مىگويد: وقتى دو پيل، تن به هم مىرسانند، چندين پشه زير پا لگدمال مىشوند! در حالى كه تمام پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام به زبان قال و حال، فقط گفتند «خدا»، و مردم را فقط به راه خدا فرا خواندند؛ نه به سوى خود. تربيت قرآنى چنان است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه همّام وصف مىكند: أمّا اللّيل، فصافّون أقدامهم، تالين لأجزاء القرآن، يرتّلونه ترتيلاً، يحزّنون به أنفسهم و يستثيرون به دواء دائهم.
(9: خطبه 184)
در روش تهذيب الاهى، سخن از دستورهاىِ خودساخته نيست؛ بلكه نه تنها خود را از تلاوت قرآن بى نياز نمىبينند، كه دواى درد خود را از قرآن مىجويند.
چهارم: با رواج چنين شيوههايى در رياضت، نظم زندگى اجتماعى مردم به هم مىخورد. به جاى سخن گفتن معقول و استدلالى، شطح و طامات مىگويند. حرف نزدن و بيدار خوابى و انزوا، اقتصاد را فلج مىكند؛ در حالى كه دين خدا براى حيات بخشى به مردم آمده است.
پنجم: بعد از اين همه خطرات كه گفته شد، به فرض كه اين راه دشوار به ثمر برسد، بعد از سالهاى دراز، افراد معدودى در راه سلوك تربيت مىشوند؛ در حالى كه قرآن، به نظمى صحيح و معقول، با اعتدال در عبادت، صدها تن را تربيت مىكند كه هر يك ـ اگر خود به درستى عامل باشد ـ مىتواند عدّه زيادى را به راه عبوديّت بكشاند.
قرآن با شيوه انحصارى خود در باب اخلاق و تهذيب نفوس، به تفصيلى كه بيان مىشود، نشان داده كه كلام اللّه است. دعوت اصلى قرآن به بهرهگيرى از نعمتهاى دنيوى در عين اعتدال است. به چند دستور قرآن و اهل بيت عليهم السلام توجّه كنيد:
1. گوشت بخوريد تا گرفتار ضعف بدن نشويد. به ما سفارش كردهاند: عليكم بالأحمرين كه مراد از دو قرمز، گندم و گوشت است. امّا مواظب باشيد كه از طريق حلال باشد؛ به اندازه بخوريد و بعد از آن، شكر نعمت كنيد.