[ سى هشتم : سخن چينى ]
سى و هشتم از جمله كبائر ـ چنانچه از چند حديث ظاهر مى شود ـ ، نَميمه است ، و نمّام ، كسى است كه شخصى را از ديگرى به سخنان راست يا دروغ برنجاند . و احاديث در مذمّت و عِقاب نميمه ، بسيار است. از آن جمله ، ابن بابويه رحمه الله در امالى ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : چهار كس هستند كه داخل بهشت نمى شوند : كاهن و منافق و معتاد به خوردن شراب و قتّات ، و آن ، نمّام است . ۱
و شيخ طوسى رحمه الله در امالى ، روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : نمّام ، داخل بهشت نمى شود . ۲ و اين مضمون ، از چندين حديثْ ظاهر مى شود ۳ .
و كلينى رضى الله عنه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : آيا خبر ندهم شما را به جمعى كه بدترينِ مردم اند ؟ گفتند : خبر ده ما را ، يا رسول اللّه ! فرمود كه : آنهايند كه به سخن چينى در ميان مردم ، تردّد مى كنند و ميانه دوستان ، جدايى مى اندازند و از براى مردم بى عيب ، عيبى مى جويند . ۴ و به اين مضمون ، از حضرت امير المؤمنين عليه السلام روايت كرده ، ۵ و ابن بابويه رحمه الله در خصال ، از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله روايت كرده . ۶
[ سى و نهم : بيرون رفتن از حق در وصيّت ]
سى و نهم از جمله كبائر ـ چنانچه از بعضى اخبار ظاهر مى شود ـ ، جَنَف در وصيّت است ؛ يعنى بيرون رفتن از حق ، در باب وصيّت است ، و بيرون رفتن از حق ـ چنانچه بعضى از علما تصريح نموده اند ـ ، آن است كه به زياده از ثلث مال ، وصيّت كند يا وصيّت كند به آن كه مالى را در معصيت ، صرف كنند . و از بعضى احاديثْ ظاهر مى شود كه وصيّت زياده از ثلث ، با رضاى ورثه جايز است .
و كلينى رضى الله عنه در كافى و شيخ طوسى رحمه الله در تهذيب ، از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده[ اند ] كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام حكم فرمود در باب مردى كه بميرد و تمام مال يا اكثر مال را وصيّت كند ، آن كه آن وصيّت را از وجه منكر به وجه معروف برگردانند . و فرمود كه : كسى كه ظلم بر خود كند و در وصيّتِ خود ، مرتكب جنف و وصيّت منكر شود ، او را به معروف ، رد كنند و ميراث [ را ] از براى اهلش بگذارند. و فرمود : كسى كه سه يكِ مال را وصيّت كند ، چيزى نگذاشته و به نهايتْ رسانيده. بعد از آن فرمود كه : اگر من وصيّت كنم به پنجْ يكِ مال خود ، پيش من بهتر است از آن كه وصيّت كنم به چهارْيكِ مال خود . ۷
و در احاديث ديگر ، وارد شده كه : وصيّت به رُبع ، بهتر است از وصيّت به ثلث . ۸
و از احاديث ديگر ۹ ، ظاهر مى شود كه جايز است در وصيّت از براى اولاد ، تفاوت قرار دادن و از براى بعضى بيشتر وصيّت نمودن . ۱۰
و ابن بابويه رحمه الله در فقيه ، روايت كرده از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام كه از پدر خود ـ صلوات اللّه عليهما ـ روايت مى فرمود كه : مردى از انصار به خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : يا رسول اللّه ! مى خواهم كه شاهد باشى بر آن كه من ، نخلى را به پسر خود عطا كرده ام. فرمود كه : آيا فرزندى به غير از او ندارى؟ گفت : دارم. فرمود كه : آيا به ايشانْ عطا كرده اى مثل آنچه به اين پسر داده و عطا كرده اى؟ گفت : نكرده ام. فرمود كه : ما جماعت انبيا ، بر جنفْ گواه نمى شويم . ۱۱
و اين حديث ، اگرچه صريح در وصيّت نيست ؛ امّا به حَسَب ظاهر ، شامل وصيّت هست و ممكن است كه شاهد نشدن بر چنين امرى ، از خواصّ انبيا عليهم السلام باشد يا آن كه تفاوت قرار دادن در جايى كه جهتى دينى منظور نباشد ، چنانچه بعضى از علما ذكر كرده اند ، مثل آن كه بعضى از اولاد در علم و يا در صلاح ، زيادتى بر بعضى نداشته باشند .
و عيّاشى در تفسير [ خود ] ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده از پدر خود كه از حضرت امير المؤمنين عليه السلام روايت مى فرمود كه : مست شدن ، از جمله كبائر است و جنف در وصيّت ، از جمله كبائر است . ۱۲
1.. الأمالى ، صدوق ، ص ۴۸۹ ، ح ۶۶۳ .
2.. الأمالى ، طوسى ، ص ۳۸۳ ، ح ۸۲۵ .
3.. ب و ج : «وارد شده» .
4.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۶۹ ، ح ۱ .
5.. همان جا ، ح ۳ .
6.. الخصال ، ص ۱۸۳ ، ح ۲۴۹ .
7.. الكافى ، ج ۷ ، ص ۱۱ ، ح ۴ ؛ تهذيب الأحكام ، ج ۹ ، ص ۱۹۲ ، ح ۷۷۳ .
8.. تهذيب الأحكام ، ج ۹ ، ص ۱۹۲ ، ح ۷۷۳ .
9.. ج : - «ديگر» .
10.. الكافى ، ج ۷ ، ص ۹ ، باب الوصية للوارث .
11.. كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۶۹ ، ح ۳۳۴۹ .
12.. تفسير العيّاشى ، ج ۱ ، ص ۲۳۸ ، ح ۱۱۱ .