاهر شده باشد . و ۱۵ وقتى كه اختلاف ميان ايشان به هم مى رسد ، آنچه غلط و خطاست ، از ايشان است ، و آنچه حق و صواب است ، از على بن ابى طالب عليه السلام است . ۱۶
و از آن حضرت ، روايت كرده كه به سلمة بن كهيل و حكم بن عُيَينَه فرمود : خواهيد به طرف مشرق رويد و خواهيد به طرف مغرب . پس علم صحيحى به دست شما نمى آيد ، مگر آنچه از ما اهل بيت به مردم رسيده باشد . ۱۷
و اين مضمون ، در چند روايتْ وارد شده . و از اين جا ظاهر مى شود كه متابعتِ كلام حكما و صوفيه و غير ايشان در چيزهايى كه از احاديثْ ظاهر نشود ، موجب ضلالت است . و آنچه مطابق احاديث باشد ، از احاديث ۱۸ فراگرفتن ، اُولى است .
ديگر آن كه متابعتِ بدعت ، سبب ضلالت است و عاقبت ضلالت ، آتش جهنّم است . و اين مضمون را عامّه و خاصّه ، به طُرُق متعدّده ، روايت نموده اند . و كلينى رحمه الله از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله روايت كرده كه فرمود : وقتى كه بدعت ها در امّت من ظاهر شود ، پس بايد كسى كه عالِم باشد ، علم خود را ظاهر كند ، و كسى كه نكند ، لعنت خداى تعالى بر او باد ! ۱۹
و به سند مرفوع ، روايت كرده كه : كسى كه نزد صاحبْ بدعتى رود و او را تعظيم كند ، پس به تحقيق كه سعى نكرده است ، مگر در خراب كردن اسلام . ۲۰
و اين مضمون را ابن بابويه رضى الله عنهدر فقيه ، از حضرت امير المؤمنين عليه السلام روايت كرده . ۲۱
و از اين جا ظاهر مى شود كه ديدن و تعظيم نمودنِ جمعى كه در اعتقادات يا در اعمال ، به بدعتى قائل باشند و طريقه ايشان در امرى از امور ، مطابق احاديث نباشد ، سعى نمودن در خرابىِ اسلام است .
و كلينى رحمه الله از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله روايت كرده كه فرمود : صاحبْ بدعت ، توفيق توبه نمى يابد . گفتند : چرا يا رسول اللّه ؟ فرمود : از جهت آن كه محبّت بدعت ، در دلش جا مى كند . ۲۲
و تفصيل مبحث بدعت و بيان معنى آن ، در كتاب حدائق الحقائق ، بيان شده است . ۲۳

1.. الف : - «را از زوال به سبب مستولى شدن اهل ملّت هاى باطله و مخالفان طريق حق» .

2.. الف : «پيروى اين طريقه مى نمايد» .

3.. ب : - «پدر ما» .

4.. سوره فرقان ، آيه ۱۵ .

5.. ب : - «تعلّم» .

6.. الف : - «را» .

7.. عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱ ، ص ۴۰ ، ح ۹۴ .

8.. الأمالى ، صدوق ، ص ۲۴۷ ، ح ۲۶۶ ؛ معانى الأخبار ، ص ۳۷۴ و ۳۷۵ ، ح ۱ .

9.. بصائر الدرجات ، ص ۲۷ ، ح ۶ .

10.. المحاسن ، ج ۱ ، ص ۲۲۷ ، ح ۱۵۷ .

11.. الف : - «را» .

12.. ج : «عملى» .

13.. الخصال ، ص ۵۴۳ و ۵۴۴ ، ح ۱۹ .

14.. ب : - «و چنين» .

15.. ب : - «و» .

16.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۹۹ ، ح ۱ .

17.. همان ، ح ۳ .

18.. الف : - «از احاديث» .

19.. همان ، ج ۱ ، ص ۵۴ ، ح ۲ .

20.. همان ، ح ۳ .

21.. كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۵۷۲ ، ح ۴۹۵۷ .

22.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۵۴ ، ح ۴ .

23.. حدائق الحقائق (مخطوط) .


مَنهَجُ اليقين
348
  • نام منبع :
    مَنهَجُ اليقين
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 285999
صفحه از 527
پرینت  ارسال به