توضيح اينكه خداوند، عوالم فراوان دارد: جبروت، ملكوت عليا، ملكوت سفلى، ارواح، اظلّه، انوار، عقول، روح، آخرت، دنيا (با تمام گستردگى كه دارد: دريا، زمين، فضا و...).
حرف دال ـ به تعبير امام صادق عليه السلام ـ «دليل بر دوام ملك خداست و دلالت دارد بر اينكه خداى ـ عزّوجلّ ـ دائم است و از پيدايش و زوال، متعالى است؛ بلكه او كائنات را پديد آورده و هر موجودى به تكوين او وجود يافته است.» (همان: ص92)
11ـ6) لم يلد
خدا نزاييده است. هيچ چيزى از خدا صادر نشده است. هر صدورى، يك نوع زاييدن است: فضولات، فرزندان جسمى، حافظه، همّ و غمّ، نشاط و انبساط، اميد و خوف، قبض و بسط، ادراك و شعور، شنيدن، بوييدن، چشيدن، تمام اينها ولادت ماست. بعضى از اين فرزندان، فرزند كثيفاند و برخى، فرزند لطيف. صدور ما ولادت ماست؛ در حالى كه خدا «لم يلد» است. اعيان ثابته، در ذات مستجنّ نيستند و به صُور علمى حقّ تعالى، روشن نمىشوند.
اهل بصره نامهاى به حضور حضرت سيدالشهداء عليه السلام نوشتند و معناى «صمد» را از حضرتش پرسيدند. ايشان در پاسخ، توضيحى مفصّل نوشت با مقدّمهاى كوتاه كه از خوض و جدال در قرآن و سخن گفتن بدون علم در باب آن نهى فرموده بود. سپس در نامه خود مرقوم فرمود:
از خدا شىء كثيف، مانند فرزند، بيرون نمىآيد؛ نيز ديگر اشياء كثيف كه از آفريدگان بيرون مىآيد. شىء لطيف نيز بيرون نمىآيد؛ مانند نفس و آنچه بَداوات از آن منشعب مىشود؛ مانند: چُرت، خواب، خطور ذهنى، همّ، اندوه، شادى، خنده، گريه، خوف، رجاء، رغبت، سستى، گرسنگى و سيرى. خداوند برتر است از اينكه شيئى از او بيرون آيد و شيئى ـ كثيف يا لطيف ـ از او زاده شود.» (17: ج 3، ص 223)