باهم خوردن میوه های متفاوت

باهم خوردن میوه های متفاوت

ظاهر برخی احادیث، نهی از خوردن دو میوه است. توضیحی در این مورد.

علل الشرائع عن عليّ بن جعفر عن أخيه الإمام الكاظم عليه‏السلام، قال: سَأَلتُهُ عَنِ القِرانِ بَينَ التِّينِ وَالتَّمرِ وسائِرِ الفَواكِهِ، قالَ: نَهى رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏وآله عَنِ القِرانِ، فَإِن كُنتَ وَحدَكَ فَكُل كَيفَ أحبَبتَ، وإن كُنتَ مَعَ قَومٍ مُسلِمينَ‏ فَلا تَقرُن.[۱]

علل الشرائع به نقل از على بن جعفر، در گفتگو با برادرش امام كاظم عليه‏السلام: از ايشان درباره با هم خوردن انجير و خرما و ديگر ميوه‏ها پرسيدم.

فرمود: «پيامبر خدا، از همراه كردن [دو ميوه‏] نهى فرموده است. پس اگر تنها بودى، هر گونه كه دوست دارى، بخور؛ امّا اگر در جمع شمارى از مسلمانان بودى، ميوه‏ها را با هم نخور».

توضیح:

ظاهر برخی احادیث از جمله حدیث فوق ، نشان مى دهد كه نهى از خوردن دو ميوه با هم ، يك ادب اجتماعى است ، نه يك توصيه طبّى ، و مراعات اين ادب ، هنگامى لازم است كه دو نفر بخواهند با همديگر ميوه بخورند و ميوه به اندازه كافى وجود نداشته باشد .

بديهى است كه اگر ديگرى در آن ميوه شريك باشد ، مراعات حقّ او ، يك ادب وجوبى و اگر شريك نباشد ، ادبى استحبابى است .

بنا بر اين به نظر مى رسد كه حمل سه حديث اوّل بر همين معنا، اولى است، هر چند كه با ظاهر آنها (نهى از خوردن دو نوع ميوه با هم) مخالف است ؛ چرا كه سند معتبرى ندارند، مگر اين كه با آزمايش علمى مشخّص شود كه خوردن دو نوع ميوه با هم، زيان آور است.

در النهاية ى ابن اثير (ج۴ ص۵۲) آمده است : از همين قبيل است حديثى كه مى گويد : «ايشان از خوردن چند ميوه با هم نهى فرمود ، مگر آن كه هر كسى از همراه خود اجازه بخواهد» . در احاديث ، واژه «قِران» و گاه واژه «اِقران» روايت شده ، كه روايت نخست ، درست تر است و آن ، بدين معناست كه شخص ، خرما را دوتا دوتا با هم بخورد. پيامبر صلى الله عليه و آله از آن روى از چنين كارى نهى فرموده كه كارى آزمندانه و موجب ناديده انگاشتن حقّ فرد يا افراد همراه و هم سفره و يا موجب ضرر و زيان آنان مى شود.

و نيز گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله از آن روى از اين كار نهى فرموده كه مردم در سختى زندگى مى كردند و غذاى كمى در اختيار داشتند و در چنين وضعى ، با اندك ، روزگار مى گذراندند. بنا بر اين، چون براى خوردن غذايى گرد هم مى آمدند ، برخى خود را بر ديگران مقدّم مى داشتند و در اين ميان ، امكان داشت كسانى كه گرسنه ترند ، دو تا دوتا خرما بردارند يا لقمه هاى بزرگ برگيرند. بدين سبب ، مردم را چنين راهنمايى فرمود كه براى اين كار ، اجازه بگيرند تا ديگران رضايت داشته باشند.

از همين قبيل است حديث جبله ، كه در آن مى گويد: «در جمع هيئت عراقيان در مدينه بوديم و ابن زبير به ما خوراك خرما مى داد. گاه ابن عمر از كنار ما مى گذشت و مى گفت: خرماها را دوتا دوتا مخوريد ، مگر آن كه هر كس از برادر خويش اجازه بگيرد».

اين ، بدان سبب بود كه آنان بر آن خرما ملكيّتى مشترك داشتند و چنين كارى از سوى هر يك از آنان ، موجب ضرر و زيان بر ديگرى بود.

همانند اين حديث ، درباره اصحاب صُفّه نيز (از ابو هريره) روايت شده است (ر. ك : بحار الأنوار : ج ۶۶ ص ۱۲۰ ـ ۱۲۲).


[۱] . علل الشرائع، ص ۵۱۹، ح ۱، مسائل عليّ بن جعفر، ص ۱۵۳، ح ۲۰۶ وزاد في آخره «إلّا بإذنهم»، المحاسن، ج ۲، ص ۲۲۵، ح ۱۶۸۱، قرب الإسناد، ص ۲۷۲، ح ۱۰۸۰، بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۱۱۸، ح ۲.