پژوهشگر حوزه مهدویت، با بررسی تحولات فلسطین و تاریخچه کشمکش میان بنیاسرائیل و بنیاسماعیل هشدار داد، جریان صهیونیسم جهانی با بهرهبرداری از مفاهیم آخرالزمانی، در حال پیشبرد برنامهای برای تأسیس «دولت جهانی یهود» است و جهان اسلام هنوز واکنش مؤثری نشان نداده است.
بررسی تحولات سیاسی معاصر و رخدادهای خاورمیانه، بهویژه مسئله فلسطین به عنوان یکی از مناطق مهم ژئوپلیتیکی جهان، نشان میدهد که این عرصه در نگاه برخی تحلیلگران صحنه تقابل دیرینه میان دو جبهه حق و باطل تلقی میشود. از این منظر، تنشها و درگیریهای امروز، بازتابی از رویارویی عمیق تاریخی است که ریشه آن را در قرائتهای خاص از تاریخ، برداشتهایی درباره نقش گروههای مختلف در این تحولات، و تلاش نیروهایی توصیف شده بهعنوان «جبهه مانع» برای جلوگیری از تحقق اراده الهی در ظهور تمدنی توحیدی و ظهور منجی موعود(عجلالله تعالی فرجه) جستوجو میکنند. فهم این ساحت پنهان در چنین تحلیلهایی، لازمه درک دقیقتر وضعیت کنونی و پیشبینی روندهای آینده دانسته میشود.
از آیات مقدس تا تحولات معاصر؛ واکاوی روایتهای رقیب درباره آینده منطقه
در دومین بخش از یکصد و هفتاد و هفتمین نشست فرهنگ مهدوی «بنی اسرائیل، بنی اسماعیل و آخرالزمان»، اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، با ارائه تحلیلی ژرفنگرانه از تحولات معاصر بنی اسرائیل و قوم یهود هشدار داد: جریان صهیونیسم جهانی با دستمایه قرار دادن مفاهیم آخرالزمانی، در حال پیشروی برنامهریزیشده برای تأسیس «جولت جهانی یهود» تحت هژمونی خود است.
ریشهیابی تاریخی یک کشمکش ۴۰۰۰ ساله
پژوهشگر مطالعات فرهنگ مهدوی و غربشناسی در طلیعه سخنان خود با اشاره به لزوم نگاه به تحولات تاریخی-فرهنگی قوم یهود، اظهار داشت؛ برای مطالعه و بررسی درگیریهای کنونی، نگاهی نقطهای ره به جایی نمی برد. ناگریز باید به مطالعه جریانات فرهنگی و تاریخی پرداخت. ما با یک کشمکش ۴۰۰۰ ساله روبرو هستیم که از زمان بعثت حضرت ابراهیم خلیلالرحمان(ع) آغاز شده است و تا امروز و آینده ادامه می یابد.
وی با تقسیمبندی تاریخ توحیدی به دو شاخه برآمده از حضرت ابراهیم(علیهالسلام)، به تبیین سرنوشت متفاوت این دو مسیر پرداخت.
شاخه بنیاسرائیل؛ از برگزیدگی تا انحطاط
پژوهشگر حوزه مهدویت با اشاره به تاریخ پرفراز و نشیب بنیاسرائیل، بیان کرد؛ برگزیدگی این قوم، امری اعتباری و مشروط به انجام مأموریت الهی بود، نه ذاتی آنها. متأسفانه این قوم با وجود همراهی پیامبران بزرگی چون موسی و سایر انبیاء(علیهماالسلام)، به دلیل استکبارورزی، آلودگی به شرک و بتپرستی، و عدم اجرای مأموریت الهی، در نهایت این جایگاه را از دست داد.
وی افزود: نکته کلیدی، وابستگی روانی و فرهنگی این قوم به «معبد» به عنوان نماد تطهیر بود، بدون آنکه به تعالیم اصیل انبیا عمل کنند. همین مسئله پس از تخریب معبد دوم در سال ۷۰ میلادی توسط رومیان، به آوارگی تاریخی آنان انجامید.
شاخه بنیاسماعیل؛ حاملان راستین میراث توحید
نگارنده کتاب بنی اسرائیل، بنی اسماعیل و آخرالزمان، با ترسیم مسیر متفاوت شاخه بنیاسماعیل، تصریح کرد: مسیر حضرت اسماعیل(ع) و ذریهاش در حجاز، مسیر حفظ «دین حنیف» و یکتاپرستی خالص بود. میراث پیامبران از طریق اوصیایی چون عبدالمطلب و ابوطالب(ع) حفظ شد و در نهایت به پیامبر خاتم(ص) و سپس به امام عصر(عج) منتقل گردید. این مسیر، مسیر اصلی تحقق دولت کریمه موعود است.
