اينكه به پيامبر دستور مىدهد تا على را به عنوان جانشين خود برگزيند، اين بىميلى را يادآورى مىكند: «اى پيامبر اعلام كن آنچه را بر تو نازل شده است.» و در ادامه، به پيامبر خود با گفتن اين جمله تضمين مىدهد كه: «خدا تو را از مردم در امان نگه مىدارد.» (مائده (5)/ 6) پيامبر به ابلاغ پيام خدا مأموريّت يافت؛ مهم نبود كه اعراب اين را دوست دارند يا ندارند.
علاوه بر اين، «بىميلى سنّتى» يك رسم باطل نشدنى جامعه عرب نبود كه شعبان مىخواهد ما آن را باور كنيم. «جعفرى» ۱ در كتاب خود، اصل و ريشه گسترش اوّليه اسلام شيعى، مىگويد:
اگرچه شوراى ندوه در مكّه قبل از اسلام غالبا يك شوراى مختصّ سالخوردگان بوده، امّا پسران قبايل «قُصىّ» ۲ اين امتياز را داشتند كه از اين ممنوعيّت سنّى معاف باشند و با وجود جوانىشان، در اين شورا پذيرفته شوند. به نظر مىرسد كه در زمانهاى بعدى، پذيرش آزادانهترى رايج بوده است؛ ابوجهل با وجود جوانىاش در اين شورا پذيرفته شد و حكيمبن حزم وقتى كه فقط 15 تا 20 ساله بود، به عضويّت آن در آمد.
سپس جعفرى به كلام ابنعبدربّه اشاره مىكند و مىنويسد:
در دوران جاهليّت، پادشاهى در ميان اعراب مكّه وجود نداشت. بنابراين، هر وقت جنگى پيش مىآمد، با قرعهكشى در ميان رؤساى قبايل، يكى از آنان به عنوان پادشاه انتخاب مىشد؛ فرقى نمىكرد كه اين پادشاه برگزيده، كم سنّ و سال باشد يا مردى سالخورده. بنابراين در جنگ فخار، نوبت بنىهاشم بود و بر اساس نتيجه قرعهكشى، عبّاسـ كه خردسال بودـ برگزيده شد و آنان او را به عنوان محافظ مكّه برگزيدند.(11: ص 22)
ثالثا، ما نمونهاى از تصميم خود پيامبر را در دوران آخر عمرش داريم؛ آنگاه كه اسامهبن زيد راـ كه مرد جوانى بود و كمتر از بيست سال سن داشتـ به عنوان فرمانده ارتش برگزيد. (9: ص 492) او به فرماندهى بزرگان مهاجر و انصار منصوب
1.Jafry, The origin and Development of shi'a Islam.
2.Qusayy.