امام، اسوه امّت - صفحه 96

بشر معرّفى شوند تا مورد پيروى و اقتدا قرار گيرند و الگوپذيرى از ايشان و هدايت جوامع محقّق گردد. بر اين اساس، بهترين الگوها در زمينه تربيت و هدايت بشر، همان حجّتهاى خدا هستند كه مصداق اتمّ آنان پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمو در پىِ آن حضرت، امامان عليهم ‏السلام با همان ويژگيهاى خاصّ فرهنگ شيعى‏اند.



عاشقى‏آموزومحبوبى‏طلبچشم‏نوحى قلب‏ايّوبى طلب


كيميا پيدا كن از مشتِ گلىبوسه زن بر آستان كاملى

(7: ص 15)
7ـ 2) امام عليه ‏السلام با عصمت، علم لدنّى، منصوب و منصوص الاهى بودن و افضليّتش، جامع كلام تكوين و كون جامع است و هيچ موجودى به جامعيّت او نخواهد بود. جامعيّت عينى و علمى امامان عليهم ‏السلام به اين معناست كه اوّلاً: هر كمال ممكن را واجدند. ثانيا: هر چه دارند، مصون از عيب و نقص است. ثالثا: هر چه را در مرحله حدوث واجد بودند، در مرحله بقا نيز دارا خواهند بود. اين مقام جمع الجمعى را مى‏توان از عديل بودنِ آنان با كتاب بى‏بديل الاهى، يعنى قرآن، در حديث ثقلين‏ـ كه فريقين نقل كرده‏اندـ استنباط كرد. (12: ج 1، ص 46)
از همسنگىِ امام معصوم عليه ‏السلام با قرآن كريم در حديث نبوى ثقلين، مى‏توان دريافت كه قرآن كريم و امام معصوم عليه ‏السلام دو چهره يك واقعيّت و دو ظهور يك حقيقت‏اند. بنابراين، اگر قرآن صراط مستقيم هدايت است، امام نيز چنين است. قرآن امام علمى است و امام قرآن عينى؛ قرآن صراط علمى است و امام صراط عينى. (همان: ج 2، ص 193) لذا الگوبودن امام در اين حديث نبوى نيز تجلّى دارد. مخاطب اين پيام الاهى، تمدّن اسلام در پهنه زمان و گستره زمين، در هر عصر و مصرى است و چون امّت اسلام الگوى ساير امّتهاست، لذا اين پيام، فراگير هر نسلى و عصرى است. از اين رو، همه مردم روى زمين تا پايان تاريخ بشرى، در بخش علم و عمل، نيازمند رهنمود و رهبرى عترت‏اند.
امام عليه ‏السلام انسانى است كامل؛ لذا از سنخ انسانها و براى آنان قابل پيروى است. علم لدنّى، عصمت و افضليّت امام عليه ‏السلام عناصر قابليّت و مقبوليّت لازم را براى اسوه

صفحه از 109