تحریف مفاهیم دینی؛ پایهگذاری صهیونیسم سیاسی
شفیعی سروستانی با تحلیل چگونگی ظهور صهیونیسم در عصر جدید، توضیح داد: با رواج جریانهای روشنفکری در اروپا، یهودیان از گتوها خارج شدند. تئودور هرتزل با ایدئولوژی ناسیونالیستی سکولار، پایههای صهیونیسم سیاسی را بنا نهاد. در این پروژه، مفاهیم عمیق دینی به شدت تحریف و به ابزاری سیاسی بدل شد. در تحریف صورت گرفته می توان به چند نمونه کلیدی نظیر تغییر و تقلیل «سرزمین موعود» به «دولت اسرائیل»، تغییر ماهوی موعود آخرالزمان یهود از «منجی موعود (ماشیح)» به «رهبری سیاسی و نظامی» و «انتظار فرج» به «مهاجرت فعال و تشکیل دولت» تغییر ماهیت داده شد، اشاره کرد. همچنین آیات تورات درباره نابودی دشمنان بنی اسرائیل درگذشته، مصداقسازی روزآمد شده و عملا برای کشتار فلسطینیان مورد سوءاستفاده قرار گرفت.
اتحاد استراتژیک صهیونیسم یهودی و صهیونیسم مسیحی
نگارنده کتاب «پایتختی قدس و جولت جهانی یهود» با هشدار درباره همپوشانی خطرناک دو جریان قدرتمند، اظهار داشت: امروزه شاهد اتحاد استراتژیک «صهیونیسم یهودی» و «صهیونیسم مسیحی» هستیم. این جریان که عمدتاً در ایالات متحده و انگلیس متمرکز است، با رویکردی آخرالزمانی، از پروژه صهیونیسم حمایت همهجانبه میکند.
وی افزود: بر اساس باورهای تحریفشده این جریان، آنان خود را موظف میدانند تا با حمایت از اسرائیل، زمینهساز «جنگ آرماگدون» و «بازسازی هیکل سلیمان» به جای مسجد الاقصی شوند. در این سناریو، مسلمانان به عنوان «نیروهای شر» شناسایی شده و حذف آنان بخشی از طرح الهی قلمداد میشود!
قدرت رسانهای و نفوذ در مراکز قدرت
پژوهشگر حوزه فرهنگ مهدوی و مطالعات فرهنگی با اشاره به قدرت فوقالعاده رسانهای صهیونیسم مسیحی، خاطرنشان کرد: این جریان با در اختیار داشتن شبکههای عظیم رادیویی و تلویزیونی (بیش از ۱۵۰۰ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی تا پیش از سال ۲۰۰۰) و هزاران کتابفروشی، به تبلیغ و ترویج این گفتمان میپردازد. نفوذ آنان در کاخ سفید به حدی است که سیاستهای خاورمیانهای آمریکا را مستقیماً تحت تأثیر قرار داده است. رؤسای جمهوری چون کارتر، ریگان و بوش به صراحت از این ادبیات و منطق حاکم بر آن پیروی کردهاند.
هشدار پایانی و دعوت به بیداری
شفیعی سروستانی در پایان با ابراز تأسف از غفلت جهان اسلام، هشدار داد: متأسفانه جهان اسلام در حالی که از پشتوانه غنی «مهدویت» و «آخرالزمانشناسی» برخوردار است، در عرصه عملیاتیسازی این مفاهیم در سیاست و اجتماع، کاملاً منفعل بوده است. در حالی که دشمن با سوءاستفاده از مفاهیم تحریفشده آخرالزمان، هر روز بر دامنه توسعهطلبی خود میافزاید، ما حتی یک دانشکده تخصصی برای مطالعات مهدویت نداریم.
وی تأکید کرد: درک این رویکرد فرهنگی - تاریخی دشمن، برای تدوین استراتژی مقابلهای هوشمندانه و مبتنی بر باورهای اصیل اسلامی، امری ضروری و حیاتی است. باید با بازگشت به مبانی اصیل خود، نقشه راه دشمن برای مصادره ظهور منجی موعود و تأسیس دولت جهانی شیطانی را خنثی کنیم.